صفحه اصلي > اجتماعی > توافق آتشبس؛ شکست اسرائیل در تحقق اهدافش
توافق آتشبس؛ شکست اسرائیل در تحقق اهدافشامروز, 10:37. نويسنده: monshi |
نماز جمعه شهر مهستان به امامت حجت الاسلام والمسلمین مجید صفدری، امام جمعه شهر مهستان اقامه شد. حجت الاسلام والمسلمین مجید صفدری، امام جمعه شهر مهستان رد خطبه های نماز جمعه در خصوص مسائل از جمله اعتقاد به مهدویت ء آتشسوزی کالیفرنیء آتش بس غزه و... سخنانی مطرح کردند. اعتقاد به مهدویت در اسلام، همچون خون در رگهای بدن و روح در جسم انسانهاست؛ هویتی بنیادی که به انسانها انرژی، هدف و جهت میبخشد. این اعتقاد نه تنها در تعیین مسیر زندگی فردی، بلکه در ساختار اجتماعی نیز نقشی اساسی ایفا میکند. اما هنگامی که امید از مردم گرفته شود و آنان نسبت به آینده بدبین شوند، این نگرش میتواند تاثیرات مخربی بر روند حرکت مثبت اجتماعی داشته باشد. در این شرایط، مردم یا در جا میزنند یا حتی عقبگرد میکنند، چرا که دیگر نسبت به آینده امیدی نخواهند داشت. ناامیدی اجتماعی؛ محصول دو عامل مختلف ناامیدی و یأس اجتماعی معمولاً حاصل دو عامل متفاوت است. گروه اول شامل کسانی است که با مشکلات عظیم و پیچیده روبرو میشوند و توانایی حل این مشکلات را ندارند. این افراد معمولاً به دلیل ناتوانی در ارائه راهحلها به بحرانها، احساس ناامیدی پیدا میکنند و این حس منفی را به دیگران منتقل میکنند. اما گروه دوم، کسانی هستند که برنامهریزیهای خاص خود را برای آینده دارند. این گروه معمولاً به دنبال تحقق اهداف خاص و گاه شیطانی خود هستند و برای رسیدن به این اهداف، مردم را در وضعیت ناامیدی قرار میدهند. در این شرایط، هدف آنان تضعیف باورهای عمومی و ایجاد جوی است که مردم تنها در خدمت گروههای خاصی همچون سرمایه داران و مستکبران قرار گیرند و تنها افرادی خاص از این وضعیت بهرهبرداری کنند. دنیای استکبار و تلاش برای تضعیف باورهای مهدوی یکی از اصلیترین نگرانیهای دنیای استکبار و قدرتهای سلطهگر، گسترش و تقویت باورهای مهدوی در جوامع اسلامی است. چرا که این باور، برخلاف نقشههای آنان، مردم را به سوی تغییرات بنیادی و اجتماعی مثبت سوق میدهد. منتظران مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه) نه تنها در برابر ظلم و فساد سکوت نخواهند کرد، بلکه به دنبال عدالت و آزادی برای همه انسانها خواهند بود. از این رو، دنیای استکبار به هیچ وجه نمیخواهد مردم، به ویژه اقشار مستضعف و مظلوم، منتظر منجی عالم بشری باشند، چرا که در چنین وضعیتی، آنها قادر نخواهند بود که مردم را به راحتی کنترل کرده و تنها اهداف خود را دنبال کنند. در نهایت، مقابله با این وضعیت نیازمند تقویت باورهای دینی، تقویت امید و الهام بخشی به مردم برای آیندهای بهتر است. تنها در این صورت است که میتوان از دامهای استکبار رهایی یافته و جهانی بهتر و عادلانهتر ساخت. آتشسوزی کالیفرنیا؛ رسوایی آمریکا در مهار بلایای طبیعی آتشسوزی گستردهای که اخیراً در ایالت کالیفرنیا و شهر لس آنجلس رخ داد، توجه جهانیان را جلب کرد و در عین حال، ضعف آمریکا در مدیریت بحرانها و بلایای طبیعی را آشکار ساخت. این کشور که خود را ابرقدرت جهانی و دارای پیشرفتهترین سیستمهای شناسایی و مهار بلایای طبیعی میداند، در برابر این بحران بزرگ به شدت ناتوان ظاهر شد. آتشسوزیهای ویرانگر در کالیفرنیا نه تنها موجب خسارات سنگین مالی و جانی شد، بلکه نشان داد که حتی قدرتهای بزرگ نیز در مواقع بحرانی میتوانند بهراحتی گرفتار ضعف در مدیریت بحران شوند. هلال احمر ایران در کمکرسانی به کالیفرنیا؛ درخواست کمک مالی از سوی آمریکا هلال احمر ایران با تأکید بر وظیفه انسانی خود اعلام آمادگی کرد تا نیروهای امدادی را برای کمک به مردم کالیفرنیا اعزام کند. اما عجیب آن بود که مسئولان آمریکایی درخواست کمک مالی برای مهار آتشسوزیها مطرح کردند و از ارسال نیروهای امدادی خودداری کردند. این امر به وضوح تناقضهای موجود در سیاستهای داخلی و خارجی آمریکا را نمایان ساخت و نشان داد که در مواقع بحرانی، آمریکا بیشتر به دنبال جلب منابع مالی است تا ارائه کمکهای انسانی به مردم خود. انتقام الهی یا سیاستهای جهانی؟؛ بررسی حمایتهای آمریکا از اسرائیل و تأثیر آن بر بحرانهای منطقهای این بحران در کالیفرنیا ممکن است برخی را به فکر فرو ببرد که آیا این رویداد، درسی از سوی خداوند است برای کسانی که در جنایات علیه ملتهای مظلوم فلسطین، لبنان و دیگر کشورهای اسلامی دست دارند. حمایتهای بیچون و چرا و بیدریغ آمریکا از اسرائیل در طول سالها باعث شده است که بسیاری از کشورهای اسلامی از سیاستهای جهانی غربی انتقاد کنند. در جنگ 16 ماهه اخیر اسرائیل علیه غزه، نه تنها آمریکا بلکه کشورهای غربی دیگر نیز تمامی امکانات سیاسی، نظامی، مالی و اطلاعاتی خود را در اختیار رژیم صهیونیستی قرار دادهاند. در این شرایط، آیا نباید متوجه شد که حمایت از رژیم غاصب اسرائیل و نادیده گرفتن حقوق مردم فلسطین، به قیمت بحرانها و دردهای بزرگ برای ملتهای مستضعف تمام میشود؟ آتشسوزی کالیفرنیا، علاوه بر خسارتهای جانی و مالی، شاید به نوعی نمایشی از عواقب سوءمدیریت، سیاستهای غیر انسانی و چالشهای جهانی باشد که بهویژه در حمایت از اسرائیل در صحنه جهانی به نمایش گذاشته میشود. شاید این دست انتقام الهی است که در دفاع از مردم مظلوم و آواره غزه خداوند آنها را عذاب و آواره کرده است شاید برخی از ملت آمریکا در جنایات علیه غزه و لبنان و کشورهای اسلامی دخالت نداشته باشد اما هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه که اکثریت آمریکاییها طرفدار آنها هستند در این جنایات شریکند و با هم همسو هستند توافق آتشبس؛ شکست اسرائیل در تحقق اهدافش در روزهای اخیر، خبر توافق آتشبس در غزه به تیتر اول خبرهای جهانی تبدیل شد و این قطعاً پیروزی بزرگی برای مقاومت فلسطینیها و ملت مظلوم غزه به حساب میآید. رژیم صهیونیستی که نتوانسته بود حماس را نابود کند و همچنین در آزادسازی اسرای خود شکست خورده بود، مجبور به عقبنشینی از غزه شده است. در این توافقنامه، اسرائیل ناچار است تعداد زیادی از اسرای فلسطینی را در ازای آزادسازی اسرای خود، آزاد کند. این عقبنشینی نه تنها یک شکست استراتژیک برای اسرائیل محسوب میشود، بلکه ضربهای بزرگ به سیاستهای آمریکا نیز وارد کرده است. پیروزی غزه؛ آغاز روند آزادی اسرا و عقبنشینی صهیونیستها این توافقنامه، که پس از ماهها نبرد و مقاومت به دست آمده است، نه تنها نشان از پیروزی غزه در برابر رژیم صهیونیستی دارد، بلکه فرصتی برای آزادی بسیاری از اسرای فلسطینی فراهم کرده است. ملت غزه که با سختیهای فراوان در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی ایستادهاند، با این پیروزی نشان دادند که مقاومت آنها نه تنها در برابر اسرائیل بلکه در برابر استکبار جهانی مؤثر است. این پیروزی، امیدی تازه برای دیگر ملتهای مظلوم بهویژه در جهان اسلام ایجاد کرده است. پایان نبرد یا آغاز راه؟ با این حال، برخی بر این باورند که تا زمانی که اسرائیل بهطور کامل نابود نشود، پیروزی واقعی محقق نخواهد شد. این نظر کاملاً صحیح است. پیروزی نهایی زمانی بهدست میآید که اسرائیل از جغرافیای منطقه محو شود و آمریکاییها از کشورهای اسلامی اخراج شوند. اما آنچه که در حال حاضر اهمیت دارد، این است که شکست اسرائیل در دستیابی به اهدافش و عقبنشینی از غزه بهعنوان یک پیروزی بزرگ برای مقاومت محسوب میشود. این موفقیت نشان میدهد که ملتهای مسلمان بهویژه فلسطینیها همچنان به راه مقاومت ادامه خواهند داد و تا شکست کامل رژیم صهیونیستی و پایان سلطه استکبار جهانی، این مبارزه ادامه خواهد داشت. اسلام هرگز با کفر و باطل سازش نخواهد کرد و جنگ علیه صهیونیستها و دنیای کفر تا رسیدن به پیروزی نهایی ادامه خواهد داشت. معاویه و سپاه شام؛ پیشزمینههای تاریخی کفر و استکبار در جهان اسلام در نگاه حضرت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام، معاویه و سپاه شام نمادهای استکبار و کفر بودند که بهعنوان کانون مرکزی فتنهها و آشوبها در دوران حکومت حضرت علی علیهالسلام شناخته میشدند. معاویه با وجود ظاهر اسلامی خود، در حقیقت در تلاش بود تا اسلام حقیقی را از بین ببرد و امتیازات خود را در مقابل آن حفظ کند. این جریان تاریخی، همچنان در دنیای امروز بازتابهایی دارد و بار دیگر در قالب دشمنان جدید اسلام مانند آمریکا، غرب و رژیم صهیونیستی خود را نشان داده است. اولویتهای امام زمان؛ فریب دشمنان اسلام یا دفاع از مظلومان؟ امام زمان علیهالسلام، که همواره ناظر بر وضعیت مسلمانان است، از ما چه انتظاری دارد؟ آیا انتظار دارند که از دشمنان اصلی اسلام در زمان حاضر، یعنی آمریکا، غرب و صهیونیستها غافل شویم و به اختلافات داخلی میان مسلمانان بپردازیم؟ آیا اولویت اصلی امام زمان علیهالسلام رسیدگی به مظلومان جبهه مقاومت نیست؟ مسلم است که اگر نتوانیم اولویتهای واقعی خود را به درستی تشخیص دهیم، ممکن است امام زمان خود را همچون حضرت علی علیهالسلام در دوران ایشان تنها بگذاریم. جبهه حق و باطل؛ در کنار کدام یک میایستیم؟ امروزه برای جهانیان روشن است که جبهه باطل با محوریت آمریکا، غرب، صهیونیستها و متحدانشان، بهدنبال نابودی جبهه حق و حقیقت هستند. در مقابل، جبهه حق، که از مظلومان، مستضعفان و مقاومتهای اسلامی تشکیل شده است، همواره در دفاع از اسلام و عدالت بهپا خاسته است. کسانی که در جبهه باطل قرار دارند، یا برای نابودی جبهه حق تلاش میکنند، یا از ترس به آنها ملحق شدهاند، یا بهدلیل منافع خود با کفار همراهی میکنند. در این میان، حامیان جبهه حق یا بر اساس اعتقادات دینی صحیح خود بهدنبال اجرای فرمان الهی هستند، یا در دفاع از مظلومان به میدان آمدهاند. در کنار حق بودن؛ همراهی با مظلومان و امام زمان علیهالسلام این موضوع بهوضوح نشان میدهد که اگر کسی با ظالم همراه باشد، نمیتواند در کنار مظلومان قرار گیرد. اگر کسی با امام زمان علیهالسلام باشد، نباید در جبهه مخالفین امام قرار گیرد. همانطور که اگر کسی در کنار شهدا باشد، نمیتواند با قاتلان شهدا همراه شود. اگر با حاج قاسم سلیمانی باشی، نمیتوانی با قاتلان او همراه شوی. در نهایت، انتخاب جبهه حق یا باطل تنها از راه درک صحیح از اولویتهای دینی و انقلابی ممکن است و کسانی که با جبهه حق همراه میشوند، همواره در مسیر حقیقت و عدالت خواهند بود. بازگشت |