Logo

صفحه اصلي > گزارش > امامزاده طاهر(ع)؛ زیارتگاه تاریخ، هنر و روح ایران

امامزاده طاهر(ع)؛ زیارتگاه تاریخ، هنر و روح ایران


امروز, 14:23. نويسنده: monshi


در دل البرز، جایی که گنبد فیروزه‌ای امامزاده طاهر(ع) به آرامی در آسمان می‌درخشد، زمین و آسمان، ایمان و فرهنگ، گذشته و حال در هم آمیخته‌اند. این امامزاده مکانی برای نیایش و پناهگاهی است برای یاد و میراث هنرمندان بزرگ ایران؛ جایی که صداهای شاملو، بنان، گلشیری و ناصر تقوایی همچنان در باد و خاک این سرزمین می‌پیچد.
به گزارش سپیدار نیوز ماشین را در سایه درختان کهنسال پارک می‌کنم و لحظه‌ای نفس می‌کشم. از هیاهوی کرج فاصله گرفته‌ و گویی وارد جهانی دیگر شده‌ام. خیابان‌های شلوغ، بوق و صدای مردم پشت سرم محو می‌شوند و سکوتی عمیق، فضا را پر می‌کند.
گنبد فیروزه‌ای امامزاده طاهر (ع) کرج، با رنگی که انگار از دل آسمان بیرون آمده، درخشان‌تر از همیشه خودنمایی می‌کند. هر قدم که به سوی حرم برمی‌دارم، حس می‌کنم به قلب تاریخ ایران نزدیک می‌شوم؛ جایی که ایمان و فرهنگ، زمین و آسمان، گذشته و حال، در هم‌آوایی مقدس به هم رسیده‌اند.
گورستانی با هزاران قصه
در مسیر ورود به صحن اصلی، نگاهم به گورستان مجاور می‌افتد؛ آرامگاهی که یاد و میراث هنرمندان ایران را در خود جای داده است. در همان لحظه، مردی به سوی من می‌آید. سلام می‌کنم و از او درباره آرامگاه میپرسم. این مرد، تقی براتی بیش از ۲۵ سال است که نگهبان این مکان مقدس است. می‌گوید: اینجا هر سنگ قبر، کتابی است که روایتگر زندگی و درد هنرمندان ایران است. کسانی که شاید در زمان خود کمتر دیده شدند، اما آثارشان امروز همچون نور در دل تاریخ می‌درخشد.هر قدم در میان این آرامگاه، گویی زمان را کش می‌آورد و صداهای گذشته را با خود همراه می‌کند. براتی ادامه می‌دهد: وقتی کنار قبر بنان می‌ایستم، صدای آوازش را با تمام وجودم می‌شونم؛ شاملو با اشعارش، گلشیری با داستان‌هایش و به تازگی ناصر تقوایی... هر کدام روحی به این خاک بخشیده‌اند.
براتی با دست‌های چروکیده و نگاهی که پر از احترام و دلتنگی است، به سنگ قبرها اشاره و داستان‌هایی از زندگی هنرمندان بیان می‌کند: بعضی از آن‌ها زندگی سختی داشتند، روزگارشان پر از فقر و رنج بود. اما در دل تاریکی‌ها، نغمه‌ها و اشعارشان متولد شد. در حالی که از کنار قبرهای دیگر می‌گذریم، آهی عمیق می‌کشد و به یک قبر اشاره می‌کند. صدایش کمی می‌لرزد و می‌گوید: روز خاکسپاری ناصر تقوایی، امامزاده حال و هوای دیگری داشت. از هر گوشه کشور، مردم آمده بودند؛ علاقه‌مندان سینما، هنرمندان، فیلمسازان و ... همه برای ادای احترام گرد هم آمده بودند.
در این لحظه، می‌توانم صدای قلب آقای براتی را بشنوم، انگار قلب او هم با این خاک، با این قبرها و با این تاریخ پیوند خورده است. وقتی می‌پرسم که چرا پس از این همه سال هنوز در اینجا کار می‌کند، جواب می‌دهد: من اینجا هستم چون به آن‌ها دین دارم. به هنرمندانی که هر کدام با خون دل، تاریخ و فرهنگ ایران را ساخته‌اند.
از او خداحافظی می‌کنم. در چهره‌اش چیزی عمیق‌تر از یک نگهبان ساده به چشم می‌خورد؛ نگاهش روایتگر سال‌ها همراهی با این مکان مقدس و هنرمندان بزرگ است. هر کلمه‌ای که بین ما رد و بدل شد، همچون قطعه‌ای از تاریخ ایران، در دل این خاک نقش بسته است؛ اما این خداحافظی، همچون تمام لحظات پیشین، ناتمام است.
حیاط امامزاده پر از درختان کهنسال است که سایه‌ بلندشان مسیر زائران را با آرامشی خاص مزین می‌کند و هر شاخه قصه‌ای از تلاش هنرمندان و دعاهای بی‌شمار مردم را در دل خود دارد. مسیر سنگ‌فرش شده، با نور خورشید و سایه‌ درختان، جوی آرام و شاعرانه ایجاد کرده است. صدای باد میان شاخه‌ها، گاهی به آواز بنان شبیه می‌شود و گاهی پژواک واژه‌های شاملو را در گوش تداعی می‌کند. آرمگاه هنرمندان در کنار حرم امامزاده، جلوه‌ای کم‌نظیر از هم‌نشینی دین و فرهنگ را رقم زده است. این مکان، نمونه‌ای زنده از گردشگری مذهبی است که هم زیارت و دعا را در خود جای داده و هم فرصتی برای تأمل در میراث فرهنگی ایران فراهم می‌کند. زائران، در کنار خواندن فاتحه، با دیدن آرامگاه هنرمندان و شنیدن روایت زندگی آن‌ها، با تاریخ معاصر ایران آشنا می‌شوند.
نسیم پاییزی از میان درختان عبور می‌کند و بر سنگ‌ها می‌وزد. صدای مؤذن از حرم به گوش می‌رسد و در دل آن، پژواک صدا هنرمندان شنیده می‌شود. اینجا، خاک و باد، صدا و سکوت، زندگی و مرگ، در هم آمیخته‌اند. در این امامزاده زمان آرام می‌گیرد و انسان فرصت پیدا می‌کند که به گذشته نگاه کند، به هنر و زندگی کسانی که به این سرزمین معنا بخشیدند. سکوت این زیارتگاه برخلاف ظاهرش پر از زندگی است؛ صدای دعای زائران، نغمه‌های جاودانه هنرمندان و خاطراتی که هنوز در باد و خاک جریان دارند.
امامزاده طاهر(ع) موزه‌ای زنده است که تاریخ، فرهنگ و معنویت ایران را در دل خود جای داده و هر کسی که در این آستان مقدس قدم می‌گذارد بخشی از این میراث بی‌پایان می‌شود و خاطره‌ای جاودانه با خود می‌برد. اینجا، یادها زنده‌اند، هنر و ایمان تنیده شده‌اند و تاریخ و فرهنگ ایران در سکوت و حضور مردم همچنان نفس می‌کشد...
بازگشت