
صفحه اصلي > فرهنگی > جدی گرفتن شعر به عنوان یک رسانه قدر دانستن سرمایه هنری ملی است
جدی گرفتن شعر به عنوان یک رسانه قدر دانستن سرمایه هنری ملی استامروز, 15:17. نويسنده: monshi |
|
جدی گرفتن شعر به عنوان یک رسانه، عملا قدر دانستن این سرمایه هنری ملی است؛ تا زمانی که به قوت رسانهای این هنر باوری محکم نداشته باشیم، جامعه بیش از پیش به سوی رویدادهای سطحی و تفریحات صرفا سرگرمکننده اقبال خواهد داشت. فریبا یوسفی به جایگاه بالقوهای که «شعر» میتواند در رویدادهای فرهنگی داشته باشد، اشاره کرد و ادامه داد: شعر هنری الهامبخش، برانگیزاننده و نافذ است. مولفههایی همچون لحن و آهنگ کلام وقتی با خیالآمیزی و حسیبودن سخن درمیآمیزند، موجب اثرگذاری و نفوذ پیام آن سخن به جانها و دلنشینی کلام میشوند.شاعر مجموعه «تا روح تنهای تنها» گفت: همواره برای تقویت تأثیر سخن، پای شعر به میان میآید و عموما نیز اثربخش و رسانای پیام است. در هنگامه دفاع و حماسهسازی، شعر موثرترین هنر و سریعترین رسانه است و در شرایط آرام و عادی نیز هر پیام ارجمند و متعالی اگر بر بالهای شعر سوار باشد، بهتر بر جانهای آماده دریافت مینشیند.وی با بیان اینکه رویدادهای فرهنگی نیز به عنوان بستری برای ارائه ارزشها و فعالیتی برای جریانسازی کنشهای متعالی یک جامعه نیاز به رسانههای گوناگون دارند، افزود: شعر میتواند بهترین رسانه برای بهترین اثرگذاری در اجتماع باشد تا رخدادی فرهنگی که بنای اصلی آن ترویج کتاب و کتابخوانی است، به کمک شعر تبلیغ شود و مردم برای بهرهگیری بیشتر و بهتر از کتاب تشویق و ترغیب شوند. همه ما این شعر بهیادماندنی از عباس یمینی شریف را که از کتاب و دوستی با کتاب صحبت میکند، خوب به یاد داریم: من یار مهربانم دانا و خوش بیانم گویم سخن فراوان با آنکه بی زبانم... شاعر مجموعه «حالا تو» اضافه کرد: اساسا در هر موضوعی راه و روش تبلیغ و ترویج زمانی به اوج اثرگذاری میرسد که کلامی عاطفی، خیالانگیز و آهنگین، پیش از ذهن، دل مخاطب را نشانهگیری کند و از این طریق راهی به ذهن و اراده مخاطب باز کند. رشد فکری و فرهنگی هر جامعه بیتردید با میزان ارتباط مردم با کتاب و مطالعه مستمر کتاب، رابطه مستقیم دارد و اگر شعر بتواند در این زمینه راهگشا و مشوق باشد، بیشک خدمت شایستهای به فرهنگ کتابخوانی کرده است.وی در پاسخ به این سوال که چرا «شعرخوانی» به عنوان یک رسانه در رویدادهای فرهنگی کمتر جدی گرفته میشود، گفت: هر امری برای تبدیل شدن به یک رویداد جدی و موثر نیازمند فراهمسازی زمینه و اجرای زیرساختهاست. درک ضرورتها و شناخت جزییات تا کلیات یک رویداد موجب ایجاد احساس نیاز به آن رویداد است و طبیعی است که استمرار اجرای یک امر به عنوان یک ضرورت موثر میتواند آن امر را به یک رویداد شاخص با ویژگیهای متمایز و موثر تبدیل کند. نویسنده کتاب «غزل در سایه نیما» ادامه داد: اگر در هر ماجرای فرهنگی متناسب با آن موضوع، چند شاعر به سرودن شعر و سپس اجرای آن سرودهها دعوت شوند به تدریج جریانی شکل خواهد گرفت که هم شاعر در آن نقشی شایسته و مفید خواهد داشت هم بر ترویج و اهمیت آن رویداد به تدریج افزوده خواهد شد. امروزه هر هنری از میزان رسانهای بالاتری نسبت به گذشته برخوردار است و به همین دلیل بر کیفیت اثرگذاری آن نیز افزوده شده است. یوسفی شعر را یک هنر اصیل، کهن و مرتبط با زبان دانست و گفت: شعر معمولا نفوذ و محبوبیت ویژهتر دارد و علاوه بر مخاطبان خاص، عموم مردم نیز با آن رابطهای محکم و موثر دارند. بنابراین، رسانه بودن شعر، بیش از هر هنر دیگر میتواند به ترویج جریانهای فرهنگی کمک کند. جدیگرفتن شعر به عنوان یک رسانه، عملا قدر دانستن این سرمایه هنری ملی است و تا زمانی که به قوت رسانهای این هنر باوری محکم نداشته باشیم، جامعه بیش از پیش به سوی رویدادهای سطحی و تفریحات صرفا سرگرمکننده اقبال خواهد داشت. وی افزود: رویکرد مدیران فرهنگی میتواند این ظرفیت عظیم هنری را برای رشد فرهنگی جامعه به شیوههای موثر و مفیدی به کار گیرد تا هم به اعتلای شعر خدمت کند و از این مسیر موجب فرهنگسازی و رواج یک هنر آموزنده و سرشار از حکمتهای متعالی انسانی و اخلاقی شود. صرفنظر از مخاطبان و علاقمندان حرفهای شعر، در نگاهی عام، شعر میتواند جریانساز باشد. جریانسازی شعر در گسترش و ایجاد رغبت در هر امری به شرط استفاده از این رسانه قوی و نافذ، اثباتشده است. شعر میتواند موضوع مطالعه باشد و دیگران را ترغیب به مطالعه کند. شاعر مجموعه «حالا تو» با بیان اینکه در گنجینه غنی آثار شعری کهن فارسی مفاهیم حکمتآمیز، آموزنده و کاربردی برای زندگی امروز قابل دریافت و انتشار است، گفت: رویارویی با این مفاهیم میتواند شگفتیآفرین باشد و نکته قابل تامل این که گاهی دیده میشود پیامها، اسرار و کلیدهای حکمت و رازهای زندگی سالم و توام با آرامش از منابعی غیرایرانی نقل میشود که میتوان ریشههایش را در شعر کهن فارسی دید و استخراج کرد. وی ادامه داد: این نکته و انگیزه شاید بتواند نگاهها را به مطالعه ادبیات کهن فارسی معطوف کند و از همین مسیر بسیاری از کسانی که توجهی به حکمتآمیزی ادبیات و فرهنگ کهن نداشتهاند، توجهشان به این مهم جلب شود. این نکته میتواند با ایجاد اعتمادبهنفس برای استفاده از کتابهای گذشتگان موجب ایجاد رغب به کتابخوانی هم در منابع کهن هم منابع جدید شود. شعر از این منظر میتواند نقش راهگشا برای گسترش فرهنگ کتابخوانی داشته باشد.یوسفی درباره روند انتشار مجموعههای شعر نیز گفت: تحول در نشر کتاب بهویژه با شرایط خاص این روزگار که از سویی کمبود کاغذ و از سویی دیگر گسترش رسانههای غیرکاغذی و در دسترس، منجر به تسریع این تحول شده است، یکی از عوامل مهم کاهش رغبت ناشران به چاپ کتاب شعر است. اقبال عمومی متاثر از هزینههای سنگین تهیه کتاب کاغذی، صنعت نشر را به ویژه در موضوع شعر دچار رکود کرده است و نهایتا شاعرانی که هنوز مخاطبان چندانی ندارند، از سوی ناشران نیز اقبالی برای پذیریش و تأیید چاپ آثارشان پیدا نمیکنند.فریبا یوسفی در پایان بیان کرد: ناشران بنا بر توجیههای اقتصادی و صرفه بازار، این پذیرشها را محدود و محدودتر کردهاند یا هزینههایی در قبال چاپ کتاب از شاعر دریافت میکنند که غالبا برای شاعر سنگین است یا درخور مقام هنری او نیست. موانع اصلی در واقع حاصل شرایط جدید و موقعیت تحولیافتهای هستند که اجتنابناپذیر و گاه غیرقابل تغییر شدهاند. بنابراین رویکرد جدید به سمت کتابهای صوتی میل میکند و شاید به زودی بسیاری از شاعران به این رسانه بیش از پیش رو کنند چرا که صرفه اقتصادی و سهولت مصرف آن متناسب با شرایط روز است. بازگشت |