
صفحه اصلي > سرمقاله > نوجوانان و کتاب؛ فاصلهای که باید کم شود
نوجوانان و کتاب؛ فاصلهای که باید کم شوددیروز, 16:03. نويسنده: monshi |
|
در دنیایی که عدالت توجه معنایی ندارد و هر ثانیه هزاران پیام، تصویر و ویدئو برای تصرف ذهن نوجوانان رقابت میکنند، کتاب همچنان آرام و نجیب در گوشهای ایستاده است؛ اما همین سکوت، بزرگترین قدرت آن است. دکتر مهدی جعفری / امروز بیش از هر زمان دیگری لازم است درباره نسبت نوجوانان و کتاب، با نگاهی تحلیلی و آیندهنگر گفتوگو کنیم؛ زیرا نسل نوجوان، سرمایهای است که کیفیت تربیت فرهنگی او، مسیر توسعه فردا را تعیین میکند.نخست باید پذیرفت که ذائقه مطالعه نوجوان ایرانی در مواجهه با موج عظیم رسانههای نوین دچار دگرگونی شده است. پلتفرمهای سرگرمی، بازیهای آنلاین و شبکههای اجتماعی، ساختار توجه را بهشدت کوتاه کردهاند و همین امر کتابهای جدی و عمیق را از میدان رقابت دور میکند. اما این یک تهدید صرف نیست؛ بلکه نشانه تغییر زیستجهان نوجوان است؛ نسلی که جهان را چندرسانهای میبیند و انتظار دارد محتوا با زندگی روزمرهاش گفتوگو کند. بنابراین مهمترین پرسش این است که چگونه میتوان کتاب را دوباره به یک «نیاز» تبدیل کرد، نه یک «وظیفه»؟یکی از چالشهای بنیادین، فاصله میان محتوای کتابها و مسائل واقعی نوجوان است. بسیاری از آثار ترجمه یا تولید داخلی، با دغدغهها، نگرانیها و هیجانهای نسل امروز هماهنگ نیستند. نوجوان امروز، نه آن نوجوان دهههای گذشته است و نه قرار است با نسخههای تکراری از قهرمانسازی یا نصیحتنامههای مستقیم، جذب فرهنگ مطالعه شود. او با تجربههای پیچیدهتری روبهروست؛ از فشارهای تحصیلی و رقابتهای اجتماعی گرفته تا بحران هویت و اضطرابهای ناشی از فضای مجازی. از همینجاست که نقش نویسندگان، ناشران و سیاستگذاران فرهنگی در بهروزرسانی ادبیات نوجوان اهمیت ویژه مییابد.در کنار این، نظام آموزشی کشور نیز باید سهم خود را بپذیرد. مدرسه اگر فقط به کتاب درسی محدود بماند و مهارتهای خواندن عمیق، تفکر انتقادی و قدرت تحلیل را تقویت نکند، نمیتواند نوجوان کتابخوان تربیت کند. تجربه کشورهای پیشرفته نشان میدهد که ایجاد کتابخانههای فعال، جلسات گفتوگوی ادبی، کارگاههای کتابسازی و فعالیتهای مشارکتی با محور مطالعه، نقشی جدی در شکلگیری عادت کتابخوانی دارد. مدرسه زمانی موفق است که بهجای «تحویل اطلاعات»، مهارت «زیستن با مطالعه» را آموزش دهد.اما نمیتوان از نقش خانواده غافل شد. نوجوان در خانهای که کتاب بهعنوان یک رفتار روزمره دیده میشود، ناخودآگاه به مطالعه نزدیک میشود. بسیاری از خانوادهها ناخواسته مطالعه را به یک «کار سخت» تبدیل میکنند؛ در حالیکه برای نوجوان، مهمترین پیام، رفتار والدین است، نه توصیههای آنان. خانهای که در آن گفتوگو درباره کتاب جریان دارد، بهترین بستر برای پرورش نسل کتابخوان است. با این حال، چالش دیگر، اقتصاد کتاب است. کاهش قدرت خرید خانوادهها، افزایش قیمت کاغذ و محدود بودن تولیدات جذاب برای نوجوانان، همگی باعث شده که کتاب برای برخی خانوادهها از سبد کالای فرهنگی حذف شود. اگرچه طرحهایی مانند تخفیفهای فصلی و رویدادهای کتابخوانی مؤثر هستند، اما اندیشهورزی در حوزه تأمین یارانه هدفمند، حمایت از نویسندگان حوزه نوجوان و تقویت کتابخانههای عمومی، میتواند اثر بیشتری داشته باشد. وقتی دسترسی آسان شود، انتخاب هم آسانتر خواهد شد.در کنار چالشها، فرصتهایی نیز وجود دارد. نوجوان امروز، ذهنی خلاق، جستوجوگر و اهل تجربه دارد. اگر کتابها بتوانند به زبان او سخن بگویند، مخاطب را از دست نخواهند داد. ژانرهایی مانند فانتزی، عاشقانههای سالم نوجوانانه، علمیتخیلی، زندگینامههای الهامبخش و روایتهای مستند از زندگی همسالان موفق، ظرفیتهای بالایی برای جذب نوجوانان دارند. همچنین کتابهای تعاملی، کمیکها و رمانهای گرافیکی، با ساختار بصری جذاب، میتوانند پل ارتباطی میان دنیای تصویری نوجوان و جهان مطالعه باشند. از سوی دیگر، رسانهها نیز نقش تعیینکنندهای دارند. پوشش دادن کتابهای مناسب نوجوان، معرفی نویسندگان جوان، ایجاد کمپینهای مطالعه و روایتهای جذاب از تجربه کتابخوانی، میتواند چهرهای تازه و دوستداشتنی از کتاب ارائه کند. رسانهها قادرند کتاب را از یک کالای فرهنگی خاموش، به یک «اتفاق اجتماعی» تبدیل کنند؛ اتفاقی که نوجوان احساس کند بخشی از آن است.نکته مهم دیگر، توجه به هویت ایرانی ـ اسلامی در ادبیات نوجوان است. نوجوان باید بتواند در آینه کتاب، جهانبینی، تاریخ، فرهنگ و قهرمانان سرزمین خود را ببیند؛ اما به شیوهای جذاب، امروزی و صمیمی. ادبیاتی که نتواند بین سنت و نیازهای نسل امروز پیوند برقرار کند، محکوم به فراموشی خواهد بود. در نهایت، کتاب همچنان یکی از مطمئنترین راهها برای ساختن آیندهای عاقلانهتر و جامعهای اخلاقیتر است. نوجوان امروز بیش از هر نسلی به «پناهگاه فکری» نیاز دارد؛ پناهگاهی که او را در برابر سطحینگری، هیجانزدگی رسانهای و فشارهای روانی حفظ کند. کتاب میتواند این پناهگاه باشد؛ اگر ما بتوانیم فاصله میان نوجوان و مطالعه را با سیاستگذاری درست، تولید محتوای باکیفیت و ایجاد محیطهای دوستدار کتاب پر کنیم.امروز بیش از هر زمان دیگر باید پرسید: اگر کتاب در زندگی نوجوان حضور نداشته باشد، چه چیزی جای آن را پر میکند؟ پاسخ این پرسش، ضرورت توجه به فرهنگ مطالعه را برای خانواده، مدرسه، رسانه و جامعه روشنتر میکند. بازگشت |