صفحه اصلي > فرهنگی > نشست کتاب خوان ویژه کودک و نوجوان در نظرآباد برگزار شد
نشست کتاب خوان ویژه کودک و نوجوان در نظرآباد برگزار شد19 بهمن 1394. نويسنده: monshi |
نشست کتاب خوان ویژه کودک و نوجوان در کتابخانه عمومی شهید کشن روستای حاجی بیگ با حضور علاقمندان به کتاب و کتابخوانی برگزار شد. اولین نشست کتاب خوان کودک مصادف با ایام ا.. مبارک دهه فجر، در کتابخانه عمومی شهید کشن روستا با حضور کتاب دوستان و علاقه مندان به کتابخوانی ،سه شنبه 13 بهمن ماه، در محل این کتابخانه برگزار شد: در این نشست شش تن به معرفی کتاب پرداختند که خلاصهای از کتابهای ارائه شده به شرح زیر است" "بیز بو شاهی ایستمیروخ"یا "ما این شاه را نمی خواهیم" /نوشته حمیدرضا شاه آبادی /ارائه توسط ریحانه مقدس بیات(عضو) کتاب" بیز بوشاهی استمیروخ "گزارشی است از واقعه 29 بهمن 1356 در تبریز و حرکت شجاعانه آن،که حکومت پهلوی را در حیریت فروبردو شعله های انقلاب را فروزانتر کرددر این کتاب به گوشه هایی از دلاور مردی مردم تبریز در مبارزه علیه استبداد پهلوی اشاره شده است.. " ستاره درخشان حضرت موسی مبرقع(ع)" /نوشته رضا دیلمی/ارائه توسط سید شایان حسینی (عضو) کتاب ستاره درخشان حضرت موسی مبرقع(ع) درباره امام موسی بن جعغر (ع) می باشد که در آن به معرفی شخصیت «زهیربن قین» یکی از اصحاب امام حسین(ع) موضوع این اثر میباشد. هدف اصلی نگارنده پاسخ به ادعای عثمانی بودن وی میباشد که به گفته وی ابتدا توسط شخصی به نام عزره بن قیس که از سرداران سپاه عمر سعد بوده، مطرح گردیده است. نگارنده در این راستا ضمن معرفی شخصیت زهیر و تشریح روایاتی که درباره وی مطرح گردیده، به موضعگیریهای او پیش از جریان واقعه کربلا و بعد از آن پرداخته و سند و متن این ادعا را مورد بررسی قرار داده است. نگارنده معتقد است که زهیر از همراهی با امام حسین(ع) کراهت نداشته و عزره این تهمت را با اهداف خاصی مطرح نموده است. در پایان نیز علاوه بر ایراد مطالب و مستنداتی دیگر در این راستا، پس از تشریح زیارت وی، به شهادت وی و واکنش امام حسین(ع) در قبال آن پرداخته است. " خانه ی پغور قاتی" /نوشته طاهره ایبد/ ارائه توسط فاطمه بهرامی کتاب خانه ی پغور قاتی14داستان از ماجرای پغور قاتی رابا طنز بیان کرده که سبب خنده را فراهم می نماید و اماخلاصه ی یکی از داستانهای او(جاکفشی بو گندوی پغورقاتی )از محل کار که به منزلش آمد مثل همیشه کفش و جوراب بو گندویش را در جاکفشی انداخت جاکفشی که از کارهای او عصبانی بود با کابینت که او هم از شلخته بازی های پغورقاتی کلافه بود تصمیم گرفتند که جاعوضی کنند صبح که پغورقاتی می خواست به محل کارش برود پایش رادر قوطی رب گوجه کرد وعازم محل کارش شد همکارش به او گفت : حالت خوب نیست وبه اورژانس اطلاع دادوبه اوگفت : مرخصی بگیر وبه منزل برو وقتی روانه ی منزل شد گرسنه بودواز جاکفشی کفش وبند کفش راازکابینت دراوردودر قابلمه ریخت و باحباب هایی که از قابلمه بالا می آمد ساعت ها مشغول شد وغذا رادر بشقاب ریخت وبند کفشی را در آورد وهورت توی دهانش کشیدو جوید جوید...جوید وتاشب همان لقمه ی اول را جوید. "معصومین علیه السلام و کودکان" /نوشته ابوالفضل هادی منش / ارائه توسط پویا حسینی (عضو) کتاب معصومین علیه السلام و کودکان درباره امامان معصوم می باشد ار آنجا که امامام همیشه مهربان بودند ،مهربان تر از مادر. آن ها همه را دوست داشتند و با بچه ها صمیمی بودند. امام هادی علیه السلام نیز فرموده اند: "خداوند ،امامان را مانند نور، روشن گر آفریده است." برای اینکه شما نیز با این نورهای هدایتگر آشنا شوید، این کتاب را برای شما نوشته ایم. "دختر آفتاب و دیو سیاه" /نوشته طاهره ایبد/ارائه توسط مهدیه مهین زارع(عضو) کتاب دختر آفتاب و دیو سیاه داستان شهری بازگو میشود که همیشه تاریک است و مردمش هیچگاه روشنایی روز را ندیدهاند زیرا یک دیو با دستهای بزرگش روی شهر را گرفته تا آفتاب به آن شهر نتابد. سرانجام، دختری با موهای طلایی و چشمان سیاه به نام "آفتاب" متولد میشود که.... داستان این کتاب، افسانهای است به قلم نویسندهی جوان افغانی که با گویش فارسی متداول در افغانستان نوشته شده است. "فیل و ابرهه" /نوشته عبدالودود امین /ارائه توسط سبحان راحتلو (عضو) کتاب فیل و ابرهه داستان بچه فیلی است که توسط شکارچیان اسیر می شود و به یمن آورده می شود شکارچیان فیل کوچک را رام کرده و برایخدمت به پادشاه ستمگر ابرهه زنجیر اسارت بر گردنش می آویزند ابرهه وقتی می بیند مردم برای زیارت او نمی آیند و برای زیارت به خانه خدا می روند تصمیم می گیرد خانهی خدا را خراب کند ولی به امر خدا پرندگانی با سنگ هایی در منقار بر سر سپاه ابرهه فرود می آیند و سپاه ابرهه شکست می خورد و ابرهه می میرد و همه فیل ها آزاد می شوند. بازگشت |