صفحه اصلي > گزارش > صدای آمارها در البرز شنیده می شود آیا
صدای آمارها در البرز شنیده می شود آیا26 اسفند 1393. نويسنده: monshi |
فرمانده انتظامی البرز به تازگی آماری از کشف مواد مخدر در این استان داده است که نه تنها صدا که فریادی در درون آن نهفته است و پرسش مهم و بنیادین این است که این صدا و فریاد شنیده می شود آیا؟ سردار بخشعلی کامرانی صالح گفته است: ازابتدای سال جاری تاکنون بیش ازهفت هزار کیلوگرم انواع مواد مخدر در استان البرز کشف شده است. وی، کل این مواد را شامل سه هزارکیلوگرم تریاک، سه هزارکیلوگرم حشیش، 181 کیلوگرم هرویین و کراک، بیش از171 کیلوگرم شیشه، 48 کیلوگرم مرفین و بقیه را گراس، سوخته و شیره تریاک ذکر کرده است. وی، با یادآوری اینکه در همین مدت 62 باند مواد مخدر متلاشی و 65 دستگاه خودروی سبک و سنگین قاچاقچیان در البرز توقیف شده است، آمار دیگری حاکی از اینکه در این مدت 323 قاچاقچی مواد مخدر، 15هزار تهیه کننده، توزیع کننده، حمل کننده و سه هزارو 700 معتاد پرخطر در این استان دستگیر شده اند را ارایه داده است، که می تواند بیانگر فعالیت قابل قبول نیروی انتظامی در مبارزه با سودگران مرگ باشد. کارشناسان و جامعه شناسان اما، با تاکید براینکه این پدیده شوم دارای ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی است، صرف برخورد انتظامی و قهری با این پدیده را کافی نمی دانند، چه اینکه در مورد تعریف اعتیاد به عنوان جرم یا بیماری، کماکان اتفاق نظر قطعی وجود ندارد. از این رو قصد نداریم در این مجال اندک به جنبه های مختلف موادمخدر که سوداگران مرگ در ماهها و سالهای اخیر هر روز با عرضه نوع تازه ای از این مواد، جامعه و بخصوص جوانان و نوجوانان را دچار تبعات سوء و آثار زیانبار خود می کنند، بپردازیم و این واکاوی و ارایه راه حل را به اهلش وا می گذاریم. با این حال اما، این قصد را داریم که با تمرکز بر ارقام و آمار مطرح شده، ما نیز به سهم خود توجه صاحب نظران و بخصوص مسوولان ذیربط را به واقعیت تکان دهنده این بلای اجتماعی جلب کنیم، بنابراین باید این گزارش خبری را تلنگری دیگر به این پدیده به شدت مخرب تلقی کنیم که کثیری از خانواده ها، مردم و نهادهای اجرایی، قضایی، انتظامی، فرهنگی، درمانی و ... را درگیر کرده است. باری، برگردیم به آمار، بطور قطع کشف بیش از هفت تن مواد مخدر در کمتر از یک سال در البرز رقم قابل توجهی است که این استان را اگر نه در رده اول که در زمره استانهای صدر جدول در کشف این مواد قرار می دهد. حال اگر همراه با بالا بودن البرز در این رده بندی به یاد داشته باشیم که این هفت تن موادمخدر نه در یک استان مرزی از جمله سیستان و بلوچستان در همسایگی افغانستان که در استان البرز و در همسایگی پایتخت کشف شده است، بالطبع حساسیت و نگرانی بیشتری برمی انگیزد. البته برخی مسوولان ساختار جمعیتی، مهاجرپذیری، رشد بی رویه جمعیت، وجود چهار زندان بزرگ، ناآشنایی ساکنان محله های مختلف با یکدیگر و گستردگی کلانشهر کرج مرکز البرز و وجود چندین شهرک اقماری پرجمعیت و دشواری کنترل و نظارت پلیس بر آنها را از جمله عواملی برمی شمارند که این استان را به محل مورد طمع قاچاقچیان برای تهیه، نگهداری و توزیع مواد مخدر تبدیل کرده است. شاید این شرایط خاص البرز می تواند دلیل موجهی برای توجه به تقویت نهادهای مسوول اعم از فرهنگی، آموزشی، اجرایی، انتظامی، درمانی، ورزشی و بخصوص افزایش امکانات، طرح ها و برنامه های پیشگیرانه در این استان نوپا باشد که مخرج مشترک مشکل اغلب آنها هم به بحث ناکافی بودن اعتبارها مربوط می شود. این در حالی است که رییس کمیته فرهنگی و پیشگیری در شورای هماهنگی مبارزه با موادمخدر البرز گفته است: درزمان حاضر سرانه پیشگیری از اعتیاد در این استان کمتر از 150 تومان است که با این اعتبار حتی نمی توان اقدام کوچکی انجام داد. حمیدرضا عسگری مورودی در سومین جلسه شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان به ریاست استاندار البرز ضمن اشاره به تدوین و ابلاغ سند جامع مبارزه با موادمخدر در سال 90 افزود: با وجود اینکه تاکنون باید 40 درصد از این سند اجرا می شد، اما متاسفانه فقط 10 درصد آن عملیاتی شده است. وی، به وجود 80 هزار معتاد به انواع مواد مخدر در این استان که نیمی از آنان مواد مخدر صنعتی مصرف می کنند نیز اشاره کرد و گفت: تخصیص اعتبارهای مورد نیاز برای مقابله با اعتیاد ضروری است چرا که سرمایه گذاری در بخش های آموزشی و پیشگیری می تواند از هزینه های سنگین در سایر بخشها از جمله درمان و آسیب های فاجعه بار اجتماعی این پدیده شوم در جامعه بکاهد. مدیرکل بهزیستی البرز نیز با تاکید بر اینکه این استان ضعیف ترین ساختار بهداشتی و درمانی از جمله برای مبتلایان به مواد مخدر را دارد، گفت: از مهمترین مشکلات بهبود یافتگان از دام اعتیاد، نداشتن شغل است. افروز بهرامی در جلسه شورای فرعی هماهنگی مبارزه با مواد مخدر در شهرستان ساوجبلاغ در استان البرز افزود: به همین منظور برای رها شدگان از بند اعتیاد در نظر داریم با سازمان فنی حرفه ای تفاهم نامه ای امضا کنیم و امیدواریم با این اقدام، بخشی از مشکلات معتادان بهبود یافته برطرف شود.وی تاکید کرد: متاسفانه وجود چهار زندان که 80 درصد زندانیان آنها البرزی نیستند، ساختار نامناسبی را در این استان ایجاد کرده است و برغم مهاجرپذیری بالا، اختصاص اعتبارهای بسیار ناچیز به استان، بضاعت انجام کار ما را نیز به حداقل کاهش داده است. وی افزود: با این حال بهزیستی البرز با شعار اعتیاد یک بیماری است و به درمان نیاز دارد، تمام توان خود را برای بازگرداندن معتادان به زندگی عادی و سالم در آغوش گرم خانواده و جامعه به کار گرفته است. بهرامی با اشاره به اینکه اعتیاد بلای خانمانسوزی است که بخش اعظمی از سرمایه ها و استعدادهای جامعه را از بین می برد و شخصیت فرد را تخریب می کند، ادامه داد: طبق بررسی ها، اعتیاد به موادمخدر ریشه بسیاری از معضلات اجتماعی از جمله طلاق، سرقت و بزهکاری به خصوص در میان افراد جوان و نوجوان در جامعه است. وی تصریح کرد: معتادان علاوه بر هزینه های مالی زیادی که به خانواده ها و جامعه تحمیل می کنند، زمینه کاهش امنیت روانی خانواده ها و در سطح بالاتر به کاهش امنیت اجتماعی در جامعه نیز دامن می زنند. مدیرکل بهزیستی البرز یادآور شد: در حال حاضر 104 مرکز ترک اعتیاد در این استان فعال است که هر یک از آنها ظرفیت نگهداری 100 تا 150 معتاد را دارند. افروز ادامه داد: علاوه بر مراکز ترک اعتیاد مردان، در حال حاضر چهار مرکز ترک اعتیاد زنان نیز در استان فعال است و تاکنون توانسته بیش از 100 زن معتاد را درمان و زمینه اشتغال آنان را نیز فراهم سازد. به هرحال، اعتیاد به موادمخدر که نوع صنعتی و شیمیایی و به مراتب خطرناکتر از نوع سنتی هم در سال های اخیر به آن افزوده شده است، بی تردید مهمترین و فراگیرترین معضل اجتماعی و فرهنگی جوامع مختلف از جمله ایران و ایضا استان البرز است، تا جایی که همایش ها، ستادها و کمیته های متعدد برای مبارزه با آن تشکیل و جزوه ها و کتابهای بسیار و حتی پایان نامه های دانشگاهی درباره آن نوشته شده و بدیهی است که با توجه به ابعاد گسترده این پدیده شوم این روند ادامه خواهد داشت. بنابراین به همین مختصر بسنده کرده و اقتباس از عنوان یکی از رمان های مشهور ارنست همینگوی، نویسنده آمریکایی به نام 'زنگها برای که به صدا در می آید' را برای جمع بندی پایانی این گزارش چندان بی مناسبت نمی دانیم. این رمان، روایت سربازی است که در جنگ های داخلی اسپانیا مامور منفجر کردن یک پل شده بود و در نهایت زنگها و به تعبیر درست تر ناقوس کلیساها که هنگام تشییع جنازه نواخته می شود، در مرگ او به صدا درمی آید، اکنون شاید بتوان ادعا کرد صدای آمارهای پدیده خانمانسوز اعتیاد که هر یک در نوع خود می تواند ناقوس مرگ باشد، آیا شنیده خواهد شد؟ بازگشت |