صفحه اصلي > گفتگو > گفتگو با ژاله صامتی
گفتگو با ژاله صامتی14 اردیبهشت 1399. نويسنده: monshi |
به بهانه پخش سریال زیر خاکی به سراغ ژاله صامتی رفتیم و احوالات این روزهایش را جویا شدیم. سالهاست که سریالهای ویژه ماه رمضان، مخاطبان زیادی را پای قاب تلویزیون نشانده و امسال هم چندین سریال از شبکههای مختلف سیما در حال پخش است. یکی از سریالهای جذاب این ماه، سریال «زیرخاکی» به کارگردانی جلیل سامان است. حضور بازیگران مطرح و حرفهای در این مجموعه همراه با داستانی جذاب و صحنهپردازی نوستالژیک از نقاط قوت این سریال است.نقش اول زن در این سریال را ژاله صامتی بازی کرده است؛ بازیگری که در سالهای اخیر در تئاتر خوش درخشیده و در سینما برنده و نامزد دریافت جوایز ارزندهای شده است.او بعد از سالها دوری از تلویزیون، سریال بازی کرده و معتقد است که اگر فیلمنامه خوب باشد برایش فرقی نمیکند کجا بازی کند. به بهانه پخش این سریال سراغ او رفتیم و احوالات این روزهایش را جویا شدیم. شما بعد از ۱۵ سال دوری از تلویزیون اول در سریال «نفس» و چند سال بعد در سریال زیر خاکی بازی کردید. چطور شد که دوباره به تلویزیون برگشتید؟ تلویزیون، سینما و تئاتر برای من فرقی ندارد. بهعنوان یک بازیگر ترجیح میدهم نقشی را بازی کنم که خوشایند تماشاچی و بیننده باشد و با آن ارتباط برقرار کند. در این سالها ترجیح دادم در سینما و تئاتر باشم تا اینکه فیلمنامه خوبی بهدستم رسید. کار در تلویزیون که مخاطب و بازخوردهای بیشتری دارد برای من لذتبخش است و من، چون تجربه کار با این گروه سریال زیرخاکی را در سریال نفس داشتم، پیشنهاد بازی در این سریال را پذیرفتم. من بازیگر کلاسیک هستم و نمیتوانم بدون متن نهایی کار کنم و ندانم سرنوشت نقش چه میشود. برای من متن و گروهی که با آنها کار میکنم خیلی مهم است. از آنجا که پیشتر با جلیل سامان، کارگردان و رضا نصیرینیا، تهیهکننده سریال زیرخاکی همکاری داشتم و دوستی دیرینه با آنها دارم میدانستم که آنها هم حساسیتهای من را دارند. به کاربلدی و فعال بودن گروه این سریال هم ایمان داشتم. سریال در همین چند قسمتی که پخش شد کامنتهای خوبی از مردم دریافت کرده و خوشحالم که مورد استقبال آنها قرار گرفته است. این سریال تیم همدلی دارد که با ظرافت و حساسیت بسیار کار میکنند. با همه بیامکاناتی، چنین سریالی ساخته میشود که من به جرأت میتوانم بگویم که هیچ گافی از این سریال نمیتوانند بگیرند؛ این درحالی است که سریال، روزهای دهه ۵۰ را به تصویر میکشد و با پرسوناژهای متعدد و لوکیشنهای متفاوت سعی در تداعی روزهای دور دارد. به عقیده من نمیتوان جایی برای خردهگرفتن به این سریال در زمینههای لباس، صحنه، میزانسن، گریم، بازی و.. پیدا کرد. شما خیلی گزیده کار میکنید، علت این موضوع چیست؟ من خیلی به نقش حساس هستم، چون نقشهایم را بازی نمیکنم بلکه زندگی میکنم. گاهی شده در یک سال بیش از ۲۰ نقش به من پیشنهاد میشود که من فقط یک نقش را قبول میکنم. من حاضرم بیکار بمانم، اما هر نقشی را بازی نکنم. نکته دیگر اینکه کوتاه یا بلندبودن نقش برای من مهم نیست، تأثیرگذاری آن برایم مهم است و اینکه چقدر در پیشبرد قصه مؤثر است و چقدر میتواند مخاطب را با خود همراه کند. از نقشهای تکراری بیزارم و دوست دارم تجربههای متفاوتی داشته باشم. معتقدم که نقش باید کنشی در من ایجاد کند و در خاطر تماشاچی یا بیننده بماند. حساسیت شما به شغلتان را پیشتر هم شنیده بودیم؛ جایی که به شما پیشنهاد اجرا شده بود و شما قبول نکرده بودید. چرا قبول نکردید؟ بازیگری و مجریگری ۲ تخصص جداگانه دارد. البته اینکه من در کنار بازیگری کار کارگردانی میکنم جریانش فرق دارد. من رشته کارگردانی و بازیگری خواندهام و حتی گاهی دست به قلم هم میشوم، اما در اصل بازیگر هستم و اینها به هم مربوط میشود. ما بازیگران زیادی داریم که کارگردانی و نویسندگی هم میکنند و موفق هم هستند. اما اینکه تو بازیگر باشی و بتوانی کار اجرا هم انجام دهی ۲ حوزه متفاوت است. البته ممکن است یک بازیگر، مجری خوبی هم باشد، اما هر بازیگری نمیتواند مجری خوبی باشد. پیشتر با من تماس گرفته بودند و گفتند شما بازیگر خوبی هستید و مردم شما را دوست دارند، پیشنهاد اجرا را قبول کنید. من صراحتا به آنها گفتم شما از کجا میدانید که مردم اجرای شخص ژاله صامتی را میپسندند؟ اگر بازی مرا پسندیدهاند، چون به قول خودشان مابازای نقش مرا در خانواده و آشنایان خود دیدهاند و برایشان ملموس است. البته این به این معنا نیست که کار اجرا را نمیتوانم انجام دهم، به هر حال با فراگیری تکنیک، میتوان آن را انجام داد، ولی من ترجیح میدهم در قالب بازیگر فعالیت هنری خود را دنبال کنم و تماشاچی مرا به این شیوه دوست داشته باشد. کاری بوده که از بازی در آن پشیمان بوده باشید؟ نه اصلا. بازی کردن برای من خیلی لذتبخش است و وقتی سر کار هستم بیتعارف بگویم که خیلی به من خوش میگذرد. واقعا در خاطر ندارم که فیلمی را دوست نداشته و یا در پشت صحنه آن اذیت شده باشم. در این زمینه جزو آدمهای خوششانس بودهام. چون نقشهایم را با حساسیت و دقت زیاد انتخاب میکنم درصد اشتباه خیلی پایین میآید. اما یکی از بهترین لحظههایی که من در پشت صحنه فیلمهایم تجربه کردهام، میتوانم به جرأت بگویم که در فیلم سینمایی «در وجه حامل» بود. این بهترین فیلمی بوده که بازی کرده و حتی در پشت صحنه کار خیلی به من خوش گذشته است.بیشک حضور همسرتان بهعنوان نقش مقابل شما در این سریال یکی از علتهای محبوب بودن این فیلم برای شماست.بله، همینطور است. برای نخستینبار بود که من و همسرم آقای سنجری در یک فیلم با هم همبازی بودیم و نقش همسر یکدیگر را بازی میکردیم. اغلب در تئاتر با او همکاری داشتهام و در تصویر خیلی کمتر این اتفاق افتاده است. از تجربه بازی با آقای پژمان جمشیدی هم خیلی کوتاه برایمان بگوید. من در فیلم «تگزاس ۲» هم با آقای جمشیدی بازی کردم، البته بیشتر همکاری ما به صحنه تئاتر برمیگردد. چه زمانی که بهعنوان بازیگر مقابل او بازی کرده و چه زمانی که بهعنوان کارگردان با او همکاری کردهام، یک نکته برای من خیلی ارزشمند بوده و آن اخلاق خوب، هوش بالا و روحیه تلاشگر او برای یادگیری بیشتر است. او وقتی وارد این حرفه شد مورد کملطفیهای بسیاری قرار گرفت، اما آنقدر در کار خودش مصمم بود که به این کملطفیها بها نداد و هدفش را با جدیت دنبال کرد. شاید هرکس دیگری جای او بود از این همه هجمه دلسرد میشد. ولی او ماند و ثابت کرد که عاشق این کار است؛ کما اینکه بازیگری است که مطالعه میکند و از آدمهایی که کار را بلد هستند کار یاد میگیرد. کارنامه رو به رشد او نشانگر نتیجه تلاش مستمرش است. اجازه بدهید کمی از احوالات این روزهای کرونایی بپرسیم. در این روزهای بهاصطلاح قرنطینه در خانه چه میکنید؟ در خانه هستم، اما اصلا حوصلهام سر نرفته است. من هنوز هم یک سال میتوانم خانه بمانم و حوصلهام سر نرود، چون کار برای آدمها مخصوصا خانمها هیچوقت تمامی ندارد. همیشه یک کاری برای انجام دادن هست. عامیانهتر بخواهم بگویم این است که همیشه یک کشو برای مرتب کردن، یک کابینت برای تمیز کردن، یک کتاب جدید برای خواندن یا یک غذای متفاوت برای پختن هست. من اصلا درک نمیکنم چرا در این روزهای قرنطینه که همه در خانه بودیم بسیاری از افراد مخصوصا خانمها میگفتند که حوصله ما سر میرود و از بیکاری کلافه شدهایم. در این روزها تا مجبور به خرید چیزی نباشم از خانه بیرون نمیروم و تمام فعالیتهایم را محدود به خانه کردهام و از لحظاتم لذت میبرم. حالا که امکان رفتن به باشگاه یا پیادهروی در بوستانها فراهم نیست بهتر است در خانه تحرک داشته باشیم و ورزش خانگی را تمرین کنیم. حالا که فرصت رفتن به کتابخانه نیست در خانه بمانیم و کتابهایی که همیشه دوست داشتیم بخوانیم، اما فرصت نبود را بخوانیم. خلاصه اینکه من اصلا با رخوت و تنبلی میانه خوبی ندارم و همین موضوع در انتخابهای کاری من هم تأثیر گذاشته و اصلا نمیتوانم با گروههای کُند کار کنم و برای من همه چیز باید تند و سریع پیش برود. شما بازیگر بیحاشیهای در فضای مجازی هستید و خیلی اهل فعالیت در این فضا و واکنش اجتماعی به مسائل مختلف نیستید. از این روحیهتان بگویید. من اصلا حاشیه ندارم و خودم این را انتخاب کردهام که کمتر در فضای مجازی باشم. به هر حال ما انسانهای بالغی هستیم و خودمان با درک عواقب خوب و بد آن، در این فضا فعال هستیم. افرادی که خیلی در این فضا فعال هستند خودشان این شرایط انتخاب کردهاند. چهکسی گفته که یک بازیگر نمیتواند بیسر و صدا و بدون حاشیه زندگی کند؟ قرار نیست هر لحظه یا هر اتفاق ساده و مهم زندگی من در معرض دید همه قرار گیرد. به عقیده من این آدمهایی که اکنون در فضای مجازی، مدام دربارهشان حرف میزنند، اصلا آدمهایی نیستند که در حال انجام کار باشند. خیلی از آنها حتی سالهاست که جلوی دوربین نرفتهاند و شخصا اسم آنها را از همین طریق (فضای مجازی) میشناسم.بسیاری میخواهند با این حاشیهسازیها خودشان را مطرح کنند. برای مطرح شدن باید راه خودمان را برویم. ما شغلی داریم که چه بخواهیم و چه نخواهیم اگر کارمان را درست انجام دهیم دیده میشویم و نیازی به این کارها نیست. خیلی از بازیگران باتجربه هستند که خیلی کارها را انجام میدهند و حتی در فعالیتهای خیرخواهانه شرکت میکنند، اما کسی خبردار نمیشود. وقتی درباره هر چیزی اظهارنظر کنی به دیگران هم اجازه اظهارنظر میدهی. وقتی دخالتی بهکار دیگران نداشته باشی کسی جرأت نمیکند وارد حریم خصوصی شما شود. فضای مجازی قطعا به همان اندازه که فکر میکنند مفید است، میتواند مخرب باشد. این صحبت شما با این نظر برخی هنرمندان که میگویند رسالت ما انعکاس مشکلات جامعه و همسو شدن با آنهاست مغایرت ندارد؟ نه، اتفاقا من معتقدم بازیگر باید با هنر خود به داد جامعه برسد و مشکلات را به نمایش بگذارد. اگر اشتباه نکنم حضور شما در فضای مجازی بیشتر به انتشار فعالیت هنرجویان و دانشجویان رشته تئاتر محدود میشود که نشان از توجه خاص شما به تربیت نسل جدید این هنر دارد. من معتقدم که قبل از ما یکسری بودند که این هنر را بهعهده ما گذاشتند و ما مسئول پاسداشت این جریان و انتقال آن به نسل بعدی هستیم. این به گردن ماست که نسل بعد ما بهگونهای تربیت و حمایت شود که این کار را از ما یاد بگیرد. من کار هنرجوها و دانشجویان را میبینم و از آنها حمایت میکنم، چون معتقدم نسل ما در حال رفتن است و نسل دیگری باید جای ما را بگیرد؛ پس بهتر اینکه آدمهایی بیایند که متخصص باشند. قرار نیست همیشه صامتی نامی نقش زنهای جوان را بازی کند، به مرور باید جا برای بازیگران جدید باز شود. نه فقط در هنر بلکه در همه زمینهها ما در قبال نسل بعد خود مسئولیم. برای مثال عرض میکنم که من سالهاست که زبالههایتر و خشک را در خانه تفکیک میکنم. خیلیها به من برای انجام این کار خرده میگرفتند و میگفتند کسی این کار را نمیکند. من در پاسخ به این افراد همیشه گفتهام که برای من مهم نیست که کسی این کار را انجام میدهد یا نه؟ من نسبت به طبیعت و منابع طبیعی حتی برای ۱۰۰ سال آینده که من نیستم مسئولم. البته جای خوشحالی است که در سالهای اخیر افراد بیشتری بهکار تفکیک از مبدا زبالهها توجه میکنند. این روحیه مسئولیتپذیری را اگر در هر جا و هر موقعیت اجتماعی داشته باشیم بیشک جهان زیباتری خواهیم داشت. اگر خودخواهیها و به من چههایمان را کم کنیم و مسئولیت کارها و افکارمان را بهعهده بگیریم خیلی اتفاق قشنگتری میافتد. ویروس کرونا با تمام بدیهایش یک خوبی داشت و آن این بود که نشان داد که همه ما انسانها به هم وصل هستیم، مهم نیست که تو در کجای این کره خاکی و کدام کشور زندگی میکنی، اگر شادی باشد همه لذت میبرند، اگر صلح باشد همه در امان هستند، اگر بیماری باشد همه در استرس و نگرانیاند و اگر جنگ باشد حال همه دنیا بد است. امیدوارم بعد از رفتن ویروس کرونا و استقرار سلامتی عمومی در همه جای دنیا، نخستین چیزی که به آن برسیم همین باشد که درک کنیم ما انسانها همه به هم وصل هستیم و نباید نسبت به هم بیتفاوت باشیم. باید نسبت به گرم و سرد شدن کره زمین حساس باشیم و نگوییم که به من چه مربوط است، من که نهایت چند دهه بیشتر زنده نیستم. از کارگردانی تئاتر تا تدریس ژاله صامتی متولد سال ۵۱ و فارغالتحصیل رشته کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر است و علاوه بر بازیگری، کارگردان تئاتر و متولی مدرسه بازیگری است. او در مجموعههای تلویزیونی متعددی بازی کرده، اما هنرنمایی او در ۲۲ فیلم سینمایی و دهها نمایش تئاتر نشانگر فعالیت بیشتر او در این حوزه است. صامتی برنده جایزه بهترین کمدین زن از دومین جشنواره سینمای کمدی گلآقا برای فیلم «رفیق بد» شده است. همچنین جایزه بهترین بازیگر زن از جشنواره فیلم شهر برای فیلم «در وجه حامل» را بهخود اختصاص داده است. نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن برای فیلم «درخونگاه» و نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن در فیلم «آخرین بار کی سحر را دیدی؟» از دیگر افتخارات اوست. از درخونگاه تا تگزاس ۲ صامتی ژانرهای مختلفی، از طنز و کمدی گرفته تا درام را بازی کرده است و تقریبا همه نقشهایش مورد استقبال قرار گرفته است. خودش درباره ژانر مورد علاقهاش میگوید: «من جزو نادربازیگرانی هستم که هم نقش کمدی و هم نقش جدی بازی کردهام و تماشاچی دوست داشته است و این خوششانسی من است. برای من فرقی نمیکند چه ژانری باشد. کمااینکه پارسال من در ۲ کار بسیار متفاوت «درخونگاه» و «تگزاس ۲» بازی کردم. اما واقعیتش را بخواهید کمدی جذابیتی دارد که بیشتر میپسندم، چون در روزگاری که تماشاچی یا بیننده گرفتار دغدغههای زندگی شده و چندان شاد و خندان نیست میتوان با این فیلمهای شاد و سرگرمکننده برای ساعتی هم که شده لبخند را بر لبان او بنشانم». خانواده هنرمند ژاله صامتی مدتهاست با ایرج سنجری، هنرمند پیشکسوت ازدواج کرده و صاحب ۲ فرزند دختر به نام یاس و نیاز است. سنجری، بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر، دوبلور و مدیر دوبلاژ و تحصیلکرده رشته کارگردانی در کاناداست که پیش از انقلاب عضو گروه تئاتر هنری ملی بود و تجربه بازی در چند سریال قبل انقلابی را هم دارد. صامتی از تجربه همکاری با همسرش میگوید: «همسرم از قدیمیهای این هنر است، اما، چون اغلب کار ترجمه و مدیریت دوبلاژ را انجام میدهد خیلی فرصت بازی نداشت». ناگفته نماند یاس سنجری، دختر بزرگ این خانواده، نوازنده، طراح لباس، دستیار کارگردان و منشی صحنه در تئاتر است و دختر دیگرشان نیاز، نوازندگی میکند و علاقه زیادی به بازیگری دارد.ویروس کرونا با تمام بدیهایش یک خوبی داشت و آن این بود که نشان داد که همه ما انسانها به هم وصل هستیم، مهم نیست که تو در کجای این کره خاکی و کدام کشور زندگی میکنی. اگر شادی باشد همه لذت میبرند، اگر صلح باشد همه در امان هستند، اگر بیماری باشد همه در استرس و نگرانیاند. بازگشت |