صفحه اصلي > گزارش > تیغ بیمهریها بر چشمان معصوم نابینایان/سفیدی که دیده نمیشود
تیغ بیمهریها بر چشمان معصوم نابینایان/سفیدی که دیده نمیشود25 مهر 1391. نويسنده: monshi |
نگاهی بر تقویم یادمان میآورد که امروز روز افرادی است که نگاهی ندارند اما حس می کنند که تیغ بیمهریها هر روز بیشتر از پیش به چشمانشان فرو می رود. امروز روز عصای سفید است، سفیدی که هنوز در کشور ما آن طور که باید و شاید با چشمان بینای افراد نیز دیده نمی شود. در تقویم جهانی 15 اکتبر مصادف است با روز عصای سفید و روز جهانی نابینایان روزی که به یادمان می آورد در همین نزدیکی و در کنار دستمان افرادی هستند که با چشم نمی بینند اما دلشان نگاهی دارد و حسی دارد که در می یابد تیغ بی مهری ها همچنان و هر روز و هر روز بیشتر بر چشمانشان فرود می آید. امسال نیز روز نابینایان در حالی فرا رسید که بازهم چشمان بینا بر مشکلات و معضلات این قشر معصوم بسته مانده و هیچ تلاشی برای مناسب کردن شرایط و فراهم آوردن امکانات برای زندگی آسان تر آنها صورت نگرفته است. نارسایی های فیزیکی همچنان محیط زندگی آنها را فرا گرفته است. کلانشهری چون کرج با بهانه قرار گرفتن در مسیر رشد و توسعه، مهد بسیاری از پروژه های عمرانی و ساخت و سازها شده است. هر روز شاهد کنده کاری و حفاری و ... در این شهر هستیم بماند که وضعیت آسفالت خیابان های حتی اصلی شهر نیز به گونه ای است که انسان های بینا هم نمی توانند به درستی راه بروند و زمین می خورند. در این استان 25 هزار نفر نابینا و کم بینا وجود دارد ضمن آنکه 635 نفر نیز دارای اختلالات بینایی هستند و این تعداد افرادی هستند که حتی قادر نیستند برای انجام کارهای روزمره خود از خانه خارج شوند. عملیات های عمرانی، کنده کاری های پی درپی، پستی و بلندی ها، چراغ های عابری که پس از گذشت سال ها هنوز صدایی از آنها به گوش نمی رسد، تقاطع هایی که هیچ نشانی ندارند، جوی های روباز و... مجال آسوده زیستن در این شهر را از نابینایان گرفته است و متاسفانه هنوز شاهد نابینایی مسئولان بر این مشکلات و معضلات هستیم. حتی در اداره بهزیستی نیز مناسب سازی فیزیکی خاص نابینایان در استان صورت نگرفته و اتاق نابینایان در فضایی واقع شده که برای تردد با سایر معلولان در ارتباط هستند و از آنجا که نمی بینند مشکلات عمده ای در عبور و مرور و برخورد با مراجعان دارند، حتی در ورودی اتاق آنها سه پارتیشن بزرگ واقع شده که به گفته یکی از مسئولان چندین بار نابینایان با آنها برخورد کرده اند. نابینایان کمتر از سایر معلولان جامعه در نگاه مسئولان می آیند شاید چون آنها نمی بینند. مشکلات و معضلات قشر نابینا کمتر از سایر معلولان مورد توجه قرار می گیرد و شاید خود انها نیز به مانند مشکلاتشان کمتر دیده می شوند. عصای سفیدی که در کشور ما خیلی دیده نمی شود و ابزاری که نشانه استقلال و هویت بخشی به نابینایان است اینجا متاسفانه در برخی موارد وسیله شوخی ها آدم ها و در پر پیمانه ابزاری برای برانگیختن حس ترحم آدم ها. بدترین حس زندگیم زمانی بود که پولی را کف دستم حس کردم رضایی یکی از نابینایان شهر کرج اظهار داشت: یک روز با عصا و عینک از اتوبوس پیاده شدم وقتی پیاده شدم مواظب بودم زمین نخورم و همه هواسم به اطرافم بود که اسکناسی را کف دستانم احساس کردم. وی گفت: همشهری دلسوز و مهربانی با دیدن من تنها این فکر به ذهنش برای کمک کردن به من خطور کرده بود که پولی کف دستانم بگذارد. رضایی افزود: در آن لحظه بدترین حس زندگیم را تجربه کردم و با خود گفتم کاش به جای آنکه این هموطن پولی کف دستانم می گذاشت به این فکر می افتاد که راهنماییم کند از جوی رد شوم. روز جهانی عصای سفید در کشورهای دیگر بهانه ای است برای حضور گسترده نابینایان در خیابان های شهر تا هم به نوعی حضور خود را نشان دهند و هم مورد احترام شهروندان قرار گیرند. حضور نابینایان در خیابان ها حتی در روز خودشان هم پررنگ نیست محقق شهروند کرجی که چندین سال برای ادامه تحصیل در یکی از کشورهای غربی زندگی می کرده در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: اولین باری که متوجه شدم روزی در تقویم جهانی به نام نابینایان نامگذاری شده روزی بود که برای رفتن به دانشگاه متوجه حضور خیل زیادی از نابینایان در خیابان شدم که همه با عصای سفید آمده بودند. وی اظهار داشت: در ابتدای امر از دیدن اینهمه نابینا در یک جا تعجب کردم اما وقتی دیدم مردم هر یک به نوعی به آنها ادای احترام و محبت می کنند و برنامه های خاصی تدارک دیده شده متوجه شدم روزی متعلق به نابینایان است. وی گفت: متاسفانه در کشور خودم حتی متوجه نشده بودم که چنین روزی در تقویم جهانی وجود دارد و شاید به این خاطر است که خیلی به این روز بها داده نمی شود و اگر برنامه ای هم در این خصوص تدارک دیده می شود مختص خود نابینایان بوده و هیچ تلاشی برای حضور آنها در جامعه و در کنار باقی مردم و فرهنگ سازی برای عامه مردم در این زمینه صورت نمی گیرد. امروز روز عصای سفید بود و به واقع هیچ نابینایی در خیابانهای کرج به منظور اعلام حضورشان در جامعه دیده نشد و بازهم زمینه آشتی مردم و مسئولان با این قشر معصوم فراهم نیامد و اگر برنامه ای هم بود در سالن ها و بدون حضور مردم عادی و شاید هم محدود به حضور برخی مسئولان خلاصه شد. هر چند مشکلات و معضلات قشر نابینا در جامعه مشهود و ملموس است اما به بهانه روز نابینایان به سراغ مددکاری رفتیم که 23 سال از عمر 52 ساله خود را در کنار نابینایان گذرانده و از مشکلات و معضلات آنها به خوبی خبر دارد. فردی که به گفته خویش تنها مددکاری است که یارای حضور 23 ساله در کنار نابینایان را داشته و می گوید: بعد از من بیشترین سابقه مددکاری نابینایان را خانمی در تهران و در مدت 6 سال دارد. فرحناز خاکباز مددکار اجتماعی نابینایان مرکز جامع نابینایان شهرستان کرج است که در گفتگو با خبرنگار مهر از مشکلات و دردهای دل نابینایان می گوید و تاکید می کند: کار با نابینایان خیلی سخت است و در کنار آنها ماندن فقط با عشق به این کار مقدور است اما امروز روز آنهاست و بهتر است به جای بیان مشکلات کار با انها از مشکلات خودشان بگوئیم. نابینایان مشکلات را با چشم دل می بینند خاکباز در خصوص مشکلات نابینایان در اولین جملات خود تاکید کرد: نابینایان مشکلات را با چشم دل می بینند و این بسیار سخت تر از دیدن با چشم است زیرا آنها معضلات، نامهربانی ها و کم کاری ها را لمس می کنند و بی شک تاثیر گذاری احساس و لمس و درک معضلی بسیار بیشتر از دیدن آن است. حضور در کنکور کابوس شبانه نابینایان خاکباز اظهار داشت: هنوز بعد از گذشت سالها ما در زمان کنکور با مشکلات گسترده ای درگیر هستیم، با آنکه برای حضور رابط هماهنگی ها صورت گرفته اما بازهم روز کنکور فشارهای روانی زیادی به نابینایان وارد می شود، رابط نیامده، فضای جدایی برای آنها درنظر گرفته نشده، تذکر مراقبان برای صحبت نکردن و آهسته سوال را خواندن همه افکار نابینا را به هم می ریزد و هزاران مشکل دیگر در این روز.. وی گفت: نابینا با همت و عزم مضاعفی خود را برای حضور در دانشگاه آماده می کند، مددکار همه تلاش خود را می کند تا این انگیزه را در او به وجود اورد اما متاسفم در که لحظات آخر به علت بی توجهی مسئولان به این قشر اکثرا دچار استرس های شدید، بهم خوردن تمرکز و اعصاب و روان شده و بعضا جلسه کنکور را ترک می کنند. اشتغال بزرگترین معضل نابینایان در جامعه مددکار اجتماعی نابینایان کرج اشتغال را بزرگترین معضل این قشر دانست و گفت: با سعی و تلاش و همت فرد نابینا را با انگیزه کرده و وارد دانشگاه می کنیم، خودش همه توانش را به کار می گیرد تا بر این کمبود و نقص عضو خود فائق امده و فردی موفق باشد اما دریغ که وقتی درسش تمام می شود تنها بازار کاری که برایش شاید فراهم شود اپراتوری است. مناسب سازی شهری برای نابینایان اصلا وجود ندارد خاکباز اظهار داشت: حداقل در کلانشهر کرج مناسب سازی برای نابینایان اصلا وجود ندارد، مدرسه ای که برای خود نابینایان و به اسم خود آنها است فاقد هرگونه مناسب سازی فیزیکی در اطراف خود است و با پیگیری های زیاد فقط توانستیم پلی در جلوی درب مدرسه برای بچه فراهم کنیم آن هم پلی معمولی نه برقی و ریلی... وی تصریح کرد: بسیاری از افسردگی ها و دوری از خودباوری ها در میان نابینایان را بی توجهی ها به این قشر و رفتار دور از فرهگ ناسب مردم با آنها رقم می زند. آنها قشری بسیار حساس، زودرنج و آسیب پذیر هستند اما متاسفانه هنوز جایگاه مناسبی در جامعه ندارند و در نهایت امر جامعه فقط به آنها ترحم و به عنوان قشری ناتوان و ضعیف نگاه می کند. وی تاکید کرد: باید نگاه ها به افراد نابینا و به کل معلولان تغییر کند، باید توانمندی های آنها بیشتر از نقص عضوشان به چشم آید و در این میان رسانه، مطبوعات و اصحاب خبر نیز نقشی مهم و موثر دارند. مددکار اجتماعی نابینایان گفت: متاسفانه اندک برنامه ای در سیما به مناسبت روز نابینایان تهیه نشد شاید گمان می کنند آنها که نمی بینند پس مهم نیست. وی گفت: باز هم متاسفانه در بسیاری از تولیدات سینمایی هرگاه نیاز به استفاده از یک فرد ناتوان و ضعیف باشد عینکی و عصایی به فرد داده می شود و او نقش نابینا را بازی می کند اما کاش در یک فیلم یا سریال فرد نابینایی را نشان دهیم که با وجود نقص عضو به موفقیت های زیادی رسیده و مثلا مدیری ارشد و توانمند شده است. خاطره از یک نابینای خوش ذوق درد و دل های نابینایان که از زبان مددجوی آنها می شنویم انتها ندارد خاکباز عاشقانه از نابینایان و مشکلاتشان می گوید و مدام آرزوی روزی را می کند که چشمان بینای جامعه این نابینایان روشندل را بیشتر و آنطور که در خورش هستند ببینند. از او می خواهم خاطره ای از 23 سال زندگی با نابینایان هم بگوید، می گوید خاطره زیاد است اما یکی که در ذهنم باقی خواهد ماند مربوط به روزی است که یکی از نابینایان می خواست برای نامزد خود که او هم نابینا بود لباس بخرد و از من خواست با هم برویم. خاکباز گفت: من لباسی را انتخاب کردم و گفتم این خیلی قشنگ است و او دستی به لباس کشید و گفت: قشنگه اما طوسی به خانم من نمیاد. وی افزود: من و فروشنده تعجب کردیم و او ادامه داد احساس می کنم به پوست او رنگ های گرم می آید. خاکباز تاکید کرد: احساس فوق العاده بالای نابینایان واقعا بر ندیدن آنها غالب است و کاش همه این را باور کنیم. امید می رود این روز بهانه ای باشد برای بهتر دیدن و بیشتر دیدن افرادی که نمی بینند اما مهربانی و بی مهری را در بالاترین حد درک می کنند. خبرگزاری مهر بازگشت |