صفحه اصلي > گزارش > راهکارهای افزایش بهداشت روانی و نقش آن در ایجاد امنیت و آرامش
راهکارهای افزایش بهداشت روانی و نقش آن در ایجاد امنیت و آرامش20 آبان 1393. نويسنده: monshi |
پایگاه اطلاع رسانی پلیس البرزدر گزارشی به قلم ستوان یکم 'ابوالفضل امیرنگهبانی فراهانی' به راهکارهای افزایش بهداشت روانی و نقش آن در ایجاد امنیت و آرامش پرداخت . در گزارش پایگاه اطلاع رسانی پلیس استان البرز آمده است: از مهمترین اهداف بهداشت روانی ایجاد بهترین و مطلوبترین شکل رفتار و سلوک اجتماعی از طریق بهره گیری از استعدادهای فطری برای زندگی سالم و بهنجار است . محور تمام دگرگونیها در دنیایی که سرعت تغییرات در آن ثانیه ای و بسیار بالا است انسان است ، انسانی که خود این سرعت را ایجاد می کند و گاهی به خاطر نداشتن ابزار کافی در این سرعت فنا و نابود می شود . یکی از مسیرهایی که باعث نابودی آدمها می شود بحث بهداشت روانی و امنیت وآرامش است، مسائلی که با همدیگر ارتباط مستقیم و تنگاتنگی دارند و کمبود و نقض هرکدام باعث تاثیر مستقیم بردیگری شده و بهبود در هر کدام زمینه رشد و تعالی فرد را محیا می سازد. بهداشت روانی افراد، متاثر از عوامل متعددی است، اگر چه این عوامل به صورت جداگانه مورد مطالعه قرار می گیرند ولی در واقع این موضوع چند وجهی، متاثر از یکدیگر است بدین معنی که افراد به علت شرایط محیطی یا عوامل فردی، تعادل و آرامش روحیشان دچار تغییراتی می شود و هر چه شدت این عوامل زیادتر باشد، تاثیر و تهدیدش بیشتر خواهد بود . عواملی همچون عدم برآورده شدن نیازهای اولیه، ناکامی، استرس، یادگیری، مسائل اجتماعی و رسانه های جمعی از عمده ترین عوامل تاثیرگذار بر بهداشت روانی هستند که می توانند بر امنیت و آرامش فردی و گروهی تاثیر مستقیم بگذارد. موضوع بهداشت روانی و تامین آن برای مردم ، سازمانها و دولتها بسیار مهم است، چرا که با کارایی فردی و اجتماعی افراد و در کنار آن با پیشرفت های علمی ، صنعتی و... در جامعه گره خورده است ، امروزه اکثر کشورها، منابع زیادی را برای بهبود بهداشت روانی جامعه صرف می کنند و در کنار آن با تدوین برنامه های جامع از سازمان ها و منابع محلی – اجتماعی نیز استفاده می کنند . بیان مساله: از دیر باز امنیت یکی از نیازهای اولیه بشر بوده است و بسیاری از جنگها و صلح ها جهت بدست آوردن و حفظ امنیت رخ می داده اند ، اگر بخواهیم نقش امنیت در زندگی انسانها را بررسی کنیم می توان آن را به دو بخش امنیت درونی و بیرونی دسته بندی کرد . امنیت درونی یا همان امنیت روانی، مسلماً مهمترین فاکتور زندگی سالم هر انسانی می باشد ، با پیچیده شدن جوامع و پیرو آن روابط اجتماعی، متغیرهایی که بر روی امنیت روانی افراد تاثیر مستقیم و غیر مستقیم دارند بسیار گسترده شده است . شغل، طبقه اجتماعی، امید به زندگی ، سیاست، عشق، اعتبار اجتماعی و بسیاری از موارد دیگر می توانند امنیت روانی افراد را تضمین با مختل نمایند ، در عین حال امنیت اجتماعی و به عبارت دیگر امنیت بیرونی لازم و ملزوم امنیت روانی یک جامعه می باشد با توجه به اهمیت بهداشت روانی در جامعه امروزی شاید بتوان گفت که پرداختن به این مقوله از موارد مهم در زندگی می باشد . هر اندازه انسان به طبیعت انسانی خود نزدیکتر باشد ، به سلامت روانی نزدیکتر است ، از مهمترین اهداف بهداشت روانی ایجاد بهترین و مطلوبترین شکل رفتار و سلوک اجتماعی از طریق بهره گیری از استعدادهای فطری برای زندگی سالم و بهنجار است . راهکارهای افزایش بهداشت روانی: 1.اهمیت دادن به نقش خانواده : خانواده نظام اجتماعی پویایی است که برای خود ساختار، اجزاء و قواعدی دارد و در بین تمامی نهادها ، سازمان ها و تأسیسات اجتماعی،نقش و اهمیت خاص و بسزایی دارد.خانواده در زمره عمومی ترین سازمان های اجتماعی است و نشان یا نماد اجتماعی شمرده می شود و برآیند یا انعکاس از کل جامعه است. در یک جامعه اگر امنیت و آرامش آن کمرنگ یا دچار آشفتگی شود حتما خانواده ها در آن جامعه نیز خود به خود آشفته خواهند بود و بالعکس . در شناخت جایگاه خانواده نیز باید اول کیفیت روابط خانواده را دانست یعنی هر نظام برای خود اجزایی دارد در نظام خانواده اجزاء مهم عبارت است از رابطه مادر با خود و با پدر، و رابطه پدر با خود و با مادر ، چگونگی این روابط کیفیت خانواده را مشخص می سازد. خانواده مانند هر نظام اجتماعی نیازهای اولیه دارد از جمله این نیازها عبارت انداز:احساس ارزشمندی، احساس امنیت فیزیکی احساس صمیمیت و به هم وابستگی، احساس مسئولیت، نیاز به انگیزه، نیاز به شادی، نیاز به تأیید و تصدیق و بالاخره نیازهای روحی و معنوی. خانواده همچنین به پدر و مادری احتیاج دارد که به برقراری یک رابطه سالم باهم متعهد باشند و آن قدر احساس امنیت کنند که بتوانند فرزندان خود را به دور از آلودگی ها پرورش دهند. خانواده، گروه کوچکی است که از زن و شوهر و فرزند یا فرزندان تشکیل می شود. عضو خانواده بودن، یعنی در نوعی شبکه عاطفی سهیم شدن ، به یک گروه اجتماعی تعلق داشتن،تاریخ مشترک داشتن و به محیط زندگی خاصی عادت کردن. اهمیت خانواده نیز به خاطر همین دستاوردهاست. روابط کودک و والدین و سایر اعضای خانواده ، چون شبکه و نظامی درهم پیچیده است که افراد آن در کنش متقابل با یکدیگرند.این نظام در مجموعه ای از نظام های بزرگتر همچون محله ، جامعه شهری و جامعه گسترده تر قرار گرفته است و اگر در این مجموعه افراد آن بهداشت روانی خوبی نداشته باشند این شبکه دچار ضعف شده و عملکرد بیرونی آن برامنیت وآرامش خانواده ، محله ، شهر واجتماع تاثیر منفی خواهد گذاشت . 2. آموزش مهارتهای 10گانه زندگی: مهارت های زندگی عبارتند از توانایی هایی که منجر به ارتقای بهداشت روانی افراد جامعه ، غنای روابط انسانی،افزایش سلامت و رفتارهای سالم در سطح جامعه می گردند ، به عبارت دیگر با فراگرفتن وآموزش دادن این مهارتها به اقشار مختلف جامعه می توانیم سطح بهداشت روانی جامعه را سالم و بالا نگه داشته و باجلوگیری ازآسیب های اجتماعی وانواع رفتارهای پرخطر،سطح ودامنه احساس امنیت وآرامش را بالا ببریم. در سال 1993 سازمان جهانی بهداشت با هماهنگی یونیسف برنامه مهارت های زندگی را به عنوان یک طرح جامع پیشگیری از مشکلات و آسیب های فردی و اجتماعی معرفی کرد و پیشنهاد شد که این آموزش ها برای افزایش سلامت و ارتقاء بهداشت روانی مردم در دستور کار کشورها قرار گیرد و در سال 1979 با اقدامات دکتر گیلبرت بوترین برای اولین بار آموزش ها آغاز شد. سازمان بهداشت جهانی ، مهارت های زندگی را توانایی انجام رفتار سازگارانه و مثبت به گونه ای که فرد بتواند با چالش ها و ضروریات زندگی روزمره کنار بیاید، تعریف کرده است.مهارت های زندگی ((خود آگاهی،همدلی، ارتباط موثر، روابط بین فردی، تصمیم گیری، حل مسئله، تفکر خلاق، توانایی مقابله با استرس، تفکر انتقا دی، مدیریت هیجان ها)) هم به صورت یک راهکار ارتقاء سلامت روانی و هم به صورت ابزاری در پیشگیری از آسیب های روانی- اجتماعی مبتلا به جامعه نظیر اعتیاد، خشونت های خانوادگی و اجتماعی، آزار کودکان، خودکشی، ایدز و موارد مشابه قابل استفاده است. به طور کلی، مهارت های زندگی، ابزاری قوی در دست متولیان بهداشت روانی جامعه در جهت توانمند سازی آحاد جامعه در ابعاد روانی- اجتماعی است. این مهارت ها به افراد کمک می کنند تا مثبت عمل کرده و هم خودشان و هم جامعه را از آسیب های مختلف حفظ کرده و سطح بهداشت روانی خویش و جامعه را ارتقاء بخشند هدف از مجموعه مهارت های زندگی افزایش توانایی های روانی و اجتماعی افراد و در نهایت پیشگیری از رفتارهای آسیب زننده به خود و دیگران است. 3. بالابردن نقش اعتقادات دینی و مذهبی: بسیاری از افراد از طریق داشتن ایمان و عمل به اعتقادات دینی و مذهبی به مرحله ای از زندگی دست می یابند که در آن معنا، امید، آسایش و آرامش درون پیدا می کنند، زندگی برای آنان هدفمند می شود و به معنای واقعی زندگی دست می یابند. از خصوصیات این افراد می توان به داشتن هدف در زندگی، پاکی ، اهمیت ندادن به ارزشهای مادی ، انسان دوستی و غیره اشاره کرد و در نتیجه این افراد از رفتارهایی که هم برای خود و هم برای دیگران آسیب زا یا خطرناک هستند و سلامتی آنها را به خطر می اندازد به شدت دوری می کنند و نوعی زندگی سالم تربرای خودانتخاب می کنند که این شیوه بر سلامت و بهداشت روانی آنها تأثیر بسزایی دارد ، در جامعه ای که اعتقادات مذهبی و دینی ارزش داشته باشد و به آنها عمل شود مردمان آن دارای سطح بالاتری از بهداشت روانی هستند و اثر مستقیم و مثبتی بر ایجاد امنیت و آرامش فردی و گروهی در سطح جامعه دارد. 4.اهمیت ایجاد امنیت و آرامش در جامعه: اهمیت وجود (امنیت) در زندگی جمعی تاحدی است که برخی متفکران اجتماعی در تعاریف خود کلمه (امنیت) را مترادف با (سلامتی) به کار گرفته اند و وجود آنرا ضامن بقا و پایداری جامعه سالم پنداشته اند، پس همانطور که برای حفظ سلامتی باید دانستنیهای پزشکی و علمی خود را بالابرد و از متخصصین این کار بهره گرفت در ایجاد و حفظ امنیت و آرامش هم باید به این نکته اشاره کرد که هرچقدر انسانها و افراد جامعه از لحاظ ذهنی، روحی، روانی و جسمی در سطح بالاتری باشند می توانند نقش خود را در برقراری امنیت و بوجود آوردن احساس آرامش بهتر و بیشتر ایفا کنند. بازگشت |