صفحه اصلي > تنور داغ > گود حصارک کرج؛زخمی چرکین بر پیکر شهر
گود حصارک کرج؛زخمی چرکین بر پیکر شهرامروز, 10:23. نويسنده: monshi |
بیش از یک دهه است که گود عمیق و رها شده حصارک در کرج، نه تنها به معضلی شهری تبدیل شده، بلکه به نمادی تلخ از بیمسئولیتی، ترک فعل و بیتوجهی سیستماتیک مسئولان استانی و شهری بدل گشته است. *آرمین رامبرزینی کنشگر اجتماعی و فعال رسانه ای* این حفره عظیم که زمانی قرار بود به سازهای تجاری تبدیل شود، اکنون دهانی باز کرده در دل بافت مسکونی، و هر روز بیش از پیش سایه تهدید خود را بر سر ۷۲ خانوار همسایه گسترانده است. بررسی اخبار و گزارشهای منتشر شده در خبرگزاریها و رسانههای محلی و کشوری، تصویری نگرانکننده از این وضعیت ارائه میدهد؛ تصویری که در آن وعدههای بیشمار، بوروکراسی پیچیده، و از همه مهمتر، بیتفاوتی مفرط، جان و مال شهروندان را به بازی گرفته است.عمق فاجعه زمانی ملموستر میشود که به یاد میآوریم این گودال، با وسعت ۶۸۰۰ متر مربع و عمقی معادل یک ساختمان سه طبقه، نه در بیابان، بلکه در میان خانههای مردم قرار دارد. خانههایی که به تعبیر برخی، اکنون سستیشان به سستی خانه عنکبوت میماند. این وضعیت، زندگی روزمره دهها خانواده را تحتالشعاع قرار داده است. تصور کنید با هر بارشی، با هر لرزش خفیف زمین، و با هر خبری از عدم پیشرفت در حل این معضل، چه اضطرابی بر این خانوادهها مستولی میشود. فیلم دلخراش دختربچههایی که با استانبولی بنایی سعی در پر کردن این گودال دارند، اوج استیصال و درماندگی مردمی است که از دستگاههای مسئول قطع امید کردهاند. این تصویر تکاندهنده، تلنگری است به وجدان هر مسئولی که در این پرونده دخیل بوده و در انجام وظیفه خود کوتاهی کرده است. این کودکان معصوم، نمادی از نسلی هستند که ناکارآمدی و بیتدبیری ما را با پوست و خون خود لمس میکنند. آنچه بر نگرانیها میافزاید، سابقه طولانی و پر از وعده و وعید این پرونده است. بنابر گزارشها، گود حصارک بیش از ۱۰ سال پیش به صورت غیراصولی ایجاد و به دلیل سهلانگاری مدیران وقت، نیمهکاره رها شد. در طول این یک دهه، بارها و بارها مسئولان مختلف، از استانی گرفته تا شهری، وعده حل و فصل این مشکل را دادهاند. وعدههایی که تعدادشان از عدد ۱۰ فراتر رفته و همگی بر زمین ماندهاند. این چرخه معیوب وعده و عمل نکردن، اعتماد عمومی را به شدت خدشهدار کرده است. مردمی که یک دهه با ترس زندگی کردهاند، دیگر به وعدهها باور ندارند. نمونه بارز این بیاعتمادی، عدم تمکین برخی ساکنان به درخواست دستگاه قضایی در سال ۱۴۰۱ برای تخلیه منازلشان بود. چرا که تجربه به آنها آموخته بود که ممکن است پس از تخلیه، سرنوشتی نامعلوم در انتظارشان باشد و مشکل اصلی همچنان پابرجا بماند.مسئله اصلی و انتقادی در این پرونده، پدیده “ترک فعل” است که صراحتاً از سوی یکی از اعضای شورای شهر کرج مطرح شده است. ترک فعل به معنای عدم انجام وظیفهای است که قانون بر عهده مسئولی گذاشته است. وقتی یک عضو شورا، که خود بخشی از سیستم مدیریت شهری است، اذعان به ترک فعل میکند، نشان میدهد که این مشکل ریشه در قصور و کوتاهی آگاهانه یا ناآگاهانه برخی افراد و نهادها دارد. این وضعیت، تنها یک گودال رها شده نیست؛ این یک بحران مدیریتی است که ابعاد مختلفی دارد. ابعاد حقوقی، ایمنی، اجتماعی، و حتی روانی. از منظر حقوقی، حق برخورداری از مسکن ایمن و زندگی در محیطی عاری از خطر، از حقوق اولیه شهروندی است. بیتوجهی به گود حصارک، نقض آشکار این حقوق است. از منظر ایمنی، این گودال بمبی ساعتی است که هر لحظه ممکن است فاجعهای جبرانناپذیر را رقم بزند. از منظر اجتماعی، این وضعیت بیاعتمادی مردم به مسئولان را تشدید میکند. وقتی مردم میبینند یک مشکل ده ساله با وجود وعدههای مکرر حل نمیشود، دیگر چگونه میتوانند به کارآمدی و صداقت مسئولان در سایر حوزهها اعتماد کنند؟ این بیاعتمادی سرمایه اجتماعی شهر را از بین میبرد و مشارکت مردم در امور شهری را کاهش میدهد. از منظر روانی نیز، زندگی در مجاورت چنین گودالی، با اضطراب و نگرانی دائمی همراه است و سلامت روان ساکنان را به خطر میاندازد. اکنون زمان آن فرا رسیده است که مسئولان امر، به جای وعدههای توخالی و انداختن توپ به زمین یکدیگر، با عزمی جدی و اقدامی قاطعانه، به این بحران پایان دهند. این پرونده نیازمند پیگیری مجدانه قضایی برای برخورد با مقصران اصلی، چه مالک و چه مسئولانی که ترک فعل کردهاند، است. همچنین، دستگاههای مسئول شهری باید با اولویت قرار دادن جان مردم، هرچه سریعتر نسبت به ایمنسازی و پر کردن این گودال اقدام کنند. هزینه این کار، هرچند سنگین باشد، به مراتب کمتر از هزینه جانی و اجتماعی فاجعهای است که در صورت تداوم این وضعیت ممکن است رخ دهد. بازگشت |