صفحه اصلي > یادداشت > زندگی نامه شهید سید مصطفی حسینی اعزامی از کرج به جنگ تحمیلی
زندگی نامه شهید سید مصطفی حسینی اعزامی از کرج به جنگ تحمیلی29 آذر 1394. نويسنده: monshi |
 شهید سید مصطفی حسینی در بیست وششم بهمن ماه 1343 دریك خانواده مذهبی در چهارصد دستگاه كرج متولد شد پس از سپری نمودن دوران طفولیت تحصیلات ابتدائی خود را در دبستان عارف طی کرد و تحصیلات راهنمائی خویش را درمدرسه مالك اشتر (محمد غزالی سابق) ادامه داد... زندگی نامه این شهید گرانقدر به شرح ذیل است: شهید سید مصطفی حسینی در بیست وششم بهمن ماه 1343 دریك خانواده مذهبی در چهارصد دستگاه كرج متولد شد پس از سپری نمودن دوران طفولیت تحصیلات ابتدائی خود را در دبستان عارف طی کرد و تحصیلات راهنمائی خویش را درمدرسه مالك اشتر (محمد غزالی سابق) ادامه داد.وی این دوران را با نشاط وعشق فراوان دنبال کرد تا به كلاس سوم راهنمائی رسید او فعالیت سیاسی خود را همراه باشكل گیری انقلاب شكوهمند اسلامی مان به رهبری قائد اعظم امام خمینی آغاز نمود همراه با ملت به ندای هل من ناصر ینصرنی نائب الامامش پاسخ داد و با پخش اعلامیه بیانیه های امام وشركت فعال در تظاهرات دین خود راجهت رشد واگاهی مردم ادا نمود و با دمیدن طلوع فجر و تحقق آیه مباركه و نرید انمن علی الذین استضعفوا فی الارض وتجعلهم ائم وتجعلهم الوارثین در 22 بهمن 57 وارد مرحله ای تازه گردید چرا كه دیگر دوران تخریب گذشته بود طاغوت شكسته شده بود وسازندگی آغاز شده بود. هنگامی كه نهادهای انقلابی از بطن مردم شروع به جوشش كرد و امام بزرگوار حزب الله دعوت به حضور در صحنه را جهت تداوم دادن این خط نمود اونیز دیگر همانند جان بركفان به پیام رهبرش لبیك گفت ودست كوچكش را به نشانه بیعت جهت هرگونه فداكاری در راه پاسداری تداوم وگسترش انقلاب بلند نمود. شهید سید مصطفی حسینی ابتدا به سوی كمیته رفت و با همكاری برادران دیگر به تشكیل گشت شب برای پاسداری ازمحل همت نمود با تشكیل سپاه و پس ازآن بسیج درسال 58 به سوی این بازوان انقلاب رفت و اولین دوره آموزشی خود را طی نمود. به علت اشتغال وهمكاری بابسیج وسپاه ترك تحصیل روزانه نموده و در شبانه ثبت نام نمود او در مدرسه كاملا هوشیار بود و سخت می‌كوشید در برخورد با دوستان وهم كلاسیانش روح ایثار و مبارزه را با منافقین و منحرفین به وجود آورد در امانت داری بسیار دقیق و حساس و درانجام تكالیف شرعیه بسیار مصمم بود. شهید حسینی سخت به انقـلاب و امام عشق می‌ورزید و نسبت به تثبیت خط امام كوشش می‌نمود. ولایت فقیه را خونبهای شهیدان می‌دانست وحفظ ان رایگانه راه نجات انقلاب بركسانیكه سعی می‌كردند انقلاب را به سازش بكشند ازجمله لیبرالها سخت می‌خروشید و با صراحت لهجه به افشای آنان اقدام می‌نمود در برخورد با منافقین و دیگر گروهكهای منحرف همیشه حالت تعرضی شدید داشت آنها راخوب شناخته بود و ماهیت آنان را درك نموده بود وروی همین اصل زودتر ازهمه برادران در تمامی جریانات ودرگیری ها حصار گرفتن جنبش ملی مجاهدین خلق، انقلاب فرهنگی و....شركت فعال داشت. یكی دیگر از خصوصیات این برادر شهید علاقه بسیار شدید او به سپاه و بسیج بود بطوریكه شبهائی كه درمحل بود اگر بسیج باز بود و دیگر برادران بودند امكان اینكه درخانه بخوابد نبود و بقول خودش كه می‌گفت سپاه خانه اول من وبسیج چهار صد دستگاه خانه دوم و خانه پدری خانه سوم من است.همیشه هوشیار و آماده بود دردخانه همواره با لباس و پوتین به حال آماده باش می‌خوابید پس از شروع جنگ تحمیلی آمادگی خود را جهت اعزام به جبهه اعلام كرد و اولین بار سه روز پس از شهادت دكتر چمران به گروه جنگهای نامنظم پیوسته و به جبهه طراح اعزام شد و بیش از یك ماه درآنجا بود پس از بازگشت به همراهی دیگر برادران سپاه و بسیج در اردوهای آموزشی شركت و نسبت به آموزش برادران و خواهران اقدام نمود. لازم به ذكر است درهمین اوایل در مسابقات تیراندازی كه بین نیروهای مسلح كرج (سپاه وبسیج وشهربانی وارتش) شركت و به مقام سوم دست یافت دومین باردرروز هشتم محرم با الهام از جد بزرگوارش سیدالشهدا(ع) در ماه خون وشهادت ماه پیروزی خون برشمشیر به جبهه بستان اعزام شد جبهه ای كه برادران پاسدار با ندای یا حسین فرمانده ای بر دشمنان كافر تاختند و چنان فتحی كردند كه امام عزیزمان فتح الفتوحش نام نهاد و بالاخره درروز هشتم آذرماه 1360 افكارش رابا خونش امضاء نمود و به آرزوی دیرینه اش یعنی شهادت رسید. بازگشت |