Logo

صفحه اصلي > یادداشت > زندگی نامه شهید داود سلمانی عمروانی اعزامی از کرج به جنگ تحمیلی

زندگی نامه شهید داود سلمانی عمروانی اعزامی از کرج به جنگ تحمیلی


18 تیر 1394. نويسنده: monshi
زندگی نامه شهید داود سلمانی عمروانی اعزامی از کرج به جنگ تحمیلی


شهید داود سلمانی در 19 شهریور ماه سال 1340 در شهرستان کرج در خانواده ای مذهبی و مسلمان دیده به جهان گشود. دوران تحصیلی دبستان و راهنمایی را در مدرسه 12 بهمن دکتر دواچی علم و صنعت سپری کرد.
زندگینامه این شهید گرانقدر به شرح ذیل است:
نام: داود
نام خانوادگی: سلمانی عمروانی
نام پدر: محمد
صادره: کرج
تاریخ تولد: 1340
تاریخ شهادت: 62/8/13
محل شهادت: پنجوین
وضعیت تأهل: متاهل
شهید داود سلمانی در 19 شهریور ماه سال 1340 در شهرستان کرج در خانواده ای مذهبی و مسلمان دیده به جهان گشود. دوران تحصیلی دبستان و راهنمایی را در مدرسه 12 بهمن دکتر دواچی علم و صنعت سپری کرد و دوران دبیرستان را در هنرستان در رشته راه و ساختمان سپری نمود ولی متاسفانه سال اخر تحصیل را به اتمام نرساند. به دلیل رویارویی با شکل گیری انقلاب اسلامی و به دلیل اینکه نقش مهمی در انقلاب اسلامی داشته باشد در اتحادیه انجمن های اسلامی و در واحد فرهنگی در سینما پرواز فعالیت می کرد و بعد از آن وارد سپاه شد و به دلیل اینکه تنها پسر خانواده بود پدر و مادرش آرزو داشتند که ازدواج کند. وی به دلیل بیماری مادرش قبول کرد و 20 روز بعد از ازدواج، مادرش فوت کرد و بعد از چهلم مادرش پدرش نیز به رحمت خدا رفت. و دو ماه بعد از تولد فرزندش شهید داود حکم ماموریت شش ماهه گرفت و در روز 17 ماه مبارک رمضان به جبهه اعزام شد که در این مدت دو بار به مرخصی آمد و پنجاه روز مانده بود که 6 ماه از ماموریتش به پایان برساند، در روز 13 آبان سال 62 در پنجوین در عملیات والفجر4 به شهادت رسید. از رابطه شهید با والدین و خانواده و مردم می توان گفت که شهید با خانواده اش خیلی خوب بود بلکه می توان گفت یک معلم بود. برای همسر و فرزندش و نسبت به دیگران و در زندگی خیلی صبور و بردبار بود و همیشه می گفت انسان در زندگی باید تفاهم داشته باشد و اگر این را داشته باشد هرگز شکست نمی خورد. همیشه می گفت ما باید خودمان را وقف انقلاب و اسلام کنیم و هر موقع و هر جایی که اسلام نیاز داشت در انجا حاضر باشیم.
وصیت نام شهید
بسم الله الرحمن الرحیم
بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان
قل اَن صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العامین (انعام 161)
بگو ای پیغمبر همانا نماز و طاعت و کلیه اعمال من و حیات و ممات من همه برای خداست که پرودگار جهانست. «و اذ القبور بعثرت علمت نفس ما قدّمت و اخّرت یا ایّها الانسان ما غّرک بربّک الکریم الذی خلقک فسوّیک فعدلک» (سوره انفطار آیات 3 الی 7) و هنگامیکه خلایق از قبرها برانگیخته شوند آن هنگام است که هر شخص هر چه مقدم و مؤخر انجام داده همه را بداند، ای انسان چه باعث شد که به خدای کریم بزرگوار خود مغرور گشتی، آن خدائیکه تو را از عدم بوجود آورد بصورتی تمام و کامل بیاراست و با عدالت برگزید. با سلام به حضرت بقیۀ الله عظم و نائب بر حقش حضرت امام خمینی (مدظله العالی) و با سپاس از تمامی شهدای اسلام، از شهدای کربلای خونین حسین (ع) گرفته تا شهدای کربلای خونین ایران و با درود و سلام بر کلیه رزمندگان کفر ستیز اسلام، رزمندگانی که تا به حال تاریخ از ایثار گری ها و جان فشانی های آنها بجز در صدر اسلام تاکنون بخود ندیده است و حال می بینم که اینان چگونه به یاری حسین زمان خود برخاسته اند و به ندای هل من ناصر ینصرنی او لبیک می گویند. ما هم اکنون در موقعیتی قرار گرفته ایم که کلیه ابر جنایتکاران دهانشان را باز کرده اند و آماده بلعیدن ما هستند و برای رسیدن به این مقصود شرمشان دست به هر جنایتی میزنند و هدف کلی که دنبال می کنند از بین بردن اسلام و انقلاب اسلامی در منطقه و جهان است. اگر مقداری به عقب برگردیم و تاریخ 5 ساله انقلاب شکوهمند اسلامیان را بررسی کنیم، می بینیم که اینها چه اهداف شومی داشتند و دارند. اول پیروزی انقلاب توطئه های نظامی و محاصره اقتصادی آمریکا بعد از آن شروع خیانت و جنایت ضد انقلاب در مناطق فقیر کردنشین کردستان، از طرفی توطئه های منافقین و ماحربین داخلی و جنایتکارانی که در دولت ما نفوذ پیدا کرده بودند، امثال بنی صدر خائن و بازرگان ملعون که چه ضربه هایی به پیکر تازه جان این انقلاب وارد کردند و در این میان تهاجم و یورش رژیم بعثی صهیونستی و متجاوز عراق به میهن اسلامی ما و در این میان که هر روز شاهد تشیع جنازه برادران جانبازمان هستیم و می بینیم که این صدامیان کافر چه کار که نکرده اند و بهشت زهرا ها و غیره حاصل وخیانتهای اینها است، می بینیم که خود فروختگانی که قبلاً روزه خوار و جیره خوار دربار شاهنشاهی بودند و پول می گرفتند که ندای جدایی دین از سیاست را در بین مردم نفوذ بدهند و می آیند در لباس مقدس روحانیت با حکومت اسلامی مخالف می ورزند. جالب توجه است که این تجربه برای ضد انقلاب بوده ولی در این میان حزب توده خائن سربلند می کند و طرح کودتا در این کشور را می ریزد، حقّا که دشمنان ما از آدم های نادان هستند، در این میان انجمن حجتیه خائن و کثیف و وابسته به شرق و غرب می آید و برای خودشان کادر سازی می کند و شروع به فعالیت و ضربه زدن به انقلاب اسلامی می کند، آخر ای کور دلان وابسته، شماها که در آن رژیم منحوس براحتی کار میکردید و هیچ کس جلوی شما را نمی گرفت و اساس تشکیلات پوشالی شما از بطن ساواک بلند شد، شما نمی توانید مدافعی برای اسلام و مسلمین باشید، آن موقعی که اگر یک عده می خواستند برای حسین (ع) سینه بزنند باید ساواک اجازه میداد، شما منتظران او نیستید چون اصلاً با شما کاری نداشت، شما نمی توانید عاشق مهدی (عج) باشید، شما منتظران او نیستید چون اصلاً عشق از مهدی (عج) در شما وجود ندارد والا با این انقلاب که رهبریت آ ن بعهده خود آقا مهدی (عج) است مخالفت نمی کردید، بروید در درگاه خدا استغفار کنید و توبه نمائید. برادران و خواهران من تمام این پیروزیهائی که نصیب ما می شود بواسطه لطفی است که خدا به ما دارد، مبادا غافل شویم و غرور ما را بگیرد، ما هر چه داریم بواسطه این خونهایی است که بر زمین می ریزد، بواسطه وجود مقدس امام عزیزمان است، قدر این امام و این بزرگوار را بدانید ما باید پاسدار خون این شهیدان باشیم و نگذاریم که خون اینها پایمال گردد. خدایا،بار الها ما باین یقین رسیده ایم که اگر این دعاها و این شب زنده دارها و این ایثارها و این شهادتها نبود تو هیچ اعتنائی بما نمی کردی. خدایا این همه الطافی که باین امّت داده ای از ما مگیر و لطف و کرمت را بر ما بیشتر گردان. پروردگارا، داورا، کریما، ای معشوق عاشقان، ای پناه بی پناهان، ای شفای دردمندان و ای امید امیدواران، ای نوای بی نوایان، ای نیاز نیازمندان، ای عطا بخش گدایان، آنان که در این راه و در این صحنه زیبا به جستجوی معبود خود بر خواسته اند، تو را یافتند و به تو رسیدند و هیچ وقت از تو غافل نشدند و همیشه به یاد تو بودند و هیچ یار و یاوری به جز تو برای خودشان قرار ندادند و به غیر از تو به هیچ کس روی نیاوردند، اینان که در کار عشق قدم گذاشته اند و اینگونه چهره های الهی هستند که نمی گذارند انسان در تاریکی و ضلالت و بدبختی فرو رود. خداوندا خودت مرا به راه بندگیت بدار و از تمام زشتیها دورم گردان و قلبم را به نورت روشن کن و ما را عاشق خودت گردان، محبت خودت را نصیبم گردان و به این حقیر و فقیر و ذلیل سرا پا گناه و تقصیر نظری کن، خداوندا دل مرا از تمام دلبستگی های دنیوی و غلط پاک کن و نور عشق خودت را در دلم روشن بفرما. الها، معبودا ما که از خودمان چیزی نداریم، هر چه داریم از تو است، هر چه داریم از انبیاء و امامان است و اگر دعاها و مناجات آنها نبود ما نمی توانستیم چگونه وچطور با تو به سخن بنشینیم. خدایا ما هیچی نداریم، ما فاقد هر گونه ادب و خضوع و اخلاص در مقابل تو هستیم،خودت ما را ببخش و شناخت بیشتری را از خودت نصیبمان گردان. خداوندا از تو می خواهم هنگامی که مرگ من فرا می رسد،مرگ مرا با شهادت در راه خودت قرار بدهی. خدایا رضایت را در این دیدم که به جبهه بیایم و اگر رضای تو در شهید شدنم است این توفیق عظما را به من بده و اگر درماندنم است مرا نگهدار و متوجه ام باش تا بتوانم در راهت خدمت کنم و بندگیت را بجا آورم. بار الها توفیقی ده که بتوانم همچون برادران شهیدم: یاسر مائیها، علی میرزایی ها، مهدی یحیویها، مرتضی یعقوبیها و بهرامها و مسعودها و تمامی شهدای راه حق و فضیلت در راه تو جان نا قابل خودم را بدهم و با خون خودم نهال این انقلاب را آبیاری نمایم. خداوندا دوست می دارم که در هنگام شهادت آقایم و مولایم را به فریادم رسانی و چشمان گناهکارم را به جمال نورانی آن حضرت روشن گردانی. بار الها از تو می خواهم که توفیقی دهی تا در هنگام شهادت زبانم را به تسبیح تو باز کنم و حمد وستایش و شهادت به روحانیت تو دهم. از شما خانواده عزیزم می خواهم که پشتیبان انقلاب و امام و روحانیت باشید و تمامی شما عزیزان اعم از خواهرانم و فامیلها و دوستان و آشنایان را تقوا و اخلاص در کارها سفارش می کنم و به شما، گوش به فرامین امام دهید و بدانید در راه او بودند نهایت سعادت شما می باشد و غیر از این بدانید که به راه هلاکت و بندگی غیر او قدم برداشته اید، عزیزان من این را بدانید دنیا با تمامی رزق و برق خودش تمام شدنی است و هیچ نمی تواند بشر را سعادتمند نماید ولی آن چیزی را که انسان را به سعادتمندی می رساند، ایمان به خدا و انجام دادن عمل صالح در راه او است، امیدوارم که کلیه دوستان و آشنایان و فاملیها مرا حلال کنند و اگر بدی از این حقیردیده اند به خوبیهای خودشان مرا ببخشند. از برادران سپاه و بسیج و اتحادیه التماس دعای فراوان دارم و امیداوارم که مرا حلال کرده باشند و وصیت این حقیر باین سربازان امام زمان (عج) این است که برادران و خواهران من، امام را تنها نگذارید و همیشه گوش بفرمان او دهید، برادران در این برهه از زمان، باید خیلی چشم وگوشمان باز باشد، ما الان اکثر ضربه هایی که در داخل می خوریم از سوی خودمان است، از داخل خودمان. برادران و خواهران من سنگرهای جهاد و ایثار خودتان را حفظ کنید و ببینید که در اطراف شما چه می گذرد، سرهایتان را بالا نگهدارید ببینید اطرافیان و کسانی اداء انقلابی بودن و اسلامی بودن دارد و دور بو شما هستند چه می کنند؟ چشمان بیدارتان را باز کنید و نگذارید که آنها به انقلاب اسلامی ما و به امام ما و بدین خدا ضربه بزنند شما مسئولیت دارید… در آخر از شما التماس دعا دارم و از شما میخواهم که برایم طلب مغفرت کنید و از خدا بخواهید که گناهانم را ببخشد. عزیزان من سعی کنید یاد شهدای بزرگ سپاه را زنده نگهدارید، زیرا ما هرچه داریم از آنها است، این سپاه شاید مظلومترین جاها باشد و همیشه نیز مورد تاخت و تاز بیگانگان وکفار و منافقین مشرکین بوده، نگذارید کسی بیاید و در این لباس مقدس وارد شود و به اسلام ضربه بزند. چند کلامی هم وصیت با خانوماده عزیز و گرامیم دارم، آنچه را که می گویم خطاب به همسر و پسرم می باشد که اینها را سر لوحه زندگی خود قرار دهید. همسر عزیز و گرامی و ایثار گرم هر چند زندگی بس کوتاهی را با تو داشتم، لیکن از همین مدت کوتاه خیلی چیزها از تو یاد گرفتم، از تو یاد گرفتم که انسان چطور باید در زندگی ایثار و از خود گذشتگی و صبر داشته باشد. عزیز من اگر در این مدت کوتاه از من بدی و یا تند خویی دیدی امیدوارم که مرا ببخشید و مرا حلال کنی و این را بدان خدا گواه است من آنچه را که به تو و یا دیگران در ارتباط مسائل مختلف می گفتم صرفاً بخاطر خدا بوده نه بخاطر هوای نفسم و امید آن دارم که خدا اعمال مرا بر این نّیت قبول کند که برای او بوده و از گناهانم در گذرد. همسر گرامیم آنچه را که من در وجود تو احساس کردم همان است که می خواهم برایت بگویم و می دانم من کوچکتر از آن هستم که بخواهم به کسی وصیت و یا نصیحت کنم چون آنچه را که می خواهم بگویم، تو مصداق آنها را در این مدت در عمل خود داشتی. همسر عزیزم من و تو و پسرمان را به تقوای خدایی و همچنین اخلاص در کارها سفارش می کنم و همیشه در امور زندگی و کار توکلت بر خدا باشد، همیشه در مسائل سیاسی، اجتماعی هوشیار باشید و ببینید که در مملکت خودتان و دیگر کشورها چه می گذرد، همیشه پشتیبان ولایت فقیه و امام باشید و همیشه در انجام دادن به فرامین این بزرگوار کوشا باشید، همیشه در خط انقلاب و پشت سر روحانیت مبارز باشید و نگذارید که خدای ناکرده ضد انقلاب در شما نفوذ پیدا کند. شهداء و خانواده شهداء را فراموش نکیند و همیشه سعی کنید که برای آنها دعا بخوانید و برای همه شهدای اسلام طلب مغفرت نمائید. پیرو خط خونین حسین (ع) باشید و سعی کنید بیشتر توجه به این مطلب داشته باشید چون ما هر چه داریم از قیام حسین (ع) است، همسر گرامیم سعی کن پسرمان را پیرو راه خمینی و دنباله روی راه حسین (ع) بزرگ کنی و او را با آداب و اخلاق اسلامی آشنا سازی و بگذاری تا آنجا که می تواند در معلومات اسلامی بزرگ کنی. او باید یک پاسدار واقعی اسلام شود و تا آنجا که می توانید در معلومات اسلامی و کتب معارف اسلامی پیشرفت کند، زیرا اینان امیدان انقلابند، سعی کن او را مطابق دستورات اسلامی بزرگ کنی او باید یک پاسدار واقعی اسلام شود و تا آنجا که جان در بدن دارد در راه او خدمت کند.
همسر عزیز و گرامیم از تو یک درخواست دارم و آن این است که لباس سپاه مرا نگهدارید تا آنقدر که بر تن محمد کنی چون می خواهم پسرم نیز همانند دیگر برادران رزمنده و ایثارگر سپاه، پاسدار بحق امام زمان (عج) باشد و مهم این است که مفهوم پاسداری را بیاموزد و در سنگر تلاش خود این را به عینیت ببخشد. الان زمینه برای رشد در این جامعه زیاد است او در جامعه ای بزرگ می شود که اسلام در آن است و بخاطر اینکه فرهنگ اسلام پیاده شود هر روز برادران با خونشان این امر خدا را تحقق می بخشد. من آن روزی که وارد سپاه شدم و این لباس مقدس و سبز را بر تن کردم خوب می دانستم برای چه آمدم، این لباس، لباس خون است و با لباسهای دیگر فرق دارد و توصیه من به برادران سپاه این است که بدون وضؤ وارد این لباس نشوند، چون خیلی حرمت دارد. همسر عزیز و گرامیم تو بعد از من می توانی را ه زندگیت را خودت انتخاب کنی و در هر حال توکلت بر خدا باشد و همیشه کارهای خود را مطابق با رضایت حق تعالی قرار بده. پسرمان محمد را طوری بزرگ کنی که اسلام می خواهد و سعی کن که نداشتن پدر برای او زیاد گران تمام نشود و در او اثر زیادی نگذارد و چون تو باید هم پدر او باشی و هم مادر و دوست او، سعی کن مسئله شهادت را بعد از بزرگ شدن برای او جا بیندازی و طوری باشد که موجب افتخار و سر بلندی او شود و او و خدمت تداوم دهنده را هم باشید و نگذارید که دشمنان خدا در شما نفوذ پیدا کند، شما آخرش پیروزید و خدواند با شماست و انسان هر چه در زندگیش سختی ببیند اجرش بیشتر است و خداوند انسان را در مصائب و سختیها مورد آزمایش قرار می دهد، اگر سختی و بلایی و مشکلی در زندگی به انسان را در مصائب و سختیها مورد آزمایش قرار می دهد، اگر سختی و بلایی و مشکلی در زندگی به انسان برسد آن را نعمتی از سوی خدا شمار و بر این نظر باشد که خداوند می خواهد این انسان را امتحان کند. این انسان باید عشقی در زندگی خود داشته باشد و چه عشقی بهتر است از عشق به خدا و غیر از او. هم به چیز دیگری توجه نکند و فقط عاشق او باشد و در انتها از تو و فرزندم می خواهم که برایم طلب مغفرت کنید و همچنین برای پدر و مادر مرحومم طلب مغفرت نمائید و از خداوند بخواهید که گناهانم را ببخشد، اگر جنازه ام بدستتان رسید مرا با همان لباس سپاه که لباس رزمم می باشد و بر تنم است دفن کنید و نیز مرا در امام زاده محمد گلزار شهدای کرج دفن نمائید و بر روی سنگ قبرم حتماً آرم سپاه را هک نمائید و در شبهای جمعه برایم طلب مغفرت کنید و برای کلیه شهدای اسلام فاتحه بخوانید. حدود 2 ماه روزه قضا و یک ماه نماز قضا بدهید برایم بگیرند، البته ممکن است اینقدر نباشد ولی شما همین مقدار را برایم بدهید بگیرند سعی کنید مجلس ختم مرا حتی المقدر کم خرج بگیرید و زیاد خرج نکنید و به جای جهت رفع مظالم مقداری را اختصاص دهید و این مقدار می تواند بعهده خودتان باشد (1000تا2000) تومان. کوچه را برایم چراغانی کنید و پرچم سیاه نزنید، مقداری بدهکاری دارم که همسرم لیست آنها را دارد و می داند و میتواند آنها را از حقوقم پرداخت نمائید. از آن چیزی که به صورت ارثی پدری از من باقی می ماند (حیاط وغیره) متعلق به همسرم می باشد و 4 دانگ آن متعلق به محمد پسرم. خدایا، بارالها، از گناهانم در گذر و نور ایمانت را بر قلبمان جاری فرما و ما را یک لحظه به خودمان وامگذار و در آن هنگام مرا توفیقی ده بتوانم تسبیح تو گویم، از تمامی شما عزیزان التماس دعای فراوان دارم و امیدوارم که بدیهای مرا به خوبیهای خودتان ببخشید و مرا حلال کنید.
والسلام علی من اتبع الهدی
خدایا، خدایا، ترا به جان مهدی، تا انقلاب مهدی، خمینی را نگهدار.
بازگشت