صفحه اصلي > گزارش > سوء استفاده از کودکان در تجارت زباله
سوء استفاده از کودکان در تجارت زباله15 مهر 1399. نويسنده: monshi |
پیمانکار پسماند خشک شهرداری کرج برای جمع آوری و تفکیک زباله ها جهات خودداری از ارائه خدمات بیمه و تامین اجتماعی از کودکان زیر 15 سال سوء استفاده میکند. صدای شادی در گلویش خفه شده است. صورت چروکیده این کودک کار، پر از رنج است. وقتی درگیر معصومیت یکی از آنها می شوی، به تنها چیزی که اهمیت نمی دهی، قومیت و ملیت اوست.گاه حجم درد و رنج یک کودک آنقدر زیاد است که نمی توان او را در مقابل محدودیتهای جغرافیایی قرار داد. ملیت و مذهب کودکان کار، مهم نیست وقتی حادثه، در کمین کودکان بلاتکلیف نشسته است.در گاراژهای جمع آوری ضایعات در این شهر، کودکانی هستند که پدران شان زندانی اند. کودکانی که فاقد شناسنامه و برگه هویتی اند.این کودکان در خاک این سرزمین، ریشه کرده اند و سایه غبارآلودی به شکل سرگردانی آنها روی در و دیوار شهرمان افتاده است.کودکانی که به فراخور نیازشان، سطلهای زباله را در جستجوی لقمه نانی زیر و رو میکنند. برخی از آنها در خانه حمام ندارند و برخیها اصلا خانه ندارند.این کودکان از نژاد ایرانی بلوچ فاقد شناسنامه، حاصل از ازدواج مادر ایرانی و پدر افغان و گرفتار طلاق و اعتیاد والدین هستند و برخی نیز، مهاجرین افغانند.کاش هیاهوی کودکان زباله گرد، چرت مدیران این شهر خواب آلود را پاره کند. کودکانی که در سایه فقر و اعتیاد خانواده قد کشیده اند و برخی آنقدر بی هویتند که گویی به دری شکسته تکیه داده اند که نه به رویشان باز می شود و نه پناهشان می دهد. بچههایی که با گاری زباله و ضایعات جمع می کنند، صورتشان پر از التماس است. برخی از این کودکان آنقدر کوچکند که به راحتی گم می شوند.کودکی که میتواند آینده ای روشن داشته و دارای شغل و جایگاه شود. اما ۹ نان خور بیکار چشم به دستهای او دوخته تا پسرک زباله گردی کند و بار خانواده را به دوش بکشد. مثل گلی در مرداب روییده و به که می توان گفت که بدن این کودک، در زباله گردی آسیب می بیند و جسمش فرسوده می شود؟ دردهای نهان این کودکان نگفتنی است.انگار شمارش معکوس زندگی این کودکان از همان لحظه تولدشان آغاز شده است. بی پناه و سرگردان در میان هیاهوی روزگار گم شده اند. نفس زندگی این کودکان در مجاورت زبالههای پرخطر، به شماره افتاده است. زبالهگردی دو برادر خردسال خانواده محمد به شدت درگیر اعتیاد پدر هستند که بیشتر ایام سال خانواده را رها می کند. گاهی به آنها سر میزند و در مدتی که در منزل است دو پسر ۱۱ و ۸ ساله اش را وادار به زباله گردی کرده و به خانواده آسیبهای روحی و جسمی فراوان وارد می کند. خانه آنها از امکانات اولیه زندگی، محروم است.مادر این سه کودک، افغان است. دو پسر ۱۲ و ۱۰ ساله و یک دختر ۷ ساله دارد. پدر اعتیاد شدید به شیشه دارد و اعضای خانواده از خشونت وی در امان نیستند.خرج خانواده از خیاطی مادر و زباله گردی ۳ کودک تامین می شود. بچهها بسیار با استعداد و علاقه مند به تحصیل هستند و هر سه در خانه علم ملک آباد درس می خوانند.دو پسر ۱۵ و ۱۳ ساله که یتیم هستند نیز در میان کودکان زباله گرد دیده می شوند. پدر خانواده، هفت سال پیش در یک درگیری محلی در حین جدا کردن طرفین دعوا به قتل می رسد و از ان زمان مخارج خانواده با سوزن دوزیهای مادر و کار ضایعاتی دو پسر تامین می شود. لباس پدر بر قامت ۲ برادر نوجوان مادر این سه کودک ایرانی، سالها پیش خانواده را رها کرده است و زندگی جداگانه ای در شهرستان دارد. پدر از زمان کودکی بچهها دچار اعتیاد بوده و همچنان هست. او سالها کارتن خواب بوده و اکنون نیز گاهی با بچهها زندگی می کند و در زمان حضورش سربار خانواده است. دو پسر ۱۶ و ۱۴ ساله از کودکی کار کرده اند.مرد نابینا دارای سه دختر ۱۱، ۱۰ ساله و یک نوزاد است. همسرش در اوج جوانی به خاطر فقر به عقد او که همسن پدر خود بود، درامده و هم اکنون که بسیار پیر و از کار افتاده شده و بینایی چشم هایش را از دست داده، تنها کاری که می کند، جمع کردن ضایعات از زبالههای محدوده محل زندگی است. یک پای قضیه، شهرداری است دکتر حسین بابازاده مقدم مدیرعامل موسسه "زندگی خوب" با بیان اینکه پیمانکار پسماند خشک شهرداری، مشتری این زبالهها است گفت: متاسفانه در گاراژهایی که در سطح شهر و در معرض دید مردم است، این فعالیتها صورت می گیرد و هیچ نظارتی بر عملکرد پیمانکار شهرداری نیست.وی افزود: طبق قراردادی که شهرداری با پیمانکار پسماند خشک امضاء میکند، پیمانکار موظف به تفکیک است. پیمانکار باید با استقرار غرفه یا ماشینهای مخصوص اقدام به جمعآوری زبالههای خشک کند و همچنین حق استفاده از اتباع و کودکان کمتر از ۱۵ سال را نیز ندارد اما به صورت غیررسمی پیمانکار این اقدامات را انجام میدهد. کار زباله باید توسط رفتگر با هویتی معین و تعریف اجتماعی انجام شود. اما پیمانکاران در اثر سودجویی برای خودداری از ارائه خدمات اجتماعی و بیمه به سراغ بچهها رفته اند. مردها بیکار شده و بدین ترتیب زنان و فرزندان آنها گرسنه شده اند. استفاده از افراد زیر 18 سال منع قانونی دارد بابازاده مقدم اظهار کرد: شهرداریها نیز به عنوان سازمانهای عمومی از بکارگیری کودکان زیر 18 سال منع شده اند. بنابراین اگر به عنوان کارفرمای خصوصی یا دولتی یا بخش عمومی شرایط بهره کشی از کودکان چه تابعیت ایرانی و چه غیرتابع را فراهم شود، جرم صورت گرفته است. ارتکاب آشکار و مشهود این جرم در کرج و شهرداریهای توابع استان این شائبه را ایجاد می کند که آیا در این دستگاهها آشنایی به حقوق عمومی و خصوصی وجود ندارد یا اینکه این بی توجهی در سایه درآمدزایی از زباله زیر پا گذاشته شده است؟وی با بیان اینکه متاسفانه شرایط بیگاری کشیدن از کودک در کرج به شدت رواج دارد، افزود: درمجموع فرآیند جمع آوری زباله نگران کننده است اما خطرناک تر از آن، زندگی این کودکان است. سودجویی شهرداریها موجب شده تا شاهد بدترین وضعیت این کودکان در کرج باشیم.از شهروندان، مالیات و عوارض دریافت می کند تا زبالهها را جمع آوری کند. چگونه زبالههای شهر را به تفکیک مناطق اجاره می دهد؟ این فعال اجتماعی ادامه داد: از نگاه ما و بسیاری از موسسات حمایتی دیگر، کرج یکی از بدترین و زیرنمودارترین وضعیتهای کشوری را در زمینه کودکان زباله گرد دارد. مهاجران غیرقانونی در این شهر فاقد ایمنی و بهداشت بوده و گرسنه و محرومند به طوری که به سمت زباله گردی سوق داده می شوند. از نظر بهداشتی در امان نیستند و سلامت عموم مردم را نیز با خطر مواجه می کنند.بابازاده مقدم تصریح کرد: آنها در گاراژهای مناطقی مثل شیخ آباد، حسن آباد، دهقان ویلا، حیدرآباد و ولدآباد زندگی می کنند. محل زندگی آنها در آلونکهای داخل گاراژها و در مجاورت زبالههاست. وضعیت بهداشتی این گاراژها بسیار آلوده است و برخی حتی سرویس بهداشتی ندارند. این کودکان امکانات تحصیلی ندارند و بی سوادند. اغلب این کودکان، مدرک هویتی ندارند و غیرقانونی در ایران زندگی می کنند.وی با اشاره به آسیبهای جسمی این کودکان گفت: یکی از نگرانیهای ما بر اساس شنیدهها، وضعیت سلامت کودکان است مخصوصا اینکه در میان زباله های خانگی، زبالههای بیمارستانی هم دیده می شوند و ابتلا به بیماری های پوستی یکی از شایع ترین معضلات این کودکان است.ماده 2کنوانسیون ممنوعیت کار کودک تصریح دارد که بکارگیری افراد کمتر از 18 سال ممنوع است و اشاره ای به تابعیت نکرده است. متخلفانی بدون مجازات سوال اینجاست که آیا پیمانکاران به خاطر استخدام و بکارگیری کودکان مجازات می شوند؟ آیا اعضای شورا نقش نظارتی لازم را در این حوزه ایفا میکنند؟ شهرداری به عنوان یک نهاد حاکمیتی مسؤولیتهای متعدد اجتماعی دارد و که باید در تشخیص کودکان در معرض خطر کمک کند، موجب بدترین صدمات روحی و روانی به این شهر می شود. در کارگاههای تحت نظر پیمانکار حتی کودک 3 و 7 ساله حضور دارند که شعارهای فرهنگی و اجتماعی این نهاد را به صورت جدی زیر سوال میبرد. مسؤولین پاسخگو باشند آیا سازمان همیاریهای شهرداریهای استان زیر نظر وزارت کشور در خصوص تخلفات شهرداریهای استان البرز بی خبر است؟ آیا وقتی شهرداری کار را به پیمانکار واگذار می کند از خودش سلب مسئولیت می شود؟ این یک تخلف بین المللی است حسین بابازاده مقدم مدیرعامل موسسه "زندگی خوب" با تاکید بر اینکه جمع آوری زباله یک شهر برعهده شهرداری است اظهار کرد: از شهروندان، مالیات و عوارض دریافت می کند تا زبالهها را جمع آوری کند. چگونه زبالههای شهر را به تفکیک مناطق اجاره می دهد؟ چطور زیرساخت سکونت این کودکان را این قدر ناسالم و ناایمن فراهم کرده است؟ شهرداری دارد جرم بین المللی مرتکب می شود.در کارگاههای تحت نظر پیمانکار حتی کودک 3 و 7 ساله حضور دارند که شعارهای فرهنگی و اجتماعی این نهاد را به صورت جدی زیر سوال میبرد وی افزود: پیامد این اتفاق برای کرج این است که در این شهر حدود 3-4 هزار نوجوان تربیت شده با خشم، عدم امنیت جسم و جان، بی هویت در پارکها و خیابانها پرسه میزنند. چون این کودکان پس از 18 سالگی فرصتی برای کارکردن ندارند. شهرداری کرج دارد زمینه این اتفاق را فراهم می کند. همانگونه که برای کارتن خوابهای منطقه هرندی این چنین اتفاق افتاد. ابهام در قانونی بودن گاراژها در مناطق شیخ آباد، حسن آباد، دهقان ویلا، حیدرآباد و ولدآباد گاراژهایی و سایتهایی است. می گویند آدرس بدهید پلمپ کنیم همانطور که 70 کارگاه غیرقانونی را پلمپ کرده ایم. پس قائلید که کارگاه قانونی داریم؟ پس بگویید چند کارگاه قانونی در کرج داریم؟ فروش کارت زبالهگردی به قیمت 3 میلیون تومان بابازاده اظهار کرد:هر منطقه شهرداری، یک پیمانکار دارد و بررسیها نشان داده که معمولا پیمانکار هر محله را به یک گروهی واگذار می کند و معمولا حدود سه میلیون تومان از این زباله گردها میگیرد و به آنها کارتی می دهد که مجاز به کار شناخته شوند. هر چند با پیگیریهای صورت گرفته و بر اساس گفتههای این کودکان، اخیرا پیمانکار از تحویل دادن کارت به کودکان به عنوان مدرک خودداری کرده و فقط به صدور آن بسنده می کند.وی افزود: دستمزد بچهها روزانه 40-50 هزار تومان آب میخورد اما ارزش کار آنها برای پیمانکار روزی 200 هزار تومان است. زباله گردی مهارت نمی خواهد. تخصص نمی خواهد. سرمایه نمی خواهد. با پرداخت پول به شهرداری همه مشکلاتش حل می شود. کودکان با پرداخت پول به شهرداری رسمیت پیدا می کند.اعتراض کردیم حتی اسم مناطق شهرداری روی کارت بود. کارتها را جمع کردند. پیمانکار کارتهای بی نام و نشان صادر کرد. شهرداری در واقع با صدورر کارت شناسایی و دادن جای خواب آنها را به رسمیت شناخته است. کودکان زباله گرد و بحران کرونا این روزها که شیوع ویروس کرونا به یک دغدغه برای مردم تبدیل شده و توصیههای زیادی برای پیشگیری از ابتلاء به این ویروس مطرح می شود، بین همه گروههای حساس و در معرض آسیب متاسفانه زبالهگردها که در گروههای زبالهگردی زندگی خود را میگذرانند، مغفول مانده اند. گاراژهای جمع آوری زباله، اگرچه نام آشنایی هستند اما کمتر کسی پا به آنجا گذاشته تا کودکانی را ببیند که میان چندین تن زباله، کودکیشان را برای لقمه نانی به حراج گذاشتهاند؛ کودکانی که گرسنه و بیاطلاع از چگونگی پیشگیری از ابتلا به این ویروس، تنها ماندهاند.نگذاریم در زمستان زندگی، روح این کودکان کار که با شانههای خسته بار پدر را به دوش می کشند، از سرمای تنهایی بلرزد. بازگشت |