صفحه اصلي > فرهنگی > «خواندن» تجربهای زیباشناختی برای بازشناسی ایران است
«خواندن» تجربهای زیباشناختی برای بازشناسی ایران استدیروز, 16:09. نويسنده: monshi |
«خواندن» اگر به تجربهای زیباشناختی بدل شود، میتواند ما را از سطح اطلاعات به عمق ادراک ببرد؛ به جایی که فهم، نه فقط دانستن، بلکه نوعی زیستن در کنار دیگری است. به گزارش ستاد خبری سیوسومین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران، حمیده جعفری؛ استادیار گروه هنر واحد تهران جنوب دانشگاه آزاد اسلامی، درباره شعار «بخوانیم برای ایران» اشاره کرد: در فضای عمومی «خواندن» اغلب بهعنوان فعالیتی آموزشی یا ابزاری برای ارتقاء فردی دیده میشود، اما از منظر زیباییشناسی «خواندن» میتواند تجربهای باشد که انسان را از خود بیرون میبرد و با چیزی بزرگتر، پیچیدهتر و گاه نادیدنی روبهرو میکند. این مواجهه اگر بهدرستی شکل بگیرد، میتواند ما را به بازشناسی خود، جامعه و حتی مفهوم ایران نزدیکتر کند. وی افزود: در عرصههای نظری در باب مواجهه با امر زیبا یا یک اثر هنری، ما اغلب درباره لحظهای صحبت میکنیم که مخاطب در برابر یک اثر، مکث میکند و این مکث نه بهخاطر پیچیدگی تکنیکی، بلکه بهخاطر احساسی است که نمیتواند فوراً آن را توضیح دهد. خواندن نیز میتواند چنین لحظهای باشد؛ لحظهای که متن، نه فقط حامل معنا، بلکه بستری برای تجربه امر والا میشود. در این تجربه فرد با تاریخ، رنج، زیبایی و حتی با امکان فهمیدن روبهرو میشود. این مواجهه، انسان را متواضع میکند و این تواضع، از جنسی است که مسئولیت به همراه دارد. جعفری ادامه داد: در چنین تجربهای، خواندن دیگر صرفاً انتقال اطلاعات نیست؛ بلکه تمرین همزیستی است. تمرین شنیدن صداهایی است که شبیه ما نیستند و به طور کل تمرین دیدن جهان از زاویهای دیگر است. این تمرین، اگر در فضای عمومی و آموزشی جدی گرفته شود، میتواند به شکلگیری نوعی شهروندی فرهنگی کمک کند؛ شهروندیای که در آن فرد، نه فقط مصرفکننده محتوا، بلکه مشارکتکننده در گفتوگوی جمعی است.وی با اشاره به پیوند ارگانیک «خواندن» با مقوله «حافظه فرهنگی» گفت: ایران، فقط یک جغرافیا نیست؛ مجموعهای از روایتهاست. روایتهایی که گاه در سکوت، گاه در حاشیه و گاه در متن جاریاند. خواندن، راهی است برای بازگرداندن این روایتها به میدان دید. برای من «بخوانیم برای ایران» یعنی بخوانیم برای آنچه فراموش شده، برای آنچه هنوز گفته نشده و یا برای آنچه باید دوباره شنیده شود. در بخش دیگری از این گفتوگو، جعفری به نقش خواندن در هماهنگی میان فرد و جامعه اشاره کرد و ادامه داد: در تجربه خواندن، فرد نهتنها با دیگری، بلکه با ساختارهای معناییای روبهرو میشود که او را به جایگاهش در کل پیوند میزنند. این پیوند، اگر با آگاهی و تأمل همراه باشد، میتواند به نوعی توازن درونی منجر شود؛ توازنی که نه از اجبار بیرونی، بلکه از درک جایگاه خود در منظومهای بزرگتر حاصل میشود. چنین توازنی، پایه زیست جمعی است؛ زیستی که در آن، فرد نه در تقابل با جامعه، بلکه در گفتوگو با آن معنا پیدا میکند.جعفری در پایان گفت: اگر بخواهیم جامعهای بسازیم که در آن زیبایی، فهم و مسئولیت در کنار هم معنا داشته باشند، باید خواندن را بهعنوان تجربهای زیباشناختی جدی بگیریم. تجربهای که در آن، متن فقط کلمات نیست؛ بلکه امکانی است برای دیدن، شنیدن و ساختن. بازگشت |