Logo

صفحه اصلي > یادداشت > زندگی نامه شهید عبدالله اعزامی از کرج به جنگ تحمیلی

زندگی نامه شهید عبدالله اعزامی از کرج به جنگ تحمیلی


12 مهر 1394. نويسنده: monshi
[
زندگی نامه شهید عبدالله اعزامی از کرج به جنگ تحمیلی


b]شهید عبدالله در سال 1334 در قزوین متولد شد و پس از دوران طفولیت در سن 8 سالگی به كرج منطقه اسلام اباد امد شهید عبدالله از همان نوجوانی در راهپیمائیها شركت میكرد...[/b]
شهید عبدالله در سال 1334 در قزوین متولد شد و پس از دوران طفولیت در سن 8 سالگی به كرج منطقه اسلام اباد امد شهید عبدالله از همان نوجانی در راهپیمائیها شركت میكرد. در قبل از انقلاب و در تظاهرات بر علیه شاه ملعون شعار میداد و به گفته مادر شهید، عبداله كفن سفید میپوشید و به راهپیمائی میرفت. عبدالله در نوجوانی به ورزش فوتبال علاقه داشت حتی پس از اینكه بزرگ شد و در شركت كفش ملی كار میكرد عضو تیم كفش ملی شد. عبدالله چون در سه سالگی پدرشان فوت كرده بود و مادرشان هم در شركت جام كار میكرد نتوانسته بود درس بخواند و بیسواد بود. شهید عبدالله در كارخانه هم فعالیت دینی داشت و نوارهای صدای امام را بین همكاران خود پخش میكرد. رابطه شهید با دوستان و همكارانش بسیار خود بود و مادر شهید از فرزند شهیدشان كاملاْ راضی بود. شهید عبدالله در هیئت محل خود شركت میكرد و به مسجد و تشكلات دینی میرفت.عبدالله در سال 1352 با یكی از همكاران خود در شركت ازدواج نمود كه ثمره ازدواج انها 3 فرزند میباشد. شهید عبدالله قبل از اعزام به جبهه به زیارت امام رضا علیهالسلام رفته بود و وقتی در شركتشان دیده بود همكارانش بجبهه میروند مصمم بر ان شد كه بجبهه برود و با وجود اینكه همسرشان مانع میشدند و میگفتند شما دو سال خدمت سربازی را رفته ای دیگر لزومی به رفتن شما نیست. باز هم ایشان تصمیم به رفتن به جبهه را داشتند.بدین طریق شهید عبدالله در سال 1359 در اوایل جنگ از طریق بسیج همان شركت (كفش ملی) بجبهه اعزام شدند.
شهید عبدالله كمتر از یك ماه در جبهه بود كه به شهادت رسید و در این مدت نامه و اثری از شهید به خانوادهاشان نیامد. حتی خبر شهادتش كه دوستان شهید عبدالله از طریق روزنامه متوجه شده بودند و به خانواده‌ه وی خبر دادند و شهید عبدالله اولین شهید شركت كفش ملی بود. روحش شاد و راهش پر رهرو باد.

بازگشت