صفحه اصلي > گزارش > تعزیه بَرغان میراث پایدار روستا
تعزیه بَرغان میراث پایدار روستا3 آبان 1394. نويسنده: monshi |
روستای بَرغان را همگان با اجرای تعزیه با قدمتی بیش از ۵۰۰ سال می شناسند تعزیه در این روستا به میراثی پایدار تبدیل شده است و هر ساله صدای طبل و نوای یا حسین از کوچه های این روستا به گوش میرسد. روز نهم محرم است و قصد کردهایم برای دیدن تعزیه به روستای بَرغان برویم مقصد نهای ما حسینیه اعظم برغان است که محلیها آن را تکیه بالا محله مینامند. کوچههای باریک روستا از سنگ تزیینشده است پرچمهای سیاهرنگی که روی آن «یا حسین» نوشتهشده بر سر در همه خانهها نصب است در مسیر عدهای از اهالی روستا را میبینیم که اسب سیاهی را به محل اجرای تعزیه میبرند. در مسیر از سربالاییهای تند و بافتهای روستایی عبور میکنیم و به حسینیه اعظم برغان میرسیم یکی از بانوان روستایی ما را به طبقه بالای حسینیه راهنمایی میکند از پلههای با معماری خاص و ساده بالا میرویم دورتادور نردههای کوتاه چوبی زیبا قرارگرفته است که زنهای سیاهپوش دور آن نشستند و از بالا سکوی بزرگ محل تعزیه و بازیگرانی را میبینند که در نقش اولیا و اشقیا بالباسهای سبز، قرمز، سفید و سیاه در حال آماده شدن برای اجرای تعریه هستند. هر جا چشم برمیگردانیم سیاهپوش است و آنقدر حال و هوای حسینیه پرشور و حال است که هرکسی را به وجد میآورد. صدای شیپور و طبل، نوای تعزیهخوانها همه را به یاد کربلا میاندازد. زنی جوان که از روستای چندار آمده است میگوید: من هرسال به دیدن تعزیه برغان میآیم عشق به امام حسین(ع) و اهلبیت مردم را به اینجا میکشاند. بودن در این فضا حالمان را دگرگون میکند. صدای بازیگران تعزیه شنیده میشود به پایین نگاه میکنیم علیاکبر(ع) را در لباس سفید و امام حسین(ع) را در لباس سبز میبینیم اشقیا یا بازیگرانی که نقش سپاه دشمن را بازی میکنند لباسهای قرمز به تن دارند ولی بازیگری بالباس سیاه در گوشهای از سکو نشسته است از زنان روستایی که کنارمان نشستهاند سراغ آن بازیگر سیاهپوش را میگیریم و آنها میگویند: آن بازیگر لیلا مادر حضرت علیاکبر(ع) است. تعزیه آغاز میشود و مادر علیاکبر (ع) در گوشهای از سکو نشسته است و خاکبرسر میریزد صدای به هم خوردن شمشیر شنیده میشود و بازیگران هرکدام نقش خود را اجرا میکنند. برای ثبت لحظات در قاب دوربین به پایین میآییم و در این میان داوود فتحعلی بیگی رییس انجمن هنرهای نمایشی استان البرز را میبینیم که میان عدهای دانشجو ایستاده است و درباره تعزیه برغان سخن میگوید. وی می گوید: تعزیه از اسطوره خیر و شر نشات گرفته و امروز ما آن را در تعزیه اولیا و اشقیا همان موافق و مخالف خوان مینامیم. فتحعلی بیگی در خصوص اینکه تعزیه از چه زمانی آغازشده است، میگوید: در کتاب «نمایش در ایران» یک نقاشی از سوگ سیاوش وجود دارد که عدهای بهطور دستهجمعی عزادارند و امروزه این نوع عزاداریها تغییر ماهیت دادهاند اما اینکه به صورت تغزیه بوده یا نه سندی در دست نیست. رییس انجمن نمایش استان البرز به اجرای تعزیه «حر» در تکیه پایین برغان اشاره میکند و میگوید: تعزیه حر پر از کنایههای رفتاری است. در تعزیه شهادت علیاکبر(ع) زمانی که لیلا مادر حضرت خاک را روی سرش میریزد کنایه از مصیبتی بزرگ دارد. زمانی که حر به امام حسین(ع) میگوید چشم هایت را ببنید کنایه از این دارد که از روی مبارک امام خجالت میکشد چکمههای دور گردن حر کنایه از تسلیم شدن او و وجود قرآن و شمشیر در لحظهی توبه حر تحت تأثیر یک آیین است باید همه این نکات را بررسی کرد چرا که ریشه در تاریخ ما دارد. وی در ادامه توضیح میدهد بخشهای از تعزیه هم «میزان سن» دارد. زمانی که مخالف خوانها روبروی امام میایستند و مبارز میخواهند، یا شبیهخوان حر وقتی زمین را میبوسد. در ادامه ذکریا مهرور یکی از خادمین حسینیه اعظم میگوید: تعزیه به عنوان بخشی از مراسم سوگواری ماه محرم بیانگر وجهی از تاریخ دینی شیعیان و نشان دهنده رخدادی واقعی در جهان تشیع است، تعزیه از گذشته های دور وجود داشته و تا کنون ادامه دارد. وی حسینیه برغان را این گونه معرفی می کند: این حسینیه به تکیه محله بالا نیز مشهور است در ضلع شمالی میدان (مزار قدیمی) برغان قرار گرفته که دارای دو طبقه است، طبقه همکف یا اول، دارای ۱۰ حجره است و مخصوص عزاداران است. شاه نشین (ضلع شمالی بنا نقطه مقابل در) فضای ورودی مردانه و زنانه، اتاق تعزیه خوان ها، رخت کن، انبار، راه پله ها، تخت تعزیه خوان ها و کف بنا نیز از دیگر فضاهای موجود در این بنای تاریخی است، طبقه اول ویژه مردان است و همچنین در طبقه دوم معجرها و راهروهایی وجود دارد که زنان در آن مکان ها به مراسم مذهبی می پردازند. ساختمان حسینه از تیرچوبی و دیوارها همه از خشت خام و کاهگل هستند و این مکان در سال ۱۳۸۲ با شماره ۱۰۸۲۴ در فهرست آثار ملی به ثبت رسید. مهرور ادامه می دهد: سقف حسینیه از سال ۱۳۷۴ دارای یک پوشش دائمی با ستون های و خرپاهای سنگین آهنی و پی بتنی شده است اما در گذشته در ایام برگزاری تعزیه سقف را با چادری چند تکه و بزرگ از جنس کرباس و بر روی سه تیرک هر یک به ارتفاع ۱۵ متر می پوشاندند و با طناب های بسیار آن را به سر تیرهای بیرون زده از سقف می بستند. چادر را پس از دهه تعزیه خوانی جمع می کردند و در انبار می گذاشتند، و چندی است به همت اداره کل میراث فرهنگی پوششی از چوب برای سقف آهنی ساخته شد و بر روی سقف آهنی قرار گرفت. وی می افزاید: در حسینیه اعظم برغان حدود ۵۰۰ سال است که شبیهخوانی اجرا میشود بنای حسینیه متعلق به سال ۹۳۱ قمری است. مهرور میافزاید: تعزیهخوانها اغلب محلی هستند و با موسیقی محلی ایرانی و ادبیات و شعر سوگواره آشنایی کامل دارند. وی میگوید: دهه اول محرم بیش از ۱۰۰ مجلس برگزار میشوند هرساله بیش از ۵ هزار نفر برای عزاداری و دیدن تعزیه موسی ابن جعفر، جوانمرد قصاب، دو طفلان مسلم، مسلم ابن عقیل، علیاکبر(ع)، حضرت عباس(ع) و روز عاشورا به این روستا میآیند. مهرور بَرغان را اینگونه معرفی میکند و میگوید: برغان دهستانی در بخش چندار شهرستان ساوجبلاغ، مرکز این روستا خود روستای برغان است و همسایگان جنوبی و شمالی این روستا به ترتیب شهرستانهای کرج و طالقان هستند. وی در ادامه بیان میکند: این روستا از هزارههای قبل از میلاد محل سکونت بومیان این منطقه بوده است و مانند دیگر آبادیهای البرز جزئی از ایلات شمالی ایران «پیشخوان کوه» یا «پشت کوه» بوده است. در دوره ساسانیان برغان در ایالت طبرستان قرار داشته و در دورههای مختلف تاریخی برغان از شهرهای بانفوذ تبعیت میکرده است. وی در پایان میگوید: روستای برغان روزگاری از «ری» فرمان میبرده و روزگاری از قزوین، که از بزرگترین قوای تهران بوده است. این روستا اماکن تاریخی و مذهبی زیادی دارد که میتوان به حسینیه اعظم برغان، پل تاریخی، کاروانسرا، بازار تاریخی و بافتهای تاریخی ارزشمند برغان اشاره کرد. تعزیه به پایان رسیده است بازیگران مشغول خوش و بش کردن با همدیگر هستند زنان روستایی با چشمانی اشک آلود حسینیه را ترک میکنند ما نیز به سمت کرج راهی میشویم . بازگشت |