صفحه اصلي > شهری > غفلت شهرداریها از نقد درون سازمانی نیازمند بازنگری جدی است
غفلت شهرداریها از نقد درون سازمانی نیازمند بازنگری جدی است29 بهمن 1393. نويسنده: monshi |
شهرداریها طی یکی دو دهه اخیر بویژه پس از تشکیل شورهای اسلامی شهرها، موفقیت های بزرگی را در زمینه اعتماد سازی و جلب رضایت عامه مردم در کارنامه خود رقم زده اند اما هرگز در صدد نقد عملکرد سازمان متبوع بر نیامده و قلم فرسایی نکرده اند. خرد ورزی و عقلانیت، خصیصه ذاتی انسان این آفریده ممتاز و خلاق جهان آفرینش است. او در گذرگاه تاریخ، جهان را آنچنان که اراده می کند متحول می سازد. موانع موجود در راه پیشرفت و تکامل را از میان بر می دارد و به پشتوانه تدبر و ژرف اندیشی راه برون رفت از بحران ها و تنگناها را می یابد تا بدینسان افق های روشن و امید بخشی را به روی آیندگان بگشاید. اما این خصیصه ممتاز، در جهان پر از رمز و راز و شتاب آلود امروز که به لحاظ ماهیت امرعصر ارتباطات نامیده می شود، به واکاری روابط و مناسبات نوین و نوظهور جامعه بشری، شناخت راههای برون رفت از بحران های ارتباطی و تدوین برنامه های راهبردی در امر تسریع و تسهیل ارتباطات اجتماعی در ابعاد ملی و بین المللی انجامیده است. بنابر این می توان گفت که خاستگاه روابط عمومی ها، همانا ضرورت گریز ناپذیر تاریخی – اجتماعی عصر حاضر بوده است و علل پیدایش آنها را باید در نیاز های تاریخی انسانی جستجو کرد که هویت او بر بستر مناسبات نوین جهان تعریف و تعیین شده است. البته ناگفته نماند که در تعریف و تبیین روابط عمومی، نظریه پردازی های گوناگونی شده است که هر چند وجوه متشارک و متشابهی بین آنها وجود دارد، ولی هر کدام متناسب با خاستگاه، نیات و اهداف خاص سازمانی خود به تعریف از آن پرداخته اند. بر آن نیستیم که نقد جامع این دیدگاه ها را مطمح نظر و وجهه همت خود قرار دهیم، زیرا چنین نقدی ما را از هدف اصلی که فراتر از محدوده پر سه زدن در کوچه پس کوچه های تعاریف سنتی است، باز می دارد. خاطر نشان می کند که روابط عمومی های سنتی در جامع ترین و کامل ترین شکل خود، امروزه از تحقق اهداف و انجام وظایف خود عاجز می مانند. زیرا در زیر گامهای شتابان و سهمگین ارتباطات نوینی که مولود تحولات پی در پی اجتماعی است، رنگ می بازند و محتوم به فراموشی است. باریک اندیشی و ژرف اندیشی در باب آسیب شناسی روابط عمومی سنتی، این حقیقت تلخ را بر ما مکشوف می سازد که نقد عملکرد ها جایگاه رفیع و روشنی نداشته است و هر گاه سخن از نقش آن در ایجاد و استحکام بخشی ارتباط دو سویه بین سازمان ها و عامه مردم به میان آمده است، این نکته مغفول مانده است که اساسا حتی در آرمانی ترین نهاد های مردمی، نوع رابطه ما بین روابط عمومی با مدیریت عالیه آن، ماهیت تابع و متبوعی دارد. ضعف در سنجش افکار عمومی، موجب شد که تبلیغات عقیم و خنثی از قبیل بنر و پوستر بدون در نظر گرفتن اقبال و اعراض مردم، در تعارض با اهداف متعالی مدیریت های عالیه شهری قرار گیرد. وضعیت روابط عمومی موسسات اقتصادی و تجاری به خاطر فقدان مجال نقد وخامت بار تر از این بوده است. اغلب ایت بنگاههای تجاری، تولیدی و... در پی احراز کامیابیهای بزرگ اقتصادی بدون در نظر گرفتن رضایت مشتریان بوده اند. جان کلام اینکه این واگرایی روابط عمومی ها در حوزه نقد دقیق و مو شکافانه عملکرد های سازمانی و تعارف و اغماض در تحلیل بیطرفانه و صادقانه باز خورد کنش ها و خط مشی های سازمانی، حاصلی جز تشدید و تعمیق بحران ها ی نا خواسته و نقص اصول سازمانی نداشته و حقیقتا محل ایراد بوده است. اما اینک با پیدایش روابط عمومی های نوخاسته الکترونیک، فصل نوینی در گسترش و ژرفش روابط و مناسبات متقابل مردم و مسوولین آغاز گردیده است. البته گفتنی است که رویکردی تحت عنوان روابط عمومی الکترونیک از نظر ماهیت شناسی باید در حوزه روش شناسی مورد ارزیابی قرار گیرد. اصل سنخیت و همگرایی بین هدف های سازمانی شهر داری ها و دستیابی به آن با در نظر گرفتن مولفه هایی همچون عصر سرعت و ارتباطات، منجر به پیدایش گریز ناپذیر روابط عمومی مبتنی بر ارتباطات الکترونیک شده است و بی شک در پرتو چنین رخدادی جهش بزرگی در تسهیل و تسریع امور شهروندان و مخدومین این نهاد به وجود آمده است. به ضرس قاطع ریشه و بن مایه ی حدوث این جهش ارتباطی را باید در یک انقلاب فراگیر جهانی که اینک بر تار و پود روابط حاکم بر جوامع بشری نقش انداخته است جستجو کرد. به عبارت دیگر در فرایند توسعه ساختار مند عظیمی که در ابعاد گوناگون اقتصادی، اجتماعی، علمی، سیاسی و فرهنگی به وقوع پیوسته، توسعه ارتباطات پیشرفته و الکترونیک ضرورتی اجتناب ناپذیر و الزام آور تلقی گردیده است. اما به راستی آیا به صرف مدیریت و راهبری ظفر مندانه در قلمرو ارتباطات الکترونیک روابط عمومی ها به و یژه روابط عمومی نهاد بزرگی همچون شهر داری ها که به لحاظ گستردگی خدمات آنها، ارتباط تنگاتنگ و گسست ناپذیری با آحاد جامعه شهری پیدا کرده است می توان نتیجه گرفت که به نیکی از عهده به دوش کشیدن رسالت های بزرگ و تحقق هدف های راهبردی خویش بر آمده ایم؟ همانطور که پیشتر به آن اشاره شد، چنین فرضی باطل است. زیرا در ورای این ساز و کار های نوین و پیشرفته و ابزار گرایانه، باید اندیشه های حکیمانه و هدایتگرانه وجود داشته باشد که بتواند این روش های پیشرفته را در مسیر محقق ساختن منویات راهبران و کارگزاران نظام اجتماعی هدایت نماید. بنابراین حضور نیرو های متخصص و اندیشمند بیش از پیش ضرورت می یابد و پرده از این حقیقت بر می دارد که روابط عمومی های شهر داری ها در فرایند توسعه ای که پیش روی خواهند داشت باید ضمن ارتباط تنگاتنگ با جامعه شهری و آشنایی با نیاز ها و آرزو های مشترک مردمانی که برای خدمت گزاری به آنها کمر همت بسته اند و نیز تقویت روحیه مردم گرایی و انسان دوستی در تشکیلات سازمانی خود، نقد را حرمت بنهند و دانش اجتماعی خویش را متناسب با شان و مکانت جامعه ارتقا بخشند تا بدین ترتیب راه دستیابی به هدف هایی که غالبا در زیر فشار روش های ابزار گرایانه پنهان و مغفول مانده است، هموار گردد. آری چشم انداز روابط عمومی آرمانی و دلخواه جامعه شهری به ویژه جامعه کلانشهر های ایران ، مراکز ارتباطی پویشگر، اندیشه پرداز و تحلیل گری خواهد بود که به پشتوانه تخصص های علمی در حوزه های مردم شناسی، جامعه شناسی، علوم ارتباطات از عهده تطبیق کلی دانش روابط عمومی با شرایط خود ویژه جامعه ای که در آن زندگی می کنند، بر آیند و بتوانند با ارایه طریق های خرد ورزانه و موثر مانع از پیداری بحران های نوظهور گردند. اما بی شک برای تحقق این امر رسانه های جمعی به ویژه صدا و سیما باید نقش کلیدی داشته باشند و با تفاهم، تعامل و همگرایی با روابط عمومی شهرداری ها که راه هموار و درستی را بستر سازی کرده اند، در نیل به اهداف عالیه مدیریت شهری با جامعه شهری نقش آفرین باشند. حریم نقد و نقادی را آلوده بر منافع جناحی نکنند تا منافع و مصالح عامه مردم در مذبح منافع عده ای خاص قربانی نشود. ابراهیم معتمدی مدیر روابط عمومی و امور بین الملل شهرداری اصفهان بازگشت |