صفحه اصلي > سرمقاله > پیوند اقتصاد دانشبنیان با اشتغال جوانان
پیوند اقتصاد دانشبنیان با اشتغال جوانانامروز, 08:33. نويسنده: monshi |
اشتغال جوانان، یکی از مهمترین دغدغههای جامعه ایران در دهههای اخیر بوده است. فتانه محمودخانی/ نسلی پرانرژی، تحصیلکرده و خلاق در برابر بازاری ایستاده که فرصتهای شغلی آن نهتنها محدود، بلکه در بسیاری موارد نامتناسب با تواناییها و خواستههای نسل جدید است. جوانان امروز با پرسشی اساسی روبهرو هستند: آینده کاری ما در اقتصاد سنتی و منابع خام است یا در اقتصاد نوآورانه و دانشبنیان؟ پاسخ به این پرسش، سرنوشت توسعه ایران را نیز مشخص میکند. زیرا تجربه کشورهای مختلف نشان داده است که اتکا به منابع طبیعی، دیر یا زود با محدودیتها و بحرانها روبهرو میشود، اما سرمایهگذاری روی دانش و نوآوری، راهی پایدار برای ایجاد ثروت و اشتغال مولد خواهد بود.اقتصاد دانشبنیان، اقتصادی است که بر پایه تولید، توزیع و بهکارگیری دانش و فناوری استوار است. در این الگو، مغزها و ایدهها جایگزین منابع طبیعی میشوند و ارزش افزوده از نوآوری ناشی میشود، نه از خامفروشی. کشورهایی چون کرهجنوبی، هند و حتی برخی کشورهای منطقه با تکیه بر همین مدل توانستهاند تحولات چشمگیری در اشتغال و رشد اقتصادی خود رقم بزنند.ایران نیز ظرفیتهای کمنظیری برای چنین مسیری دارد: جمعیتی جوان و تحصیلکرده، هزاران نخبه دانشگاهی و علمی، و فرهنگی که همواره بر نوآوری و خلاقیت تأکید داشته است. اگر این سرمایه انسانی در بستر مناسبی قرار گیرد، میتواند موتور اصلی حرکت اقتصاد کشور شود.اقتصاد دانشبنیان میتواند دنیایی از فرصتهای شغلی را برای جوانان فراهم کند؛ فرصتهایی که نه تنها به استخدامهای سنتی محدود نیستند، بلکه امکان کارآفرینی و خلق شغل را نیز به همراه دارند.در حوزه فناوری اطلاعات، هر روزه استارتاپهایی شکل میگیرند که با کمترین سرمایه اولیه توانستهاند بازارهای بزرگی را تسخیر کنند. کشاورزی هوشمند، نمونهای دیگر از پیوند علم و تولید است که میتواند هم بهرهوری را افزایش دهد و هم زمینه اشتغال متخصصان جوان را در بخش کشاورزی فراهم آورد. صنایع خلاق، از بازیهای رایانهای گرفته تا تولید محتوای دیجیتال و صنایع فرهنگی، نمونههای دیگری هستند که نشان میدهند چگونه ایدههای نو میتوانند ارزش اقتصادی عظیمی ایجاد کنند.با وجود این ظرفیتها، موانع قابل توجهی بر سر راه توسعه اقتصاد دانشبنیان در ایران وجود دارد. بروکراسی پیچیده و قوانین دستوپاگیر، نخستین مانع است. بسیاری از استارتاپها و شرکتهای نوپا در همان مراحل ابتدایی با سد مجوزها و مقررات غیرضروری مواجه میشوند و توان ادامه فعالیت را از دست میدهند.کمبود سرمایهگذاری و ضعف نظام تأمین مالی نیز از دیگر چالشهاست. در حالی که در کشورهای پیشرفته صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر، ریسک حمایت از ایدههای نو را به عهده میگیرند، در ایران جوانان اغلب باید با سرمایه شخصی و منابع محدود خود وارد میدان شوند. همین مسأله باعث شده بخشی از ظرفیت عظیم نخبگان به دلیل نبود حمایت مالی، بیثمر باقی بماند.مهاجرت نخبگان، دیگر چالشی است که بیتوجهی به اقتصاد دانشبنیان در پی داشته است. وقتی جوانان با استعداد، در کشور خود فرصتهای کافی برای رشد و فعالیت نمییابند، طبیعی است که راهی کشورهایی شوند که قدر تواناییهایشان را بیشتر میدانند.در این میان، نقش دولت و بخش خصوصی هر دو تعیینکننده است. دولت باید با سیاستگذاری درست، قوانین دستوپاگیر را کاهش دهد، زیرساختهای ارتباطی و فناورانه را توسعه دهد و از طریق مشوقهای مالی، انگیزه سرمایهگذاری در بخش دانشبنیان را افزایش دهد.بخش خصوصی نیز باید پا به میدان بگذارد. تجربه نشان داده است که شتابدهندهها، مراکز نوآوری و صندوقهای سرمایهگذاری خصوصی، بهترین بستر را برای شکوفایی ایدههای جوانان فراهم میکنند. حضور شرکتهای بزرگ در حمایت از استارتاپها، هم به نفع خود آنهاست و هم به توسعه اقتصادی کشور کمک میکند. بازگشت |