صفحه اصلي > یادداشت > امروز با همه احساسم ، غرق احساسم
امروز با همه احساسم ، غرق احساسم27 خرداد 1394. نويسنده: monshi |
امروز با همه احساسم ، غرق احساسم ؛ احساسی مشترک از مظلومیت ، شجاعت ، غیرت ، شهامت ، ایستادگی ، جوانمردی ، بزرگ منشی ، وطن دوستی و هزاران حس آشنای دیگر که ذهنم قدرت بیان آن را ندارد ؛ امروز با همه احساسم ، به پاس همه مردان و زنان سرزمینم که شجاعانه ایستادند تا ما باشیم و فردای ایران را رقم بزنیم ؛ ایستاده ام و تکیه بر درخت تنومندی می زنم که شجره طیبه صالحان است و به وعده الهی وارثان اصلی اش هم صالحین هستند . امروز با همه احساسم ؛ غرق در استقامت 175 یونس دست بسته ای هستم که در دل خاک با افلاک پیوند عاشقی بستند ؛ بیعت آنان زبان نزد است ؛ جوانانی که در اوج مظلومیت شهد شسرین شهادت را چشیدند ؛ درود بر بیعت پاکشان که قرن ها در تاریخ ایران ثبت خواهد شد و به نیکنامی از آنان یاد می شود. امروز همه ایران ایستاده اند تا نمادی دیگر از شجاعت ایرانی را به همه نشان دهند ؛ ایرانی شجاع و با غیرت ، ایرانی صف شکن ، ایرانی پایمرد ، ایرانی دلاور ، ایرانی ظلم ستیز ، ایرانی خردمند و ایرانی ایرانی ! امروز با همه احساسم ؛ دیروز را نگاه کردم، شاه ماهی های ایران در دستان موج واره مردم به سوی مقصد می رفتند ؛ مقصدی از نور ، اشک بدرغه راهشان بود ، همبستگی دیروز ، یادآور همه لحظاتی بود که گذشته را خاکستری رنگ می کرد ؛ آری دیروز با همه احساسم جامعه ای را دیدم که همه داوطلبانه ، بدون نگاه سیاسی ، بدون انتفاع مالی و یا جریانی ، آماده بودند تا وداع کنند با زیباترین پیام آوران بیعت . امروز ، دیروز را به روزگار دیرین گذشته رقم زده و همه جامعه مدنی نوظهور ایران را با هر نسل و صدایی زمزمه صدای استاد بود که در گوش نوازش می داد که : ما برای آنچه ایران خانه شیران شود چه خطرها کرده ایم ! رنج دوران دیده ایم ! محمدباقر فرهند - فعال سازمان های مردم نهاد بازگشت |