صفحه اصلي > گزارش > دانایی و هزار جلوه نورانی
دانایی و هزار جلوه نورانی4 مهر 1394. نويسنده: monshi |
به راستی مدرسه و دانشگاه پس از کانون مقدس خانواده، در رشد و تحول افراد جامعه سهم بسزایی دارد، معلم و مدرس نیز یکی دیگر از ارکان اساسی این رشد و تحول در انسان و جامعه است. به راستی مدرسه و دانشگاه پس از کانون مقدس خانواده، در رشد و تحول افراد جامعه سهم بسزایی دارد، معلم و مدرس نیز یکی دیگر از ارکان اساسی این رشد و تحول در انسان و جامعه است. مسئله و موضوع آموختن و کشف مجهولات در طول تاریخ به شدت مورد توجه و عنایت خاص انسان بوده است. چرا که کنجکاوی و تلاش در راه «کشف ناشناختهها» و تبدیل «مجهولات به معلومات» برای بشر امری فطری بوده و هست و کی از آرزوهای دیرینه او همین بوده که بتواند به «اسرار آفرینش»، «رازهای طبیعت» و جهان «ماورای طبیعت» دست یابد و همچنین یکی از مهمترین عوامل تسلط قدرتهای شیطانی و ستمگر تاریخ بر ملتها و استعمار و استثمار آنان «جهل» ملتها بوده است. به همین دلیل ستمگران همواره تلاش کردهاند که به هر شیوه ممکن مانع از «آگاهی» آنان شوند و در اینجا است که ارزش و اهمیت «نقش معلم» و انتقال «علم و آگاهی» به سایر افراد جامعه مشخص و معین میشود. آری، معلم باید به «علم و اطلاعات» لازم و کافی مجهز باشد. البته داشتن «علم» به تنهایی ارزش نیست بلکه اول باید «علم الهی» داشته باشد و دوم اینکه آن را «حساب شده و روشمند» و با نفوذ کلامش به دیگران منتقل کند. معلم و مدرس امانتدار است و امانت او انسانها هستند که باید این امانتهای الهی را از جهل و نادانی نجات داده و از آلودگیها و تباهیها حفظ کرده و زمینه رشد و کمالشان را فراهم آورد. معلم و مدرس میتواند تأثیر «خوب یا بد»، مثبت یا منفی بر شاگردان خویش داشته باشد. انسانهای موفق و خدمتگزار، بزرگان و مصلحان تاریخ و ... کامیابی خود را مدیون والدین دلسوز و معلمان و مدرسان «فهیم و آگاه» بودهاند. و همچنین ریشه، علل و عوامل بدبختی و شقاوت انسانهای جنایتکار و ستمگر را عمدتا باید در نادانی و خباثت والدین و معلمان و مدرسان بیتعهد آنان جستجو کرد. و در این میان شاید بتوان گفت که «نقش معلمان و مدرسان» از «نقش والدین» بیشتر و مهمتر است، زیرا معلمان و مدرسان، «نظام فکری و تربیتی» شاگردان خود را طراحی و سازمان می بخشند، و همه انسانها تابع حکومت فکری و تربیتی خویش هستند و خارج از محدوده مقررات نظام فکری خود رفتار نمیکنند. آری، معلم و مدرس با قدرت بیانش رسایی و نفوذ کلامش و زیبایی رفتارش میتواند نه تنها «افراد شایسته و صالح» را تحویل جامعه بدهد، بلکه حتی میتواند افراد «طالح» را «صالح» نماید و قوانین طبیعت و وراثت را تغییر و خنثی نماید. آیا کاری دشوارتر از «تربیت انسان» وجود دارد؟ معلم و مدرس تلاش میکند با تدبیر در «تعلیم و تربیت» و «آگاهی بخشی» به افراد، تمایل و گرایش به آگاهی فطری آنان را تقویت و از قوه به فعلیت درآورد، چرا که این آگاهی و گرایش میتواند همه روابط انسان را با همنوعان خود و جهان پیرامون به نحو احسن برقرار نموده و همه پندار و گفتار و کردار او را معنای الهی و عبادی ببخشد. دوام این «آگاهی» اساسیترین عامل «کمال» آدمی است، خواه در محراب عبادت باشد، خواه در تفریح و خوشیهای معقول و خواه در ناگواریها و یا تلاش برای زندگی بهتر. آری کار معلم و مدرس، «کار خدا» است و نقش او در جامعه «نقش انبیا» است. معلم و مدرس «امانتدار» است و امانت او «انسان» است و کارش «تعلیم و تعلم» که از هر عبادتی بالاتر و از هر خدمتی افضلتر است. و اکنون، فرا رسیدن ماه مهر و مهربانی، ماه شکوفایی و بیداری، ماه دانش و بینش، ماه شور و شعف، ماه جوشش و کوشش، ماه اندیشه و تفکر، ماه دانایی و توانایی و... را بهانه قرار میدهیم و میگوئیم: سلام بر راهیان کوی دانش و بینش، سلام بر دانش آموزان و دانشجویان، سلام بر معلمان و اساتید، سلام بر کتاب و درس، سلام بر کلاس و همکلاسی، سلام بر آموختن، نوشتن و خواندن، سلام بر آموزگار و استاد، آنگاه که با لبخندی دلنشین و دلی پر از مهر و علم و امید پای در کلاس درس میگذارد، و کلاس پر از «رنگین کمان» میشود، رنگین کمان علم و دانش، آرامش و آسایش، مهر و مهربانی، صفا و وفا و صداقت و پاکی. سلام بر دانشپژوهان و دانشجویان آنگاه که چشم بر دهان و گوش بر سخنان استادان میسپارند. سلام بر آموزگاران و اساتید، آنگاه که برق علم و عشقشان بر چشمان دانشپژوهان میتابد. سلام بر استادان، آنگاه که با صدای پر از طراوت و شادابی دلهای دانشجویان را مینوازند و زمینه شکوفایی استعدادها و بالا بردن قابلیتها و ظرفیتهای آنان را فراهم میسازند. سلام بر استادان آنگاه که «بذر علم و ایمان» را در ضمیر پاک دانشجویان میافشانند و بر گوش جانشان آهنگ مهر و مهربانی میخوانند و دستانشان را با ساختن بنای زندگی ارزشی و الهی آشنا میسازند. سلام بر استادان، آنگاه که با لبان پر از تبسم و با نگاه پر از محبت و نجابت جاریشان، شالوده وجود دانشجویان را شکل داده و پای در جای پای انبیا گذاشته و به آنان الهی و انسانی زیستن را میآموزند. سلام بر استادان، آنگاه که بیتاب سؤالات هیجانآفرین دانشجویان هستند و مشتاق شنیدن پرسشها و پاسخهای آنان. سلام بر استادان، آنگاه که پس از زدودن غبار جهل و نادانی، دانشجویان را به زیور تفکر و اندیشه مِیآرایند و به بزرگی و زیبایی فهم و درک و روح آنان میافزایند و دروازههای آسمانی بینش و دانایی را بر روی صدها هزار دانشپژوه میگشایند. با امید به اینکه با «اکسیر دانایی و توانایی» مرزهای جدید «علم و دانش و پژوهش» را در نوردیم و با پیوند «علم و ایمان» قلههای رفیع بهروزی و پیروزی را فتح نمائیم و با گامهای مصمم و استوار، ایران جاویدان را سرافراز و سربلند سازیم. ان شاء الله علی جوادی – مدرس دانشگاه آزاد اسلامی کرج بازگشت |