Logo

صفحه اصلي > گفتگو > کار در محک گذشت و صبوری را به من یاد داد

کار در محک گذشت و صبوری را به من یاد داد


20 آذر 1400. نويسنده: monshi
کار در محک گذشت و صبوری را به من یاد داد


«زمانی که تصمیم گرفتم پرستار شوم، جنبه‌های مختلف این شغل را درک نمی‌کردم. تنها می‌دانستم در این حرفه می‌توانم به دیگران کمک کنم و تجربه‌های متفاوتی داشته باشم.
این شغل بهترین فرصت بود برای اینکه بتوانم به همنوعانم کمک کنم.» این جملات را معصومه سلیمان، سوپروایز بالین بیمارستان فوق‌تخصصی سرطان کودکان محک به زبان می‌آورد. او از 18 سال پیش تا امروز همراه روزهای شاد و غمگین کودکان محک و خانواده‌هایشان است و حتی ابتلایش به بیماری سخت سرطان باعث نشد از همراهی با قهرمانان کوچک محک دست بکشد.سلیمان پیش از ورود به محک در بیمارستان مرکز طبی، بخش متابولیک کودکان و بیمارستان شهدای تجریش بخش نوزادان فعالیت می‌کرد. او در سال 1382، زمانی که محک تنها یک اقامتگاه بود با این مؤسسه آشنا شد. او می‌گوید: «18 سال پیش، در بخش نوزادان بیمارستان شهدای تجریش مشغول به کار بودم که متوجه شدم اقامتگاه محک پرستار استخدام می‌کند. آن زمان اطلاعات زیادی در خصوص این مرکز اقامتی و رفاهی نداشتم. به آنجا مراجعه کردم و در همان سال پس از طی مراحل مختلف به جمع خانواده بزرگ محک پیوستم.»سرپرستار بیمارستان محک اولین رویارویی‌اش با کودکان مبتلا به سرطان را اینگونه برای‌مان توصیف می‌کند: «در اولین مواجهه با کودکان مبتلا به سرطان آنقدر غمگین شدم که برایم قابل توصیف نیست. دیدن مادران و پدرانی که بیماری فرزندشان را تجربه می‌کنند، برایم بسیار سخت و چالش برانگیز بود. از خودم می‌پرسیدم علاوه بر اینکه باید از کودکشان مراقبت کنم چه کمک دیگری از دستم بر می‌آید؟ پیش از این بخصوص در بخش نوزادان چنین دغدغه‌ای نداشتم. آنجا تولد هر کودک توأمان با شادی و خوشحالی بود. اما در محک از ابتدا همیشه تلاش کردم که در کنار مراقبت از کودکان، با مادران و پدران‌شان همدل و همراه شوم. روزهای اولی که در محک مشغول به کار شدم از خودم می‌پرسیدم آیا می‌توانم این مسیر را ادامه دهم؟ به مرور زمان آموختم چگونه می‌توانم التیام‌بخش جسم و روح کودکان و خانواده‌هایشان باشم. تا اینکه زمانه جوری چرخید که خودم به بیماری سرطان مبتلا شدم.»
سلیمان از ابتلایش به بیماری سختی می‌گوید که این روزها بیش از 20 هزار کودک تحت حمایت محک در سراسر ایران با آن مبارزه می‌کنند: «در مراحل درمان بیماری سرطان و پس از بهبودی‌ام به این باور رسیدم که رسالتم همراهی کردن با کودکان مبتلا به سرطان است. من درد و رنج این بیماری را چشیده بودم و می‌توانستم آنها را به خوبی درک کنم. این تجربه تلخ برای من سبب شد تا بیشتر از گذشته از خدمت‌رسانی به قهرمانان کوچک‌مان لذت ببرم. کار در محک گذشت و صبوری را به من یاد داد.»
سپس خاطرات خوبی را که زیر سقف محک تجربه کرده است به یاد می‌آورد و می‌گوید: «البته خاطرات خوب زیادی هم در محک دارم. برای مثال در اوایل کارم پسری به نام «مهران» در اقامتگاه محک حضور داشت. به بیماری استئوسارکوم مبتلا بود. او چند سال پس از بهبودی به همراه همسرش به دیدارم آمد و من با دیدن او بسیار خوشحال شدم.»
معصومه سلیمان تجربیات زیادی در پرستاری از کودکان مبتلا به سرطان دارد. او در پاسخ به این سؤال که رفتار پرستاران با کودکان مبتلا به سرطان و خانواده‌هایشان چگونه باید باشد تا درمان روند بهتری را طی کند، پاسخ می‌دهد: «سرطان یک بیماری جسمی حاد است که تمامی اعضای خانواده را درگیر می‌کند. همچنین فشار روحی و روانی وارد شده به خانواده‌ها، آنها را در وضعیت روحی نامطلوبی قرار می‌دهد به همین دلیل یک پرستار در محک می‌بایست حمایتگر باشد و سنجیده عمل کند. به عبارت دیگر همکاران پرستار با همراهی روانشناسان و مددکاران اجتماعی باید بدانند چگونه با کودکان مبتلا به سرطان و خانواده‌هایشان رفتار کنند. همین موضوع باعث می‌شود خانواده‌ها به پرستار کودک‌شان اعتماد کنند و از لحظه تشخیص بیماری تا زمان بهبودی یا حتی زمانی که کودک بد حال است با او همراهی‌های لازم را انجام دهد.»
وی در پایان ضمن تبریک روز پرستار می‌گوید: «پرستاری تلفیقی از دانش، مهارت، همدردی، قدرت تصمیم‌گیری بالا و مدیریت است. پرستاری یعنی عشق به مخلوقات خدا. آرزو می‌کنم پرستاران در هر کجای این سرزمین که هستند با تنی سالم، بتوانند به بهترین شکل رسالت‌شان را انجام دهند. به امید آنکه به زودی شاهد پایان شرایط بحرانی و بیماری در کشورمان باشیم.»

بازگشت