صفحه اصلي > سرمقاله > انقلاب اسلامی یک واقعه ایدئولوژیک فرابشری است
انقلاب اسلامی یک واقعه ایدئولوژیک فرابشری است16 بهمن 1401. نويسنده: monshi |
ملت بزرگ ایران در تاریخ پر فراز و نشیب خود، روزهای تاریخی مهمی را سپری کرده که در ذهنشان به یادگار مانده است، اما تاریخ معاصر ملت کهن ایران زمین، روزهای مهمتر از دهه فجر و ایام الله 22 بهمن را به یاد ندارد. انقلاب اسلامی نه فقط یک پدیده سیاسی اجتماعی صرف در ایران، بلکه یک واقعه ایدئولوژیک فرابشری است که یقینا ریشه های آن در تئوری های مرسوم سیاسی و اجتماعی روز، یافت نمی شود. به گواهی بسیاری از متفکرین و متخصصین علوم سیاسی و اجتماعی، وقوع چنین انقلابی را بر اساس داشته های نظام طاغوتی و حامیان قدرتمند خارجی اش، حتی محتمل هم نمی دانستند. چه رسد به پیروزی و دوام آن. شاید برای ما که در درون کشور ایران زندگی می کنیم خیلی از مسائل مربوطه، ملموس نباشد و چون ماهی که درون دریاست و درک و تصوری از دریا ندارد، دورنمایی از انقلاب نداشته باشیم؛ اما حقیقت آن است که نمای بیرونی آن متفاوت از آن چیزیست که ما می بینیم.انقلاب اسلامی دوستان و دشمنان خاص خود را دارد که هر کدام از منظری بر له یا علیه او می اندیشند و آن را تحلیل می کنند.دوستان که جای خود دارد و در بسیاری مواقع از نظرات، توقعات، انتظارات و تحلیل های آنان از انقلاب گفته شده است. اما از نظر دشمنان، انقلاب اسلامی هیچ دستآورد مثبتی نداشته است. اینان تلاش می کنند که همواره در قیاس با پیش از انقلاب و یا در قیاس با دیگر کشورها ایران را عقب مانده، جهان سومی، ضعیف و خوار جلوه داده و تمام پیشرفتهای حاصله را نتیجه جبر گذر زمان بدانند.دشمنان انقلاب همواره تلاش می کنند، فضای سیاسی و اجتماعی ایران را متشنج، در خفقان و مخالف آزادی های سیاسی و اجتماعی معرفی کنند. اقتصاد را وازده و ورشکسته، اخلاق را در اغماء و فرهنگ را منفعل و در یک کلام نظام را ناکارآمد نشان دهند. البته هر جا هم که با نظراتشان مخالف بود سعی می کنند با اقداماتی تخریبی چنین تصوری را مستند و واقعی جلوه نمایند.اینکه تا چه حد منطقی، معقول و منصف می اندیشند و رفتار می کنند، خود عریضه ایست بس مفصل که باید در پیشگاه عدل و انصاف و دادگاه وجدان به قضاوت نشست. انقلاب اسلامی موجد درخشندگی خورشید بیداری اسلامی در سراسر دنیاست.امروزه به وضوح می بینیم که کسانی که انقلاب اسلامی را فاقد چارچوب تئوریک و مبانی نظری محکم و استواری تحلیل و تلقی می کردند، نسخه تمام نظریات خام آنها پیچیده شد.در واقع مبنای نظریات آنها از ابتدا بر پایه برداشت های خام و تحلیل های زمینی و سطحی شکل گرفته بود که همه چیز را در گستره محدود ذهن و مبتنی بر نظریه پردازی های منتج از ایدئولوژی حاکم بر نگرش خود و در چارچوب تجربیات و اندیشه های بشری خویش می دیدند.این طیف به اصطلاح نظریه پرداز غافل از قدرت ماورائی که آن را در تقسیم بندی گونه های قدرت نوعی گزاره غیر علمی می پندارند انقلاب اسلامی را دارای موجی کوتاه و زودگذر عنوان می کردند. تئوری صدور انقلاب حضرت امام(ره)و مقاومتهایی که حتی برخی از داخلی ها در این زمینه می کردند، امروز به صورت کامل به عینیت رسیده است و مهمترین نمود و مصداق عینی آن همین گفتمان بیداری اسلامی و دومینوی قیام ملتهای منطقه بوده است که در برابر دیکتاتورهای فاسد خود به پا خاسته اند.انقلاب اسلامی نماد مشارکت و سهیم بودن در تصمیم گیریها و عقل جمعی برای اداره جامعه و حکومت مبتی بر مردمسالاری دینی است. مهدی جعفری -مدیر مسئول بازگشت |