صفحه اصلي > فرهنگی > معرفی و روایت مختصری از کتاب "میر لشگر"
معرفی و روایت مختصری از کتاب "میر لشگر"2 بهمن 1393. نويسنده: monshi |
افلاکیان البرز، مجموعهای است که سعی دارد شخصیتهای انقلاب و جنگ و شهیدان شاخص استان البرز را معرفی کند. "میرلشکر" کتاب دوم از مجموعه "افلاکیان البرز"، زندگینامه داستانی شهید سیدحسین میررضی، یکی از فرماندهان و سرداران سپاه استان البرز در زمان جنگ تحمیلی است. داستان زندگی شهید، در شش فصل از زبان شخصیتی به نام فتاح نقل میشود که دوست و همرزم شهید بوده است. مجید، نوه همسایه فتاح، برای شرکت در مسابقه خاطرهنویسی درباره شهیدان، سراغ فتاح میآید. او میداند که فتاح مدتی در جبهه حضور داشته و دوست و همرزم شهید میررضی بوده است. فتاح که سالهای پس از جنگ را با حس غبطه به میررضی و شجاعت او و حسرت جاماندن از غافله شهدا گذرانده، ابتدا تمایلی به بازگو کردن خاطرات خود، نشان نمیدهد. اما درنهایت با اصرار مادربزرگ مجید میپذیرد و برای او از روزهای جنگ و خاطرات دوستی و همرزمی با میررضی میگوید. این خاطرات آنقدر برای مجید جذاب و شنیدنی میشود که از فتاح میخواهد هر آنچه از شهید میداند برای او بگوید. فتاح نیز حکایت زندگی میررضی را از آغاز آشناییشان، یعنی کودکی و نوجوانی تا روزهای همرزمی با او در جبهههای جنگ و درنهایت شهادت وی برای مجید تعریف میکند. او با بازگو کردن خاطرات شهید میررضی، حس میکند به آرامش رسیده است. سیدحسین میررضی متولد 1337 در کرج است. چون روز تولدش مقارن میشود با عاشورا، نامش را حسین میگذارند. پس از اتمام تحصیلات مقدماتی، دوره متوسطه را شبانه ادامه میدهد و روزها برای کمک به اقتصاد خانواده کار میکند. حسین با وجود مشغولیات کاری و درسی از مسائل سیاسی روز غافل نمیماند و در هر فرصتی در مبارزات مردمی علیه رژیم شاه شرکت میکند. انقلاب که پیروز میشود، به همت او و تعدادی از جوانان مبارز و متعهد کرجی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کرج شکل میگیرد. از همان زمان، میررضی با سمت مسئول و فرمانده سپاه شهریار، نقش موثری در ایجاد امنیت و آرامش منطقه خود و مبارزه با ضدانقلاب ایفا میکند. با شروع جنگ تحمیلی، در جبهههای جنگ حضور مییابد و در عملیات متعددی از جمله طریقالقدس، فتح بستان، فتحالمبین، خیبر و کربلای 5 با سمت مسئول و فرمانده شرکت میکند. تا اینکه سرانجام در 25 دی 1365 مصادف با سالروز شهادت حضرت فاطمه (س)، در مرحله دوم عملیات کربلای 5 شهید میشود. پیکر مطهر این شهید در امامزاده محمد کرج به خاک سپرده شده است. قطعه زیر بخشی از این کتاب است که از فصل پنجم انتخاب شده است: ... دلش نمیخواست حرفهای تکراری بگوید که دیگر اثرشان را از دست داده بودند. میخواست حالا که این نوجوان مقابلش نشسته و میخواهد از شهید میررضی بداند، واقعا او را بشناسد و میدید که کلمات به اندازه لازم گویا نیستند. چه خاطرهای میتوانست درایت و تدبیر شهید میررضی را در آن سن کم بیان کند. درایت و تدبیری که لازمه آن وقایع بود و از میان همان اتفاقات کسب شده بود. وگرنه شهید میررضی و دیگر فرماندهان شهید که از مادر فرمانده متولد نشده بودند. آنها هم جوانهایی بودند مثل دیگر جوانها، کمی خمیرهاش را داشتند و خیلی زیاد عشق و علاقه که لازمه تلاش بود. چاپ اول (1392) کتاب میرلشکر: زندگینامه داستانی شهید سیدحسین میررضی ، نوشته مریم بذرافشان و مصاحبه و تحقیق سونیا سوادلو، در 94 صفحه به همت حوزه هنری و اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان البرز از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده است. بازگشت |