صفحه اصلي > یادداشت > زندگی نامه شهید رزاق ابراهیمی اعزامی از کرج به جنگ تحمیلی
زندگی نامه شهید رزاق ابراهیمی اعزامی از کرج به جنگ تحمیلی19 آبان 1394. نويسنده: monshi |
شهید رزاق ابراهیمی در سال 1338 در یکی از روستاهای بخش طالقان به نام خچیره در خانواده ای مذهبی و مومن متولد شده پدر و مادر سختکوش او انچه در توان داشتند برای رشد و بالیدن وی و دیگر فرزندان خود کوشیدند و رنج فراوان بردند... زندگی نامه این شهید بزرگوار به شرح ذیل است: شهید رزاق ابراهیمی در سال 1338 در یکی از روستاهای بخش طالقان به نام خچیره در خانواده ای مذهبی و مومن متولد شده پدر و مادر سختکوش او انچه در توان داشتند برای رشد و بالیدن وی و دیگر فرزندان خود کوشیدند و رنج فراوان بردند. دوران کودکی شهید در روستای محل تولد سپری شد و به دبستان رفت و ب ان موفقیت این دوره را نیز سپری کرد. سپس به علت مهاجرت خانواده به روستای ولیان از بخش ساوجبلاغ ایشان ادامه تحصیلات خود را در دوره راهنمایی در این روستا اغاز کرده و سه سال اول دبیرستان را نیز در همان روستا و سال چهارم را در منطقه 17 تهران در رشته اقتصاد به پایان برد و موفق به اخذ مدرک دیپلم گردید. ایشان در سالهای سخت مبارزات مردمی بر علیه رژیم منحوس پهلوی در تظاهرات مردمی شرکت میکرد و در چاپ و نشر اعلامیه های حضرت امام ره نقش موثری داشت. جوانی انقلابی و مومن و پایبند به فرایض دینی بود و فرزندی برومند و مطیع والدین و دانش اموزی فعال و کوشا و سپس یک بسیجی مخلص و ساعی در اداره امور اجتماعی و بسیار جدی در پاسداری از امنیت مردم بسیار مودب و محجوب و در حل مشکلات مردم روستا بسیار میکوشید. همگان از خانواده و دوستان و اشنایان از او به نیکی یاد میکنند و این سعادت عظیمی است که انسان در سنین جوانی این اندازه باقیات الصالحات برای خویش پیش فرستد و تمام این فضایل از ایمان قوی و عمل به قران سرچشمه میگرفت. در تبلیغ اسلام بسیار میکوشید و اثار تبلیغاتی او از ایات قران و احادیث و شعارهای انقلابی بر دیوارهای روستای ولیان هنوز به چشم میخورد از فکر انقلاب و منافقین نیز هیچ گاه غافل نبود دیگران نیز هوشیار میساخت.از بانیان پاسگاه بسیج روستای ولیان بود و اولین شهید روستا نیز شد.وقتی به عضویت سپاه درامد در منطقه کردستان شروع به کارکرد و پس از چند ماه خدمت صادقانه در این منطقه و مبارزات با افراد ضد انقلاب و گروهکهای وطن فروش به جبهه باختران محور مهران اعزام شد و مبارزه مستقیم با مزدوران عراقی را اغاز کرد. درمدت مرخصی هایی که داشتند بی صبرانه منتظر بازگشت به جبهه بودند و در جبهه با روحیه ای عالی و قدرت روحی عظیم میجنگیدند از مدرسین قران در جبهه بودند و همرزمان از نمازهای شب و دعاهای خالصانه وی بسیار به یاد دارند عابد شب و مجاهد روز بود و به مطالعه علاقه خاصی داشت و به رفع مشکلات مردم اهمیت بسیار میداد. مسئولیتهای مختلف در جنگ داشت و در هر سنگری هدف را که در نهایت به خداوند عزیز منتهی میشد همواره در نظر داشت و سرانجام در تاریخ 16/5/60 در منطقه ایلام در اثر اصابت ترکش خمپاره به سر پر شور و عشق وی به فیض شهادت نایل شد بازگشت |