صفحه اصلي > یادداشت > بررسی روند کاهش جمعیت در برخی از شهرهای جهان
بررسی روند کاهش جمعیت در برخی از شهرهای جهان10 مرداد 1394. نويسنده: monshi |
شهرهای زیادی در جهان باید خود را برای جمعیتی کمتر آماده کنند. در شهر برلین، مردم برای چمن، گل و سیبزمینی فضاایجاد کردهاند. بسیاری از آپارتمانهای پیش ساخته دهه پنجاه در شهر Dessau-Roßlau (شرق آلمان) تخریب شدهاند تا نور و باران بیشتری به گیاهان برسد. برخی ساختمانها هم نیمه خالی هستند و مدارس متروکه خزه بستهاند، آنها احتمالا تخریب شده و چمنزار جایگزین آن خواهد شد. بسیاری از شهرهای جهان به دنبال راه حلی برای رشد جمعیت هستند. شهر Dessau-Roßlauدنبال مدیریت کاهش جمعیت است. از سال 2007، جمعیت این شهر از صدهزار نفر به 81500 نفر تقلیل یافته است. همه مردم، از مقامات شهر تا مردم عادی معتقدند که این روند ادامه خواهد یافت. آقای رالف مولر که یک بومی قدیمی این شهر است میگوید که این شهر بعد از ده یا بیست سال جمعیتی کمتر خواهد داشت. شرایطی که این شهر از آن رنج میبرد کاملا مشخص است. بر اساس آمار سازمان ملل متحد، از سال 1950 تا 1955 تنها ده شهر بزرگ جهان جمعیتشان کم شده است. این روند در دهههای بعدی نیز افزایش یافت. اما در دهه نود با فروپاشی کمونیسم در اروپای شرقی و روسیه، مهاجرتها یه شدت افزایش یافت. امروزه تنها 100 شهر بزرگ شاهد کاهش جمعیت هستند. اما این میزان کاهش جمعیت شهری را دست کم گرفتن است. آلمان 107 شهر مستقل دارد که انتظار میرود 60 تا از آنها تا پنج سال آینده کوچکتر شوند. اما تقریبا همه شهرهای بزرگ شاهد کاهش جمعیت نخواهند بود. شهرهای در حال کوچک شدن در شمال شرقی آمریکا، اروپای شرقی و شمال انگلستان قرار گرفته اند. اما این پدیده بیشتر آسیاییست. در ژاپن، بیست شهر با جمعیتی حدود 300 هزار نفر شاهد کاهش رشد جمعیت در سالهای بین 2005 و 2010 شدهاند. دو شهر بزرگ در کره جنوبی، بوسان و سئول در حال کوچک شدن هستند. در سال 2008 سازمان ملل متحد تخمین زد که از هر ده شهر بزرگ، یکی در حال از دست دادن جمعیت است. تنها قسمتی از جهان که کاهش جمعیت در آن دیده نمیشود، کشورهای جنوب صحرای آفریقا است. اما آن هم به زودی شاهد تحولات خواهد بود. یک شهر ممکن است جمعیتش را به صورت نامحسوسی از دست بدهد. حتی ممکن است خانههای بیشتری در این شهر ساخته شود، زیرا افراد بیشتری تمایل به زندگی مجردی دارند. اما کاهش مداوم خطرناک است، به ویژه اگر جمعیت هم دچار پیری شود. با خالی شدن خانه ها و کارخانجات، اقتصاد محلی نیز رکود خواهد کرد. شهر دیتروییت که بیشتر از نیمی از جمعیت خود را از سال 1950 از دست داده میتواند مثالی هشدار دهنده باشد. این شهر به دلیل این که نتوانست مالیات کافی از نیروی کار خود تهیه کند دچار بدهی و ورشکستگی شد و نتوانست معلمان بازنشسته و افسران خود را حمایت کند. این شهر شاهد خشونت و مدارس راکد و بیجنبوجوش گشت. خیابانهای پر از فروشگاه این شهر دیگر مکانی برای مواد مخدر، مشروبات و قمار شده بود. شهرها جمعیت خود را به دو علت از دست میدهند. این دو علت اغلب همزمان اتفاق میافتند. اولین دلیل مهاجرت است. این مهاجرت ممکن است در داخل و یا خارج کشور اتفاق بیافتد. دلیل آن اغلب رکود صنایع است. جمعیت یک میلیون نفری شهر کولنا (بنگلادش) به علت کاهش بازار الیاف کنفی کاهش یافت. جمعیت شهر میدلزبرو در انگلستان نیز به علت رکود در بازار ساخت کشتی افول کرد. در اغلب موارد، کارگران این شهرها جای دوری نقل مکان نمیکنند. شهر دیترویت دارای شهرهای حومهای موفقی است. جمعیت کلی کلانشهرها (مرکز شهر و حومه آن) طی دهههای گذشته تغییر محسوسی نداشتهاند. تعداد جمعیت شهر سئول احتمالا به شهر اینچون که در سی کیلومتری آن است نقل مکان کردهاند. دلیل دوم مربوط به ساختار جمعیتیست. متوسط سن افراد افزایش یافته و میزان مرگ و میر نیز کاهش پیدا کرده است، اما لحظهای که کشوری حالت شهری پیدا کرد، شهرهایش جمعیت خود را از دست میدهند تا زمانی که آن شهر مهاجر کافی جذب کند و یا میزان تولید مثل را افزایش دهد. ژاپن و روسیه نتوانستند این کار را بکنند و کره جنوبی نیز در حال وارد شدن به سنین کهولت است. هرخانواده ژاپنی تنها 4/1 بچه دارد. اگر چه جمعیت کره جنوبی جوان تر است اما هر خانواده تنها 2/1 فرزند دارد و هیچ یک از این کشورها خواهان افزایش مهاجرت نیستند. شهرهای موفق در این کشورها توانستهاند رشد خود را با جذب مهاجر از دیگر شهرها افزایش دهند. اما هنگامی که کل جمعیت کشورکاهش پیدا کند، این اقدام نیز کمکی به روند کلی آن کشور نمیکند. کشور چین هم در حال وارد شدن به این روند است. طبق آمار سازمان ملل متحد، رشد شهری این کشور در سال 2050 کاهش پیدا خواهد کرد. نقطه صفر کاهش این بد شانسی شهر Dessau-Roßlau است که دچار مهاجرت سریع و ساختار جمعیتی رو به کاهش شده است. این شهر بعد از تخریب شدید ناشی از بمباران انگلستان در جنگ جهانی دوم به جمهوری دموکراتیک آلمان ملحق شد. این شهر مرکزی صنعتی برای تولید مواد شیمیایی و واگنهای قطار برای جهان کمونیست شد. تخریب دیوار برلین، کمبود کارخانههای این شهر را آشکار کرد و سبب شد که در رقابت با دیگر شهرها جا بماند. هنگام افزایش بیکاری، جوانان به آلمان شرقی گریختند. زنها نیز به جمع این مهاجران پیوستند. شهر Dessau-Roßlau در حال حاضر 31 هزار نفر جمعیت بالای شصت سال دارد، در حالیکه افراد زیر بیست سال تنها 11 هزار نفر هستند. این شهر ابتدا سعی کرد که خود را از طریق ساخت خانه، دفتر و مراکز خرید در فرودگاه متروکه شوروی بازسازی کند. این یک واکنش معمول به کاهش جمعیت در آلمان است و به وسیله کاهش مالیات از طرف دولت حمایت میشود. اما نتوانست موفق شود. برخی از این اماکن به صورت ذره ذره از بین رفت. این شهر تنها دو راه حل داشت که هیچ یک سبب رشد نشد. شهر دساروزالو بر سر دوراهی قرار داشت: یا میتوانست شبیه پنیری شود که سوراخهای زیادی دارد و یا به منظور چاره جویی به فکر راه حلی باشد. در سال 2002 این شهر نقشهای برای از بین بردن خود طراحی کرد. مقامات شهری شروع به تخریب کارخانجات بسته شده و آپارتمانهای بدون آسانسور کرد. تخریب این سازه ها سبب شد که فضای سبز شهری در آن ایجاد شود و قطعات به ابعاد بیست در بیست آن به هر کسی که نقشهای داشت واگذار گردد. اما بسیاری از شهروندان تمایل نداشتند که آپارتمانهای ارزان قیمت خود را ترک کنند. هر چه قدر که این فضا بازتر میشد، آپارتمانهای باقیمانده جلوه بهتری پیدا میکردند. برخی از صاحبان آپارتمانها به ظاهر خانه خود میرسیدند و آنها را به قیمت گزافتری به مستاجران اجاره میدادند. اگر چه بلوکهای ساختمانی بسیاری تخریب شد، اما آنچه باقی ماند فضای باشکوهی در شهر بود. شهروندان زیادی در Leipzig به گشت و گذار در چمنزارهای اطراف میپردازند. شهرهای اطراف هم تحت تاثیر قرار گرفتهاند و برخی ساختمانهای متروکه خود را خراب کرده تا فضای بیشتری داشته باشند. اما در میان این کشورها، وضعیت شرق آلمان از اهمیت ویژهای برخوردار است. کاهش جمعیت شدید این بخش توجه ها را به خود جلب نموده است. میزان تملک ملک در این منطقه بسیار کم است: ایالت ساکسونی آنالت (که شهر Dessau-Roßlau را در بر گرفته)، تنها چهل درصد تملک ملک دارد. بازار اجاره در شهرهای بعد از فروپاشی کمونیست بسیار متمرکز است. معمولیترین پاسخ به کاهش بحران جمعیت، برعکس کردن روند آن است. به عنوان مثال، میتوان کاری کرد که شهروندان شهرهای بزرگ به شهرهای در حال کوچک شدن جذب شوند. دولت ژاپن قصد دارد تا 300 هزار شغل خارج از شهرهای بزرگ ایجاد کند تا مردم توکیو قانع شوند که این شهر را ترک کنند. این شهر همچنین قصد دارد تا مانع مهاجرت جوانان به پایتخت شود. باور اینست که شهرهای بزرگ مسبب عدم زاد و ولد هستند. توکیو به علت اقتصادمحور بودنش جوانان را جذب میکند. این جوانان هنگامی که میخواهند صاحب فرزند شود آن را ترک میکنند. ژاپن باید مانند آمریکا حمایت مالی کافی برای افراد مسن ایجاد کند. این باعث رقابت بین شهرهای کوچک میشود تا برای جذب افراد مسن رقابت کنند. شهرهای بسیاری در سرتاسر جهان بیشتر از ساختمانهایشان در حال از دست دادن جمعیتشان هستند. طراحی شهر برای کوچک شدنش بدین معنیست که مردم برنخواهند گشت و این نشانه شکست آن شهر است. اما به گذشته چشم دوختن نیز شکستی بزرگتر خواهد بود. شهرها شاهد رشد و افول هستند و شکل خود را به طور مداوم تغییر میدهند. این قسمتی از جادویشان است. منبع: اکونومیست مترجم: محسن راعی (مترجم اختصاصی پایگاه خبری مدیریت شهری کرج) بازگشت |