روایت بیداری آرام؛ بازخوانی جامعهای که میخواست دوباره خود را بخواند
سپیدارآنلاین: گروه گزارش
در روزگاری که جامعه ایرانی پس از طوفانِ تحولات، در جستوجوی صدایی آرام برای فهم دوباره خویش بود، هفدهمین هفته کتاب با شعار «کتاب، دانایی، توانایی» از دل سکوت برخاست. رویدادی که نه تنها جشن واژهها، بلکه تلاشی بود برای بازسازی گفتوگو، ایمان به دانایی و بازگشت اعتماد فرهنگی؛ جایی که کتاب بار دیگر زبان اندیشه و آینه جامعه شد.
به گزارش ستاد خبری سیوسومین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران، هفدهمین دوره هفته کتاب در سال ۱۳۸۸ را نمیتوان جدا از بستر اجتماعی آن سالها فهمید. جامعه ایران در میانه یک چرخش بزرگ ایستاده بود؛ چرخشی که در آن سیاست، رسانه و زندگی روزمره درهم تنیده شده بودند. این میان کتاب بیش از هر زمان دیگری معنا یافت؛ نه بهعنوان کالایی فرهنگی، بلکه بهمثابه نماد «تأمل» در عصری که صداها زیاد و شنیدن کم شده بود. در سخنان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاون امور فرهنگی وقت نشانهای از همین رویکرد دیده میشد: تأکید بر پیوند دانایی با توانمندی اجتماعی و تلاش برای بازسازی گفتوگوی فرهنگی در میان شکافهای فکری و نسلی جامعه.از منظر فرهنگی، هفته کتاب ۱۳۸۸ تلاشی بود برای احیای «نهاد کتاب» بهعنوان میانجی اجتماعی و حلقهای میان سنت مطالعه و جهان ارتباطات نو. راهاندازی کافهکتابها، طرح «نذر کتاب»، نمایشگاههای عمومی و حضور گسترده رسانهها، همه نشان از این داشت که کتاب در حال یافتن چهرهای تازه بود: دیگر فقط بر قفسه نمینشست، بلکه وارد خیابان، مدرسه، مترو و حتی زندان هم میشد.
در حقیقت این دوره را میتوان نقطه تلاقی دو عصر دانست؛ عصر کاغذ و عصر پیکسل. شعار «کتاب، دانایی، توانایی» تلاشی بود برای پیوند این دو؛ برای آنکه کتاب، همچنان بماند، بهعنوان زبان آرام اما مؤثر جامعهای که هنوز به قدرت کلمه ایمان دارد.
شعاری روشنگرانه در جامعه تحولجو
در آبانماه ۱۳۸۸، کتابخانه ملی ایران نهتنها محل گردهمایی اهالی کتاب بود، بلکه به نماد تلاقی سنت و نوسازی فرهنگی بدل شد. هفدهمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران در روز ۲۳ آبان با شعار روشنگر «کتاب، دانایی، توانایی» در این نهاد افتتاح شد.
شعار این دوره فراتر از یک جمله تبلیغی و بازتاب سیاست فرهنگی دولت دهم برای پیوند میان دانش و پیشرفت بود. در آیین افتتاحیه که با حضور سیدمحمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی؛ محسن پرویز، معاون امور فرهنگی؛ محمد اللهیاری، دبیر هفته کتاب هفدهم؛ حمیدرضا قبادی، مشاور معاون فرهنگی و علیاکبر اشعری، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی برگزار شد، تأکید بر نقش کتاب در توانمندسازی اجتماعی و فرهنگی ایرانیان مشخص بود. این مراسم در حالی برگزار شد که فضای فرهنگی کشور درگیر تحولات فناورانه و رسانهای بود. کتاب، بهعنوان رسانهای دیرپا در تقابل و تعامل با رسانههای نوین قرار داشت. برگزاری هفته کتاب در این سال، کوششی بود برای بازتعریف «خواندن» بهعنوان کنش فرهنگی در عصر دیجیتال؛ تلاشی که با ترکیب نمادین دانایی و توانایی در شعار آن، معنا مییافت.
نگاهی به روزهای هشتگانه کتاب
هفته کتاب در سال ۱۳۸۸ ساختاری منسجم داشت؛ همچون ادوار گذشته، هر روز به موضوعی خاص اختصاص یافت تا نشان دهد فرهنگ مطالعه نه محدود به نخبگان، بلکه درگیر زندگی روزمره همه اقشار جامعه است.
۲۳ آبان؛ روز کتاب، پدیدآورندگان و خادمان نشر
۲۴ آبان؛ کتاب، خانواده، کودک، صنعت و کشاورزی
۲۵ آبان؛ کتاب ایران در جهان و توسعه نشر ملل
۲۶ آبان؛ کتاب، حوزه، دانشگاه و تولید دانش
۲۷ آبان؛ کتاب، کتابدار، کتابخانه، ادبیات و شعر
۲۸ آبان؛ کتاب، مدرسه، خانواده و دانشآموز
۲۹ آبان؛ کتاب، مسجد، نماز، بسیج، ایثار و شهادت
۳۰ آبان؛ کتاب، رسانه و اصلاح و تربیت
این تنوع موضوعی نشان میداد که سیاستگذاران فرهنگی تلاش داشتند کتاب را نه فقط در حوزه فرهنگ رسمی، بلکه در تمام ساحتهای اجتماعی، اقتصادی و دینی بازتعریف کنند.
قلب تپنده هفته کتاب
در این سال هم خانه کتاب نقش محوری داشت و در واقع مغز اجرایی و پژوهشی این حرکت فرهنگی محسوب میشد. از برگزاری بیستوششمین دوره تجلیل از شایستگان تقدیر کتاب سال جمهوری اسلامی ایران تا ششمین جشنواره نقد کتاب و هشتمین دوره جشنواره «کتاب و رسانه برتر»، همه نشانهای از نگاه حرفهایتر به نقد و رسانه در عرصه نشر بود. این نهاد توانست در قالب نشستها و جشنوارهها، پیوندی میان تولید فکری و بازتاب رسانهای آن ایجاد کند؛ تغییری مهم نسبت به دورههای گذشته که صرفاً بر «نمایش» کتاب تمرکز داشتند.
کتاب در شهر، کتاب در جامعه
سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران با اقدامهایی چون افتتاح اولین کافه کتاب مترو و برگزاری بازارچه کتابهای دسته دوم دانشجویی، مفهوم کتاب را از سالنهای رسمی به فضای زندگی شهری آورد. همین ایده بعدها در برنامههایی نظیر «کتاب در پیادهرو» و «پاتوق کتاب» تداوم یافت.در کنار آن، سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی با برگزاری شانزدهمین جشنواره کتاب سال دانشجویی، توجه را به سهم دانشگاهیان در توسعه فرهنگ مکتوب جلب کرد. از سوی دیگر، ستاد عالی کانونهای فرهنگی مساجد کشور با افتتاح دو هزار کتابخانه باز در مساجد، طرحی فراگیر برای دسترسی عمومیتر به کتاب ارائه داد؛ حرکتی در مسیر تحقق شعار «کتاب برای همه».
فرهنگ به مثابه گفتوگو
در بعد فرهنگی و بینالمللی، نهادهایی مانند دفتر مجامع و تشکلهای فرهنگی و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی با برگزاری نشستهایی چون «کتاب، پیوند فرهنگی میان ملل» و افتتاح کتابخانه تخصصی ادیان، فرق و مذاهب، به کتاب چهرهای دیپلماتیک و تمدنی بخشیدند. در همین راستا، راهاندازی اولین بانک اطلاعاتی فرهنگنامهنویسی در کشور گامی در جهت ثبت دانش بومی و ایجاد مرجعیت علمی داخلی بود.
از کاشان تا فرهنگسرای خاوران
استانها نیز در این سال با طرحهای خلاقانه در کنار تهران درخشیدند. در اصفهان طرح وقف کتاب در گردش اجرا شد؛ ایدهای بومی برای تداوم حیات کتاب در میان مردم. در تهران، پروژههایی چون راهاندازی سایت «هزار کتاب»، طرح نذر کتاب در مناطق محروم و برگزاری دومین جشنواره فیلم کتاب، نگاهی نو به رسانه و نشر داشتند. همزمان، شصتسالگی کتابخانه دانشگاه تهران جشن گرفته شد؛ نمادی از پیوند سنت کتابخانهای با نهاد علم در ایران.
تصویری از توانایی ملی
پوستر هفدهمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران با خوشنویسی مینیمال و سفید، کتابی را ترسیم میکرد که از درونش هزار واژه چون پرواز پرندگان برخاستهاند. در میان آن، شعار «کتاب، دانایی، توانایی» با خط قرمز خودنمایی میکرد؛ رنگی که در گفتمان سیاسی و فرهنگی ایران آن سالها، نماد حرکت و انگیزش بود. این طراحی نهتنها ساده بلکه معناگرا بود: دانایی توانایی است و توانایی از خواندن آغاز میشود.
کتاب، حافظه زنده جامعه
پایان هفدهمین هفته کتاب، نه پایان یک رویداد فرهنگی، که یادآور چرخهای از تلاش و تأمل در جامعه ایرانی بود. در سالهایی که گفتوگو، اعتماد و آگاهی بیش از هر زمان دیگری نیازمند بازسازی بود، کتاب بار دیگر به میدان آمد؛ بهعنوان پلی میان انسان و تاریخ، میان گذشته پرحادثه و آیندهای که هنوز نوشته نشده است.در فضای پس از تحولات اجتماعی ۱۳۸۸ که جامعه عطش گفتوگو و بازفهم خود را داشت، کتاب نقش تازهای یافت: نه تنها منبع دانایی، بلکه «پناه اندیشه» در جهانی شتابزده. کتابخانهها، کافهکتابها و حتی متروها به مکانهایی بدل شدند برای دیدار دوباره مردم با واژهها. همانطور که شعار هفته میگفت «کتاب، دانایی، توانایی»؛ خواندن، دیگر صرفاً دانستن نبود، بلکه کنشی برای توانستن بود.
در نگاه کلان، هفته کتاب ۱۳۸۸ کوشید به جامعه یادآوری کند که فرهنگ، فراتر از برنامهها و جشنوارهها، در نفس خواندن معنا مییابد. و هر بار که کتابی گشوده میشود، جامعهای دوباره آغاز میگردد. کتاب، در آن سال، بار دیگر نشان داد که میتواند حافظهی زنده ایران باشد؛ حافظهای که با هر برگ، یادآور میشود چگونه میتوان با دانایی، از دل بحران عبور کرد و از توانایی، آیندهای نو ساخت.