صفحه اصلي > گفتگو > البرز؛ سرزمین سیمرغ گرامی و خاصه انگیز است
البرز؛ سرزمین سیمرغ گرامی و خاصه انگیز است31 تیر 1395. نويسنده: monshi |
میرجلال الدین کزازی شاهنامهپژوه و استاد و پژوهشگر ادبیات می گوید: اگر شاهنامه را خوانده باشید، می دانید که هر رخداد بزرگ، شگرف، پر دامنه، فرهنگ ساز و تاریخی با البرز پیوندی تنگ دارد. شیرینی کلامش را همگان دوست دارند کمتر کسی را می توانید پیدا کنید که ادبیات را بشناسد و این چهره ماندگار فرهنگ و ادبِ ایران، عضو هیئتامنای بنیاد فردوسی را نشناسد نویسنده ای از دیار کرمانشاه که در بهره گیری از واژگان پارسی، نام آور است، سره در نوشتار و گفتار وی پیداست. میرجلال الدین کزازی چهره ماندگار فرهنگ و ادب این مرز و بوم ساکن کرج است و البرزنشینان به وجود وی بسی افتخار می کنند با این شاهنامه پژوه در خصوص سرزمین البرز گفتگویی ترتیب داده ایم که در ادامه مشروحش را می خوانید. استاد کزازی البرز را نامی گرامی گرانسنگ، نازش خیز، خاصه انگیز دانست و گفت: البرز نامی است دیرینه، ایرانی، که در نامه مینوی زرتشت هم از آن، سخن رفته است. استاد کزازی البرز را نامی گرامی گرانسنگ، نازش خیز، خاصه انگیز دانست و گفت: البرز نامی است دیرینه، ایرانی، که در نامه مینوی زرتشت هم از آن، سخن رفته استوی افزود: در اوستا این نام «هَره برزَئیتی» بوده است از دوپاره ساخته شده، یکی هَره یا هرا که نام ویژه است، نام کوهی نمادین، دو دیگر ویژگی برزئَیتی که نام هراست از آن در زبان پارسی واژه بَرز بر جای مانده است به معنی بلند، از میان زبان های بومی، زبان کردی ریخت برزآن را بکار می برد. به گفته این پژوهشگر «هرای برز» در ریخت نوآیین فرو فشرده آن البرز، کوهی نیست همانند کوه های دیگر بلکه نماد تاریخ و فرهنگ ایران است. استاد کزازی خاطر نشان کرد: اگر شاهنامه را خوانده باشید، می دانید که هر رخداد بزرگ، شگرف، پر دامنه، فرهنگ ساز و تاریخی با البرز پیوندی تنگ دارد من از آن به یک نمونه بسنده می کنم، نمونه ای نغز، نیک که البرز، کُنام سیمرغ بوده است. وی با اشاره به جایگاه سیمرغ در ادبیات ایران تاکید کرد: سیمرغ، پیچیده ترین، گران مایه ترین، راز آلود ترین نماد، در افسانه های ایرانی است پس نمادی چندگانه، مرغی چنین شگرف؛ می باید در کنامی آشیانه بجوید، که همچنان بر کوهی، شگرف و بی مانند جای دارد. وی افزود: ارج و ارزش البرز، در فرهنگ و تاریخ ایران، از نگاهی فراخ سنجیدنی است با ارزش و ارج کوه «المپ» در اسطوره های یونانی یا کوه «سینا» در اسطوره های سامی یا کوه «مِرو» در اسطوره های ودایی هند. دکتر کزازی در ادامه با اشاره به انتخاب نام البرز برای این استان، گفت: من بیش از این نمی کاوم، نمی دانم کسانی که بر این استان نو پدید، این نام را نهاده اند، آگاهانه و اندیشیده چنین کرده اند، یا تنها آهنگ دلپذیر این نام یا شناختگی آن انگیزه ای شده است در گزینش، اما به هر روی، چه دانسته و آگاهانه و اندیشیده و سنجیده، این نام را برگزیده باشند، چه وارونه، باری گران، دشوار، پشت شکن بر دوش البرزیان، نهاده اند. به گفته وی این بار به ویژه بر دوش کسانی که سررشته ها را در دست دارند سنگین است، بی گمان آنچه بایسته البرزی است، آن است که شایسته این نام باشد، البرزی می باید در برابر دشواری ها، تنگناها، که پر شمارند و گونه گون و ستوه آور، به ستبری و سُتواری البرز، بالا برافرازند. وی گفت: البرزی به ناچار می باید آرمان گرایی باشد، بکوشد همواره، فرا برود، دل به نشیب، به دامنه، حتی به کمرکَش، خوش نکند، ستیغ را بجوید، ستیغِ میغ آمیغ، که با سپهر، به مهر راز می گوید و سر بر آستان آسمان می ساید، به اندک نمی باید دل خوش و خشنود باشد از این روی پیداست که کار آنان که سر رشته ها را در دست دارند، در هر زمینه، به ویژه فرهنگ، که نقض ترین، ناب ترین، دشوار ترین، سازنده ترین، بنیادین ترین، زمینه است چه دشوار است.این چهره ماندگار یاد آور شد: مردمی که فرهنگ ندارند، هیچ مایه ای نمی توانند داشت، فرهنگ بنیاد است، اگر ساختمان پابرجاست از آن است که بنیادی دارد، ساختمان پیداست، بنیاد نهان، آنان که دل به نما و ساختمان خوش می کنند بی فرهنگ اند، چون نمی دانند این نما چگونه پدید آمده است. وی به جایگاه فرهنگ نیز اشاره کرد و گفت: فرهنگ بنیاد است، کارساز، ناگزیر، ارزشمند، اما نهان، کار فرهنگی کاری نیست که بزودی آشکار و پدیدار بشود، هم زمان می برد، هم دیر می شکوفد و به بار می نشیند، فرهنگ به چشمه سار می ماند، که گاهی هزاره ها، سده ها در دل خاک، در نهان روان است، روزگاری که مایه و پایه بایسته را می یابد، به ناگاه از دل تاریک خاک بر می جوشد، بر می جهد، به روشنی می رسد و برآفتاب می افتد. شاهنامهپژوه و استاد و پژوهشگر ادبیات گفت: آن که می خواهد در فرهنگ، یک شبه راه صد ساله را بپیماید، بی گمان یکسره با فرّه و فرهنگ و فرّ آن، بیگانه استاین شاهنامهپژوه و استاد و پژوهشگر ادبیات گفت: آن که می خواهد در فرهنگ، یک شبه راه صد ساله را بپیماید، بی گمان یکسره با فرّه و فرهنگ و فرّ آن، بیگانه است. میرجلال الدین کزازی البرز نشینان را به تاکید مورد خطاب قرار داد و افزود: البرزیان و مدیران استان البرز، از برترین تا فروترین، اگر می خواهید البرزی باشید و شایسته این نام نازش خیز بی همانند، باید ده ها بار، بسنده نیست، صدها بار بیش از دیگر ایرانیان بکوشید، زیرا البرز بی همتاست، بلند ترین است، شکوهمند ترین است، بیش از هر نمادی ایران و تاریخ و فرهنگ آن را باز می تابد، اگر نا کرده خدای چنین نکنید، بدین نام بلند ارجمند نا بکاری ورزیده اید. وی گفت: استان البرز، مایه و توانش را دارد نامی را که بر آن نهاده اند، بسزد، بِبَرازد، زیرا بسیاری از برجستگان، توانمندان، گزیدگان، از سراسر کشور آمده اند در استان البرز کاشانه جسته اند. از این دید به تهران می ماند اما آن پلشتی ها، نا بهنجاری ها، آسیب ها، بیماری هایی را که به تهران دلها دچار است، ندارد، یا کمتر دارد. وی تصریح کرد: از همین روی است که تهرانیانی که در پی آسایش و آرامش اند، می کوشند به شهرهای استان البرز، از آن میان کرج بیایند زیرا کمتر استانی را به راستی می توان یافت که این چنین، توانمند و مایه ور باشد. کزازی در خاتمه این گفتگو افزود: بستر شکوفایی این مایه ها و توان ها را می باید به شایستگی فراهم کرد، با سیاست بیگانه ام اما، به پاس فرهنگ، ناچارم این نکته را با شما درمیان بنهم که خوشبختانه کسانی که سر این رشته ها را در استان، در دست دارند، تا جایی که می دانم و آزموده ام فرهنگی تر از همتایانشان در استان های دیگرند این بختی است، البرز و البزیان را. بازگشت |