Logo

صفحه اصلي > گزارش > سکوت «آلودگی صوتی» در هیاهوی خبرهای «آلودگی هوا»

سکوت «آلودگی صوتی» در هیاهوی خبرهای «آلودگی هوا»


29 تیر 1393. نويسنده: monshi
سکوت «آلودگی صوتی» در هیاهوی خبرهای «آلودگی هوا»


معمولاً شاهد آن هستیم که در خصوص آلودگی هوای کلانشهرهایی نظیر تهران و کرج بصورت روزانه اخبار و اطلاعاتی از سوی مسئولان ذیربط منتشر می شود که مسلما اگر رویه عملی هم داشته باشد بسیار عالی است؛ اما در این میان..
شاهد مغفول ماندن آلودگی‌های دیگری برای شهروندان هر شهر بزرگ نیز هستیم که متاسفانه پرداختن به آنها در زیر سایه سنگین آلودگی هوا گم شده است. کاش می‌شد که هرگاه که می‌خواستیم به مسائل و مشکلات شهرهایمان بپردازیم فقط به مواردی نمی‌پرداختیم که محسوس‌اند و با چشمان غیر مسلح می توان آنها را دید! مثلا چاله‌ها و کنده‌کاری‌ها و دست‌اندازها و ترافیک و غیره، و یا مثلا هرگاه که در میان سرفه‌‌‌هایمان یادی از ریه‌های بیچاره می‌کردیم گوشهای بینوا را هم فراموش نمی‌کردیم که این روزها که عندلیبان و چلچله‌ها در سکوت غمگینانه‌ای کز کرده‌اند جز صدای بوق و فریاد و آژیر و غوغای موتورسیکلت‌ها چیز دیگری نمی‌شنود. اما چه خوب که گاهی می بینیم که کسانی هستند که غم دیار پاک یار دارند و هر از چندگاهی دغدغه‌ای را در خصوص مسائل مغفول مانده مطرح می‌‌کنند که این بار یک استاد علوم ارتباطات اجتماعی و یک نویسنده از همان‌هاست.
جهان سوم و فراموشی تجربه‌ها
دکتر محمدعلی پیوند اظهار داشت: اصولا در کشورهای در حال توسعه تا اتفاق نگران کننده‌ای رخ ندهد هیچکس به فکر اصلاح و بهبود آن نیست و تجربه را وقتی می‌کنند که حوادث و رخدادها بوجود آید و به نظر می‌رسد هیچگاه تجربه دیگران را بکارنمی بندند. این مدرس دانشگاه می‌افزاید: امروزه ما در کشور عزیزمان با رخدادی روبرو هستیم بنام آلودگی هوا و آلودگی‌های زیست محیطی، دلیلی هم که وضعیت بحرانی شده، به خاطر «مرگ خاموش» نامی است که به حادثه دیدگان از این جریان اطلاق می‌شود. البته دیگر بی صدا و خاموش هم نیست زیرا آنقدر آلودگی هوا در بعضی شهرها وخیم است که احتیاج به تشخیص توسط دستگاه های مخصوص و تکنولوژی های جدید برای اعلام آن نیست و چشم ظاهری هر کس هم آن را مشاهده می‌کند.
آلودگی هایی مانند نور و صدا مغفول مانده‌اند
این پژوهشگر در ادامه سخنانش می‌افزاید: در اینجا بهتر است تعریفی از آلودگی صوتی داشته باشیم، بعضی از کارشناسان متخصصان و پژوهشگران صوت را وسیله‌ای تعریف کرده‌اند که انسانها با تولید آن با یکدیگر حرف می زنند، ارتباط برقرار می کنند، از احساساتشان می گویند از کارها خواسته ها و... به بیان می پردازند. وی می‌افزاید: اما امروزه تنها صدا محدود به حنجره آدمی نیست در واقع این منابع آنقدر زیاد شده اند که صدای انسان در آنها گم است چه بسا که گاهی در این هیاهو انسان خود را نیز فراموش می کند واین همان چیزی است که به تعبیری از آن باعنوان «آلودگی صوتی» یاد می شود از آلودگی هوا ومحیط زیست زیاد گفته می شود اما از آلودگی هایی مانند نور وصدا صحبتی به میان نمی آید. به هر صدایی از هر منبعی که باعث ایجاد آزردگی درانسان شود آلودگی صوتی گفته می شود واحد اندازه گیری آن «دسی بل» است. انسان ها برای شنیدن صدا یک آستانه تحملی دارند و اگر از آن فراتر رود باعث اذیت و آزارشان می‌شود.
کشورهای در حال توسعه بیشترین هزینه‌ها را برای درمان می‌کنند نه پیشگیری
پیوند در ادامه توضیح می‌دهد: در اینجا می‌خواهم به اصطلاحی اشاره کنم که بیشتر در علوم تجربی از آن استفاده می‌شود البته در علوم انسانی و اجتماعی نیز آن‌ را بکار می برند: "پیشگیری بهتر از درمان است" در کشورهای درحال توسعه بیشترین هزینه ها برای درمان است زیرا به دلایلی کمتر به پیشگیری اهمیت و توجه می شود و تا وضعیت به حالت بحرانی نرسد هیچکس به فکر چاره نیست. این مدرس دانشگاه عنوان می‌کند: در رابطه با آلودگی صوتی یکی از ارگانهایی که بسیار در این زمینه حائز اهمیت است شهرداری‌ها می‌باشند. اخیرا مطلبی را می‌‌خواندم باعنوان «محیط زیست و زیست بوم آلودگی صوتی چیست؟» دراین مطلب گفته شده بود: سروصدای زیاد در شهرها همه را کلاف می‌کند انگار آلودگی صوتی بخشی از زندگی شهری شده است بعد اشاره به شرح مشخصات گوش از نظر بیولوژی و زیستی سپس اطلاعاتی درمورد سروصدا و در خاتمه اثرات آلودگی صوتی را بیان کرده بود!؟ وی در همین رابطه اضافه می‌کند: جالب اینکه رسانه‌ای چنین مطالبی را اعلام می کرد که خودش وابسته به ارگانی است که مودی اصلاح و جلوگیری از چنین پدیده ای در زندگی شهری می باشد دریغ از آنکه بگوید بعضی از آنها را می توان مهار و یا ازبین برد.
وقتی کارخانه‌ها وارد خانه‌ها می‌شوند!
نویسنده کتاب «آسیب شناسی وسایل ارتباط جمعی» در همین خصوص و با بیان اینکه« فکر می‌کنم که در اینجا بیهوده نباشد که توجه مردم ومسؤلین را به اتفاقی که برای بنده دریکی از کشورها رخ داد جلب کنم...» می‌افزاید: به کشورهای توسعه یافته نمی پردازم که آنها شرایطی دارند که باید بعضی از آنها را بوجود آورد. راه دوری هم نمی‌روم از همین همسایه دیوار به دیوارمان که بسیار با آنها صمیمی هستیم یاد می کنم. مدتی را به دلیلی در کشور دوست و همسایه یعنی ترکیه شهر استانبول قسمت آسیایی به سر می بُردم. پیوند روایت می‌کند: در یک روز تعطیل زنگ آپارتمانی که در آن بسر می‌بردم به صدا درآمد مردی که خود را مدیر ساختمان معرفی می کرد با چهره‌ای ناراحت به زبان ترکی گفت «چرا از آپارتمان شما صدا می آید؟» البته درست می‌گفت سروصدای دلر و مته‌کشی در ساختمان پیچیده بود اما از آپارتمان ما نبود او را به مرکز صدا توجه دادیم و متوجه شد صدا از آپارتمان کناری می باشد. او اظهار داشت در این کشور و شهر استانبول روزهای تعطیل هیچکس حق ندارد با سروصدا مزاحم آسایش و آرامش دیگران شود و کارهایی که تولید صدای ناهنجار می‌کنند ممنوع است. وی تشریح می‌کند: حالا در کشور ما در شهرهای بزرگی مانند تهران و کرج و امثالهم ساختمان سازان برای منافع خودشان دستگاه هایی مثل جوشکاری و...که جایگاه آن در کارخانجات می باشد را در مکان ساختمان آورده در روزهای تعطیل وغیر تعطیل باعث آلودگی صوتی می شوند دریغ از آنکه ارگانی مسؤلیت پیگیری و رسیدگی به چنین معضلی را داشته باشد روزهای معمول با توجه به سروصدای شهری و اینکه مردم برای کار وزندگی در حال فعالیت‌های اجتماعی و روزمره می باشند توجه زیادی به آن ندارند اما روزهای تعطیل چطور؟!
از شهروندان تا مسئولین
این پژوهشگر اجتماعی عنوان می‌کند: مردمی که از خستگی یک هفته کاری درمنازل خود درحال استراحت هستند نباید با صداهای مختلف توسط سازندگان و یا مصرف کنندگان که از صدا می خواهند سود ببرند آزار و اذیت شوند. بعضی از شهروندان هم موقعیت را غنیمت شمرده روز تعطیل را برای امور ساختمانی خود انتخاب کرده و اصلا توجهی به حال همشهریان خود نمی کنند. وی در پایان اظهار می‌دارد: اینجاست که توجه مسؤلین محترم کشور، نمایندگان محترم مردم مجلس واعضائ محترم شورای شهر و شهردارن محترم بخصوص شهرداران محترم را به این مهم جلب می نمایم که لااقل به فکر روزهای تعطیل مردم خسته از کار و گذران فراغت باشند.

بازگشت