Logo

صفحه اصلي > اجتماعی > اعمال روز هفدهم ماه مبارک رمضان

اعمال روز هفدهم ماه مبارک رمضان


3 تیر 1395. نويسنده: monshi
اعمال روز هفدهم ماه مبارک رمضان


اعمال روز هفدهم ماه مبارک رمضان اعمالی دارد که در ذیل آنها را می خوانیم.... ...
اعمال و شرح دعای روز هفدهم ماه مبارک رمضان به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ اهْدِنی فیهِ لِصالِحِ الأعْمالِ واقْـضِ لی فیهِ الحَوائِجَ والآمالِ یا من لا یَحْتاجُ الى التّفْسیر والسؤالِ یا عالِماً بما فی صُدورِ العالَمین صَلّ على محمّدٍ وآلهِ الطّاهِرین. خدایا راهنمائیم کن در آن به کارهاى شایسته واعمال نیک وبرآور برایم حاجتها وآرزوهایم اى که نیازى به سویت تفسیر وسؤال ندارد اى داناى به آنچه در سینه هاى جهانیان است درود فرست بر محمد وآل او پاکیزگان.
اللّهم اهدنی فیه لصالح الاعمال
خدایا! مرا به اعمال شایسته در این روز، راهنمایی کن
در این فراز از دعای روز هفدهم ماه رمضان دو موضوع مطرح شده است. موضوع هدایت و موضوع عمل صالح، که این دو لازم و ملزوم هم هستند. چرا که تا هدایت نباشد، عمل صالح انجام نمی پذیرد. برای درک و فهم بیشتر این دعا لازم است که این دو موضوع روشن شوند.
هدایت و راهنمایی؛
قالَ ربُّنا الّذی أَعطی کلَّ شیءٍ خلقَه ثم هدی. یعنی:(موسی) گفت: پروردگار ما همان کسی است که به هر موجودی ، آنچه را لازمه ی آفرینش او بوده داده ؛ سپس هدایت کرده است. (طه آیه 50)
خداوند هدایت را در بدو خلقت هر موجودی در او قرار داده است. نخست خداوند هر چه لازمه ی هر موجودی بوده به او بخشیده است و سپس او را هدایت کرده؛ و منظور از این هدایت این است که خداوند بعد از این که لوازم حیات و وجود و موجود شدن را به او عطا کرده؛ به او چگونگی بهرمندی از این لوازم وجودی را آموخته، تا هر موجودی نیرویش را در مسیر ادامه ی حیاط و وجود خویش به کار گیرد.
انواع هدایت؛
هدایت دو گونه است،
1- هدایت تکوینی ، که برای همه ی موجودات و مخلوقات خداوند است.
قالَ ربُّنا الّذی أَعطی کلَّ شیءٍ خلقَه ثم هدی. یعنی:(موسی) گفت: پروردگار ما همان کسی است که به هر موجودی ، آنچه را لازمه ی آفرینش او بوده داده ؛ سپس هدایت کرده است. (طه آیه 50)
2- هدایت تشریعی؛ که مخصوص انسان ها و ذوی العقول است، که جن را هم شامل می گردد.
ذلک الکتابُ لا ریبَ فیه هدیً للمتّقینَ . یعنی: آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد و مایه ی هدایت متّقین و پرهیزکاران است. بقره آیه 2
هدایت تشریعی خودچهار نوع است؛
1- هدایت اولیّه و عمومی که همان نشان دادن راه است، که برای همه انسان ها است، یا همان هدایت به معنی فراهم کردن وسیله ی نیل به مقصود و هدف اصلی است.
و لقد جاءهم مِن ربّهمُ الهدی. یعنی: در حالی که هدایت از سوی پروردگارشان برای آنها آمده است. (نجم آیه 23)
و هدیناه النّجدَین. یعنی: و او را به راه خیر و شرّ هدایت کردیم.(بلد آیه 10)
2- هدایت ثانویه یا پاداشی؛ وقتی مومنین از هدایت عمومی خداوند بهرمند شدند و پیامبران و کتب آسمانی و وحی را تصدیق کردند؛ و هدایت اولیه را پشت سر گذاشته باشند خداوند به پاس و پاداش این امر، آنان را مشمول هدایت خاص خود قرار می دهد.
و الّذین اهتدَوا زادَهم هُدیً و ءاتاهم تقواهم. یعنی: کسانی که هدایت یافته اند، (خداوند) بر هدایتشان می افزاید و روح تقوی به آنان می بخشد. (محمد ص آیه 17)
3- و در درجات بالاتر از هدایت رسیدن به واقع ؛ که در سوره یونس آیه ی 9 خداوند بیان می فرماید.
4- و هدایت به مفهوم حکم الهی هم که در سوره إسراء آیه ی 97 خداوند متعال بیان فرموده است.
چون هدایت بدست خداست، ما از خداوند می خواهیم که ما را به سمت و سوی اعمال صالح هدایت فرماید.آیه ی مربوطه: سوره قصص آیه ی 56
به فرمایش پیامبر ص ، که برای ابلاغ و دعوت مبعوث به پیامبری شده است و در کار هدایت اختیاری ندارد؛ همانگونه که ابلیس برای آراستن گناهان در نظر مردم وسوسه می کند و در گمراه کردن هیچ اختیاری ندارد. هدایت و ضلالت به دست قدرت خداست.
در دعای امروز در واقع از خدا می خواهیم که ما را به آن درجات بالا و والای هدایت مشمول و متنعّم کند.
ما از خداوند می خواهیم که ما را هدایت کند و اگر بخواهیم اجابت شود باید خودما هم در این راه تلاش و جدّ و جهد داشته باشیم تا خداوند عنایت کند و ما را هدایت کرده و مشمول متّقین کند که خداوند پرهیزکاران را هدایت می کند.
همانطور که خداوند در قرآن می فرماید: و الّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهدیَنَّهم سبُلَنا . یعنی: و آنها که در راه ما جهاد و تلاش کنند، قطعاً به راه های خود هدایتشان خواهیم کرد.( به یقین راه های خود را به آنان می نمایانیم.)
خلاصه انسان باید زمینه ی هدایت را در وجود خود به وجود بیاورد؛ تا هدایت شود. و گرنه طبیعت نعمت هدایت برخردار کردن همه از این نعمت هست. فقط باید زمینه فراهم شده باشد.
باران که در لطافت طبعش خلاف نیست در باغ لاله روید و در شوره زار خس
خداوند در جای جای همین کتاب مقدس آسمانی قرآن می فرماید که ، قرآن برای ظالمین جز خسارت نیست و خسران آنان را زیاد و هرچه بیشتر می کند.
بحث در باره نعمت هدایت زیاد است، اجمال بحث هدایت بیان شد تا ما با مفهوم دعاهایی و راز و نیاز و نیایشی که با خداوند داریم را آشنا بشویم. چون عبادت با بصیرت به هدف قبول و اجابت زودتر می رسند تا عبادت جاهلانه.
چرا که پیامبر رحمت حضرت محمد ص می فرماید: نَومٌ معَ علمٍ خَیرٌ مِن صلاةٍ علی جهلٍ. یعنی: خوابِ توأم با علم و دانش، بهتر از نماز همراه با نادانی است.و روایت بسیار زیاد دیگری در این زمینه؛ نباید از مفهوم ژرف دعاها به سادگی گذر کنیم.
و ظالمان و کافران را خداوند هدایت نمی کند.(قصص:50 و مائده: 67)
اعمال صالح؛
مسئله ای که لازم است ما در باره ی اعمال و توفیق خواهی برای انجام اعمال صالح و هدایت به سمت عمل صالح ؛ بدانیم، این است که منظور کمیت اعمال ما نیست.، بلکه کیفیت و چگونگی اعمال است. اینکه از خداوند بخواهیم که ما را برای انجام هر سال مثلاً یک یا دو عمره و یا زیارت عتبات عالیات توفیق دهد. ضمن این که توفیق طلبی اینگونه هم خود مشروع است. ولی اینگونه دعا شرط لازم هدایت هست ولی شرط کافی نیست.
به قول معروف واحد شمارش اعمال عبادی ما کیلو و خروار و تُن نیست! بلکه همانگونه که در قرآن آمده است، واحد شمارش عمل، چه خیر و چه شرّ ذرّه است.
فَمَن یَعمل مثقالَ ذَرّةٍ خیراً یره و مَن یَعمل مثقال ذرّةٍ شرّاً یرهُ. یعنی: پس هر کس هموزن ذرّه ای کار خیر انجام دهد آن را می بیند. و هر کس هموزن ذرّه ای کار بد انجام دهد آن را می بیند.(زلزله: 7 و 8 )
و خدا می فرماید: هو الّذی خَلَقَ السّماواتِ و الارضَ فی ستّةِ ایّام و کان عرشُهُ علی الماء ؛ لیبلُوَکم ایُّکم أَحسنُ عملاً . یعنی: او کسی است که آسمان و زمین را در شش روز آفرید؛ و عرش او بر آب قرار داشت؛ تا شما را بیازماید که کدام یک عملتان بهتر است.(هود: 7) نفرمد که آکثر عملاً؛ بلکه کیفیت مهم است نه کمیّت.
و امام جعفر صادق ع در این زمینه می فرماید: مَن قَبِلَ الله مِنه صلاةً واحدةً لم یُعذِّبه ، و مَن قَبلَ منه حَسنةً ... لم یُعذِّبه. یعنی: هر که خداوند یک نماز از او بپذیرد، عذابش نکند و از هر که یک کار خوب بپذیرد ... عذابش نکند.
نماز در این حدیث شریف نماینده ی فرائض و واجبات مسلمین است ؛ پس اگر همین اندازه که فرائض و واجبات خود را درست و با شرایط کامل انجام بدهیم، به هدف و مقصود هدایت نائل آمده ایم و هدایت شده ایم. از عارف واصل آیة الله بهجت درخواست دستوراتی عرفانی می شد، ایشان می فرمودند: انجام واجبات و ترک محرّمات.
در انجام عمل هم رتبه رتبه و پلّه پلّه هست:
1- در ابتدا باید به خود اعمال عبادی خود اهمّیت یدهیم، چرا که امیر المومنین علی ع می فرماید: الیوم عملٌ و لا حساب و غداً حسابٌ و لا عمل. یعنی: امروز و دنیا روز عمل است نه حساب و فردای قیامت روز حساب است و نه عمل.
2- در اعمال، ما باید به کیفیّت آن اهمّت بدهیم. چرا که خداوند می فرماید، او خدایی است که آسمان ها و زمین را خلق کرد، تا بیازماید که کدامتان عمل شان بهتر است.
لیَبلُوَکم اَیُّکم اَحسَنُ عملاً. یعنی: تا شما را بیازماید که کدامیک عملتان بهتر است. امام علی ع در تفسیر این آیه می فرماید: لیسَ یعنی اًکثرُ عملاً و لکن اَصوبکم عملاً.یعنی: معنی این آیه این نیست که زیاد عمل انجام بدهید، بلکه عما را نزدیک به صواب انجام دهید. صواب یعنی اینکه زودتر و بهتر به نتیجه می رساند، أصوب یعنی اینکه به ثمر می رسد، یعنی به هدف می رسد.
3- و بعد از کیفیت باید به مستمرّ بودن آن اهمّیت بدهیم. در انجام اعمال هر چند کم هستند امیر مومنان با تکرار کلمه ی مداومت بر دائمی بودن آن عمل تکیه دارند؛ المداومة المداومة! در حدیث دیگری می فرمایند: قلیلٌ تدومُ علیه، أَرجی مِن کثیرٍ مَملولٍ منه. یعنی: عمل اندک که بر آن مداومت ورزی،از عمل بسیار که از آن خسته شوی امیدوار کننده تر است.
4- بعد از استمرار مورد دیگری که درجه عمل ما را بالا می برد و پله های بالای ارتباط با خدا هست ؛ تصفیه ی عمل است. در حدیثی از امیر المومنین می خوانیم: اَجلُّ ما ینزلُ من السماء التوفیق و اجل ما یصعدُ من الارض الاخلاص . یعنی: جلیل ترین چیزی که از آسمان به زمین نازل می شود، توفیق است و جلیل ترین چیزی که از زمین صعود می کند به آسمان اخلاص است.
اخلاص اصلی ترین شرط قبولی اعمال ما هست.
خلاصه اینکه همانگونه که مردم یکدیگر را در دنیا به اموال می شناسند ؛ در آخرت به اعمال شناخته خواهند شد؛ امام هادی ع : النّاسُ فی الدّنیا بالاموال و فی الآخرةِ بالاعمال. یعنی: مردم در دنیا با اموال شناخته می شوند و سروکار دارند و در آخرت با اعمال شناخته می شند.
مثلاً می گوییم فلانی ثروتمند است و یا فلانی فقیر است و با مال سنجیده می شوند ولی در آخرت اعمال ملاک شناخت مردم است.
بیشتر در باره ی نفس عمل گفته شد، ولی عمل صالح هم تقریباً شناخنه شد.
بازگشت