Logo

صفحه اصلي > یادداشت > چه نکوتر آن که مرغی ز قفس رهیده باشد

چه نکوتر آن که مرغی ز قفس رهیده باشد


19 آبان 1394. نويسنده: monshi
چه نکوتر آن که مرغی ز قفس رهیده باشد


آرام بود در ظاهر و از درون سرشار از جوش و خروش، انگیزه ای ناتمام داشت «شهید علی تمام زاده» و تا اتمام راه وصال، تا «عندربهم» یکسره از پای ننشست و رفت و رفت تا جام وصال را سرکشید و به آسمان سرخگون شهادت پرکشید.
هر کجا «حزب الله» بود حضور داشت، هرکجا اسلام و انقلاب نیاز داشت از کرج تا تهران تا دمشق؛ گاهی «شیخ علی» و گاهی «ابوهادی»... از حدود 18 سال پیش که می شناختمش و نوجوانی در شرف طلبه شدن بود، شور و اشتیاق انقلابی و ولایت مداری در وجودش موج می زد و این جوشش انقلابی هیچگاه در طول این ایام تمام نشد و فروکش نکرد تا در آغوش معشوق آرام گرفت، گوارای وجود؛ هنیئا لک، اللهم ارزقنا. «اخلاص» یکی از ویژگی های بارزش بود؛ بی رنگ و بی ادعا، اما با جسارت و شجاعت، در هر صحنه ای که لازم بود، حضوری مؤثر داشت و فریادی بود علیه بی عدالتی و اشرافیت و اسلام آمریکایی. او رفت و ما ماندیم، سالها پیش با هم همنشین بودیم در بزنگاه ها... و چه بحث و جدل های شیرین و خاطره انگیزی داشتیم در جمعی از «طلاب و دانشجویان کرج»، اکنون او رفته است و ما جمعی هستیم پراکنده... یا بهتر بگویم؛ او مانده است و ما جامانده در میانه راهی ناتمام، در حیرت این دنیای وانفسا... اکنون او مدال خوش رنگ شهادت به گردن آویخته؛ تا دیار یار پرکشیده و در جوار وجه پروردگارش ماندگار شده است، آری او مانده است و ما... او به حیات جاوید رسید، به مقام «أحیاء عند ربهم یرزقون»، شهید تمام زاده برای ما هیچگاه تمام نمی شود او اکنون فریادی است برای گسیختن تیرگی غفلت و ظلمت و ضلالت. او برای ما یادآور یک آرزوی آسمانی و یک غبطه و بغض گلوگیر است، روشنایی است بیدار کننده در ظلمات آخرالزمان، ما اگر باشیم و جمع باشیم، او هماره هست هر کجا که «حزب الله» باشد هرکجا که اهالی ولایت مداری و جبهه حق باشند او نیز هست درست شبیه سایر شهدا. و چه عنوان با شکوهی است: مدافع حرم، طلبه شهید، شیخ علی تمام زاده...
مهدی عسگری
بازگشت