صفحه اصلي > یادداشت > الهام گيري انقلابيون مصر از سخن معروف امام خمینی (ره)
الهام گيري انقلابيون مصر از سخن معروف امام خمینی (ره)29 شهریور 1393. نويسنده: monshi |
زماني كه امام خميني(ره) در سال 1361 جمله معروف «راه قدس از كربلا مي گذرد» را بيان فرمودند عده اي آن را آرماني دست نيافتني از سوي يك ملت انقلابي تنها، در جهان مي پنداشتند؛ اما اكنون بعد از 30سال از آن زمان و فراگير شدن امواج بيداري اسلامي اين سخن، از سوي انقلابيون كشورهاي اسلامي با اقبال مواجه شده است. پس از شكست اعراب در جنگ با رژيم صهيونيستي، دشمني ملت هاي مسلمان در مقابل اسراييل شدت يافت و خطر حضور اين رژيم در منطقه به وضوح آشكار گرديد. بالا گرفتن دشمني كشورهاي منطقه با اسراييل، موجوديت اين غده ي سرطاني را در معرض تهديد قرار داد و همين امر باعث گرديد تا ايالات متحده ي آمريكا براي يافتن راه حلي براي نجات اسراييل از اين منجلاب به تكاپو بيفتد تا مولود نامشروع خويش را از خطر انزوا و نابودي رهايي بخشد. در همين راستا، شكست اعراب در برابر اسراييل كه با حمايت آمريكا از اين رژيم شكل گرفت، بهترين موقعيت بود تا آمريكايي¬ها، كشورهاي عرب را متقاعد سازند كه رژيم صهيونيستي قدرتي بزرگ و شكست ناپذير است و تمام كشورهاي منطقه بايد وجود او را به عنوان جانشين آمريكا در منطقه بپذيرند. خطر انزواي اسراييل در منطقه، از طرفي و لزوم جايگاه سازي براي اين رژيم جعلي از سوي ديگر، آمريكايي¬ها را بر آن داشت تا براي آشتي ميان اعراب و اسراييل دست به دامان يك طرح شوند؛ طرحي كه براي اجراي آن كشور مصر را انتخاب كردند كه رييس جمهورش «انور سادات»، با سفر به سرزمين هاي اشغالي پيشاپيش تمايل خود را براي آشتي اعلام كرده بود. سرانجام در 17 سپتامبر سال 1978م. (26 شهريور 1357ش.) پيماني به¬وسيله ي «انور سادات» (رييس جمهور وقت مصر) و «مناخيم بگين» ( نخست وزير وقت اسراييل) به امضا رسيد كه لكه ي ننگي را بر پيشاني تاريخ مصر رقم زد و اعتراض كشورها و ملت¬هاي اسلامي را در پي داشت. اكنون پس از گذشت 33 سال از اين معاهده ي ننگين، ورق برگشته است و پس از شكست¬هاي پي در پي اسراييل به¬ويژه در جنگ هاي 33 روزه با لبنان و 22 روزه با غزه، هيمنه ي پوشالي اسراييل در هم شكسته است و ملت هاي مسلمان به¬وضوح دريافتند كه با تكيه بر ايمان و استقامت در راه خدا، مي¬توان به عزت و پيروزي دست يافت. در كنفرانسي با نام «راه قدس از قاهره آغاز مي شود» كه به تازگي با حضور سران احزاب مصر در يكي از هتل¬هاي قاهره برگزار شد، يكي از سخنرانان كنفرانس اعلام كرد كه آزادي قدس با آزادي قاهره، تونس و طرابلس آغاز شده است. وي تأكيد كرد كه آزادي فلسطين محقق نمي¬گردد مگر با آزادي ملت¬هاي عربي و اسلامي اطراف فلسطين. از اين رو قيام در برابر حكام فاسدي كه طي 30 سال، ذلت و عقب نشيني همه جانبه در برابر غرب را بر ملت¬هايشان تحميل كرده بودند، اولين قدمي بود كه اين ملت ها براي دست يابي به عزت و آزادي خويش برداشتند ولي اين انتهاي راه نيست زيرا عزت اسلامي كه در پرتو بيداري اسلامي پديد آمده است، هرگز ذلت در برابر دشمنان اسلام و سازش با غاصبين قبله ي اول مسلمين را نمي پذيرد. ملت مصر مدتي پس از سرنگون ساختن ديكتاتور مصر «حسني مبارك»، بار ديگر با الهام از مراسم عبادي سياسي نماز جمعه در 9 سپتامبر 2011م./ 18 شهريور 1390ش.، دست به تظاهرات زدند و با حمله به سفارت اسراييل در قاهره و تسخير آن اعلام كردند كه خواهان قطع ارتباط با رژيم صهيونيستي هستند و وجود اين رژيم را به رسميت نمي¬شناسند. در يك نظرسنجي، 57 درصد مردم مصر خواستار اصلاح اين معاهده شدند و تنها 28 درصد برقراري اين توافق نامه را خواستار شدند و بقيه نيز آمادگي خود را براي لغو كامل اين معاهده اعلام كردند. البته با نگاه به موضع¬گيري هاي احزاب و ملت مصر آشكار مي شود كه اغلب موافقان با پيمان «كمپ ديويد» را غير مسلمانان مصري تشكيل مي دهند در حالي كه حداقل 72 درصد مردم مصر با اين پيمان اعلام مخالفت كرده اند. «عصام شرف»، نخست وزير مصر نيز در گفت وگويي تلويزيوني با شبكه ي «تي.آر.تي» تركيه با اعلام اين كه پيمان كمپ ديويد قابل تغيير است، تصريح كرد كه اين توافق مقدس نيست. اظهارنظرهاي وي، خشم سران رژيم صهيونيستي را در پي داشت كه به طوري كه سفير مصر در تل آويو را براي اعلام نارضايتي خود از اين اظهارنظرها فرا خواندند. يكي از عواملي كه باعث تشديد اعتراض ها برضد ارتباط با رژيم صهيونيستي در مصر شد، حمله ي جنگنده هاي اين رژيم به نقاط مرزي مصر در صحراي سينا بود. در جريان اين حمله ي هوايي كه در تاريخ 19 آگوست 2011م./ 28 مرداد 1390ش. واقع شد چهار سرباز مصري كشته شدند. اين امر خود به نوعي نقض قرارداد كمپ ديويد از جانب اسراييل به شمار مي رود، از اين رو متعهد ماندن مصر بر اين عهدنامه ي ننگين كه از طرف مقابل مورد نقض قرار گرفته است، نشان دهنده ي ضعف مصر در مقابل اسراييل است. اين عملكرد اسراييل، واكنش¬هاي تندي را در ميان مردم و نخبگان مصري در پي داشت كه اغلب آنان قطع ارتباط با اين رژيم و الغاي معاهده ي كمپ ديويد را خواستار شدند و در نتيجه، اين واكنش ها به جايي رسيد كه مردم مصر به سفارت اسراييل هجوم بردند و خواهان اخراج سفير اين رژيم از كشورشان شدند. حزب «ائتلاف جوانان انقلاب مصر» در يكي از هتل هاي قاهره كنفرانسي را با حضور سران احزاب ديگر مصر ترتيب داد كه نام اين كنفرانس، خود گوياي ديدگاه اين احزاب در مورد اسراييل بود. در اين كنفرانس كه «راه قدس از قاهره آغاز مي-شود»نام داشت، سران احزاب به بيان ديدگاه¬هاي خود پرداختند. «عبدالعزيز الحسيني» از سران حزب «كفايه»، اعلام كرد كه افزون بر قطع صدور گاز به اسراييل لازم است صدور بنزين نيز به اين رژيم قطع شود اگرچه صدور بنزين از توافقات كمپ ديويد است. وي گفت: «تا چه زماني قرار است كه حكومت ها و نظام هاي عربي از ملت هايشان دور باشند؟» و در سؤال ديگري پرسيد: «چگونه در حالي كه سران پيشين مصر به¬دليل صادرات گاز مصر به اسراييل با قيمتي پايين محاكمه مي¬شوند، هنوز اين صادرات ادامه دارد؟» «احمد رامي» يكي از سران حزب عدالت و آزادي (از شاخه اي جماعت اخوان المسلمين مصر) در اين كنفرانس تأكيد كرد كه آزادسازي قدس با پيروزي انقلاب مصر آغاز شده است. وي گفت: «تاريخ اثبات كرده است كه هميشه آزاد سازي فلسطين از خارج مرزهاي آن آغاز مي شود.» «حافظ سلامه» رهبر مقاومت مردمي در سوئز، با موضع گيري در مقابل حمله ي جنگنده هاي اسراييلي به مرز سينا تصريح كرد كه پيمان كمپ ديويد با حمله ي اين رژيم به مرز مصر و كشتن سربازان مصري، ملغي شده است و سربازان مصري بايد در وجب به وجب صحراي سينا استقرار يابند. افزون بر اين بايد سفير اسراييل از قاهره اخراج شود و سفير مصر نيز از تل آويو فراخوانده شود. «ايمن نور»، كانديداي احتمالي رياست جمهوري مصر، نيز در يك برنامه ي تلويزيوني اعلام كرد كه ايجاد تغيير در معاهده ي كمپ ديويد به مراتب مهم تر از طرد سفير اسراييل است و از اين فرصتي كه به دست آمده بايد براي تعديل اين پيمان استفاده كرد. در همين راستا وكيل مصري به نام «نبيه الوحش»، دادخواستي را براي الغاي معاهده ي كمپ ديويد به دادگستري اداري مصر ارايه كرد. وي در گفت وگو با شبكه ي «سي.ان.ان» عربي گفت: «اسراييل معاهده ي كمپ ديويد را پس از كشتن 23 شخص مصري در مرزهاي مصر و فلسطين اشغالي نقض كرده است و منطقي نيست كه اين معاهده را تنها از جانب مصر لازم الاجرا بدانيم.» اما در اين ميان، افرادي نيز مانند «عمرو موسي» در موضع گيري خويش دچار دوگانگي شدند و اين تناقض¬گويي آنان ناشي از اين بود كه اين افراد از طرفي به دنبال كسب حمايت مردمي و از جانب ديگر به¬دنبال راضي نگاه داشتن اربابان غربي شان بودند. عمرو موسي كه يكي از كانديداهاي احتمالي رياست جمهوري مصر قلمداد مي شود، طي كم تر از يك ماه 180 درجه در موضع خود تغيير جهت داد. وي در اواسط ماه سپتامبر سال جاري (اواخر شهريور ماه) اعلام كرد كه معاهده ي كمپ ديويد يكي از سندهاي تاريخي است كه هر گونه تعرض به آن ناممكن است.اين در حالي بود كه وي كم تر از يك¬ ماه قبل اظهار داشته بود كه عمر كمپ ديويد به پايان رسيده است و بايد تعديل شود چرا كه اين قرار داد نه انجيل است و نه قرآن تا ابدي باشد. «سايت الوفد» كه به حزب الوفد مصر تعلق دارد با قرار دادن مقاله¬اي به انتقاد از اين رفتار عمرو موسي پرداخته است. «طلعت المغربي»، نويسنده ي مقاله، بعد از بيان اين تناقض در موضع عمرو موسي، مي نويسد: «متأسفانه بعضي از كانديداهاي رياست جمهوري مي پندارند كه رأي دهندگان يا عموم مردم از حافظه برخوردار نيستند و مي توان آنان را فريب داد و عواطفشان را به بازي گرفت.» المغربي در پايان اين مقاله، به ريشه يابي اين رفتار دوگانه مي پردازد:«به نظر من ريشه ي اين موضع گيري متناقض عمرو موسي به دو احتمال باز مي گردد: احتمال اول اين كه او مي¬خواهد به وسيله ي بازي با عواطف مردم مصر، به جايگاهي دست يابد تا براي پيروزي در انتخابات رياست جمهوري از آن استفاده كند. احتمال دوم اين است كه عمرو موسي با موضع گيري اول خود، در واقع مجلس نظامي حاكم در مصر را مورد سرزنش قرار داد و اسباب ناراحتي اين مجلس را فراهم ساخت، از اين رو مجبور شد براي به¬دست آوردن رضايت آنان اعلام كند كه به هيچ وجه نمي توان در پيمان كمپ ديويد تغييري ايجاد كرد يا به آن تعرض كرد.» در پايان ضروري است كه با نگاهي قرآني به بررسي مشروعيت اين معاهده و سياست¬هاي مشابه آن، پرداخته شود: قرآن، مسلمانان را از همكاري با يهود و نصاري به شدت برحذر ميدارد، نخست ميگويد: «اي كساني كه ايمان آوردهايد، يهود و نصاري را تكيه گاه و هم پيمان خود قرار ندهيد.» (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَ النَّصاري أَوْلِياءَ). يعني ايمان به خدا ايجاب مي كند كه به خاطر جلب منافع مادي با آن ها همكاري نكنيد. «اوليا» جمع «ولي» از ماده ي «ولايت» به معني نزديكي فوق العاده ميان دو چيز است كه به معني دوستي و نيز به معني هم پيماني و سرپرستي آمده است، ولي با توجه به شأن نزول آيه و ساير قرائني كه در دست است، منظور از آن در اين جا اين نيست كه مسلمانان هيچ گونه رابطه ي تجاري و اجتماعي با يهود و مسيحيان نداشته باشند بلكه منظور اين است كه با آن ها هم پيمان نگردند و در برابر دشمنان روي دوستي آن ها تكيه نكنند. مسأله ي «هم پيماني» در ميان عرب در آن زمان رواج كامل داشت و از آن به «ولاء» تعبير مي شد. جالب اين كه در اين جا روي عنوان «اهل كتاب» تكيه نشده بلكه به عنوان «يهود و نصاري» از آن ها نام برده شده است، شايد اشاره به اين است كه آن ها اگر به كتب آسماني خود عمل مي كردند هم پيمانان خوبي براي شما بودند، ولي اتحاد آن ها با يك ديگر از روي دستور كتاب هاي آسماني نيست بلكه روي اغراض سياسي و دستهبنديهاي نژادي و مانند آن است. سپس با يك جمله ي كوتاه دليل اين نهي را بيان كرده، ميگويد: «هر يك از آن دو طايفه، دوست و همپيمان هممسلكان خود هستند.» (بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ) يعني، تا زماني كه منافع خودشان و دوستانشان مطرح است، هرگز به شما نمي پردازند. از اين جهت، «هر كس از شما طرح دوستي و پيمان با آن ها بريزد، از نظر تقسيم بندي اجتماعي و مذهبي جزو آن ها محسوب خواهد شد» (وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ) و شك نيست كه «خداوند چنين افراد ستمگري را كه به خود، برادران و خواهران مسلمان خود خيانت كرده و بر دشمنانشان تكيه مي كنند، هدايت نخواهد كرد.» (إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ) معاهده ي كمپ ديويد و سياست هاي مشابه آن، حكومت هاي اسلامي را به ابزاري در دست غرب و صهيونيست تبديل كرده است تا جايي كه در قتل عام مردم مظلوم غزه يكي از مهم ترين ابزار اسراييل براي ايجاد فشار و كشتار مردم غزه همكاري رييس دولت مصر ـ حسني مبارك ـ با اين رژيم بود كه بر اساس آن، وي گذرگاه رفح را به روي مردم غزه بست و ملتي مسلمان را در برابر يهوديان غاصب تنها گذاشت. از اين رو اكثر مصري ها خواهان تعديل اين پيمان هستند بدين معنا كه اسراييل هيچ حقي در صحراي سينا نداشته باشد و اين معاهده اهرم فشاري نباشد تا مصر را به ابزاري در دست غرب مبدل سازد كه بنا به آيات شريفه ي قرآن كريم، هر مسلماني كه اين گونه با يهود و نصاري پيمان ببندد عضوي از آنان محسوب مي شود و بر همين اساس مردم مسلمان كشورهاي اسلامي در شعارهاي انقلابي خويش، سران كشورهاي خود را خدمتكاران غرب ناميدند. منبع:تسنیم بازگشت |