صفحه اصلي > یادداشت > یلدا، بزمی برای بدرقه پاییز
یلدا، بزمی برای بدرقه پاییز30 آذر 1394. نويسنده: monshi |
شب یلدا شبی به یاد ماندنی برای ایرانیان است، شبی که مردم با جمع شدن در خانه بزرگ فامیل برای بدرقه فصل خاطره ها، "پاییز"جشن می گیرند و خود را برای ورود زمستان آماده می کنند. این شب طولانی ترین شب سال نامیده شده است. در این میان، خوراکیهای شب یلدا هم چیزهایی نیستند که بشود از آنها گذشت! با اینکه در جاهای مختلف ایران و بنا به خردهفرهنگها و آیینها، از خوراکیهای گوناگونی در این شب استفاده میشود، اما مثل" سبزی پلو با ماهی" مخصوص شب عید نوروز، شب یلدا هم خوراکیهای مخصوصی دارد. میوه و خشکبار، اصلیترین خوراکیها در این زمینه هستند و میوههایی که برای شب یلدا خریداری میشوند، میوههایی پاییزی و تابستانی، به خصوص انار و هندوانه هستند. بر اساس یک باور قدیمی، مردم با این کار، با میوههای تابستانی وداع میکنند و با خوردن خشکبار گرم به استقبال سرما میروند و یلدا را جشن میگیرند تا نشانگر تقابل سرما، ناباروری، پژمردگی و مرگ با گرما، روشنایی، باروری، سبزی و زندگی باشد. هر یک از خوراکیهای شب یلدا، خواص درمانی و طبیعی مخصوص دارند، چنانچه جعفر شهری در کتاب «طهران قدیم» در رابطه با خواص مواد غذایی که در این شب خورده میشود، آورده است: «مردم معتقد بودند با خوردنیهای سفره شب یلدا، مثل خوراکیهای پای سفره هفتسین طبیعت گرم خود را میتوانند سرد کنند و طبیعت سرد خود را گرم کنند. به این صورت که اگر از گرمی مزاج رنج میبرند، هندوانه و انار و اگر از سردی ناراحت میشوند، توت و کشمش و خرما و مثل آن بخورند. البته در علم چیزی به نام سردی و گرمی تایید نشده است، اما فواید خوراکیهای شب یلدا به قدری زیاد است که خوردن هر یک، خواص درمانی خاص خود را دارد. در واقع این میوهها و خوراکیها، هر یک بار معنایی نمادین با خود همراه دارد. هندوانه که قاچهای مدور میخورد، چون خورشید، یادآور گرمای تابستان و فرونشاندن عطش است یا انار، صندوقچه دانههای مروارید سرخ، نماد زایش و سلامتی است. در سراسر ایران، جایی را نمییابید که خوردن هندوانه در شب یلدا، جزء آداب و رسوم آن نباشد، زیرا عدهای اعتقاد دارند که اگر مقداری هندوانه در شب چله بخورند، در سراسر چله بزرگ و کوچک، یعنی زمستانی که در پیش دارند، سرما و بیماری بر آنها غلبه نخواهد کرد. در حقیقت مصرف هندوانه، به دلیل سرشار بودن از انواع ویتامینها و املاح معدنی، نیاز بدن به این مواد مغذی را تامین کرده و مایعات هدر رفته را جبران میکند. وجود مقادیر بالایی از آنتیاکسیدانهای مختلف در این میوه، آن را ارزشمند ساخته است. جالب است بدانید مردم تالش به جز خوردن هندوانه در شب یلدا، با پوست آن فال هم میگیرند. برای این کار، پوست هندوانههای شب یلدا را میبرند، آن را چهار قسمت کرده، چهار تکه را در دست گرفته و نیت میکنند. پس از آن پوستهها را از جلو به پشت سر میاندازند. طبق رسم تالشیها، اگر دو قطعه سبز و دو قطعه سفید بیفتد، خوب است. یک قطعه سبز و سه قطعه سفید، باطل است و هر چهار قطعه سبز یعنی اینکه "شما خیلی خوششانساید" بسیاری از مردم معتقدند که انار، درمانکننده بسیاری از بیماریها و دردهاست. این اعتقاد درستی است، چرا که انار، بسیاری از بیماریها را درمان میکند. نکته جالب اینکه خواص درمانی و حیاتی در انار شیرین به مراتب بیشتر و کاملتر است، زیرا انار شیرین، اناری است که کاملاً رسیده و ترکیبات شیمیایی آن، کامل شده است و به شکل طبیعی به تکامل مواد مغذی موجود رسیده است.در انار ترش که مواد قندی آن کمتر است، مواد اسیدی مانند اسید مالیک و اسیدسیتریک وجود دارد که در بعضی از افراد ایجاد ناراحتی خواهد کرد. انار برای سلامتی پوست بسیار مفید است و نکته بسیار مهم این است که با مصرف انار، سموم بدن دفع میشود. پیشینه شب یلدا چله و جشنهایی که در این شب برگزار میشود، یک سنت باستانی است. مردم روزگاران دور و گذشته، که کشاورزی، بنیان زندگی آنان را تشکیل میداد و در طول سال با سپری شدن فصلها و تضادهای طبیعی خوی داشتند، بر اثر تجربه و گذشت زمان توانستند کارها و فعالیتهای خود را با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و قرار ستارگان تنظیم کنند. آنان ملاحظه میکردند که در بعضی ایام و فصول روزها بسیار بلند میشود و در نتیجه در آن روزها، از روشنی و نور خورشید بیشتر میتوانستند استفاده کنند. این اعتقاد پدید آمد که نور و روشنایی و تابش خورشید نماد نیک و موافق بوده و با تاریکی و ظلمت شب در نبرد و کشمکشاند. مردم دوران باستان و از جمله اقوام آریایی، از هند و ایرانی - هند و اروپایی، دریافتند که کوتاهترین روزها، آخرین روز پاییز و شب اول زمستان است و بلافاصله پس از آن روزها به تدریج بلندتر و شبها کوتاهتر میشوند، از همین رو آنرا شب زایش خورشید (مهر) نامیده و آنرا آغاز سال قرار دادند کریسمس مسیحیان نیز ریشه در همین اعتقاد دارد. در برهان قاطع ذیل واژه «یلدا» چنین آمده است: یلدا شب اول زمستان و شب آخر پاییز است که اول جَدی و آخر قوس باشد و آن درازترین شبهاست در تمام سال و در آن شب و یا نزدیک به آن شب، آفتاب به برج جدی تحویل میکند و گویند آن شب بهغایت شوم و نامبارک میباشد و بعضی گفتهاند شب یلدا یازدهم جدی است. تاریکی نماینده اهریمن بود و چون در طولانیترین شب سال، تاریکی اهریمنی بیشتر میپاید، این شب برای ایرانیان نحس بود و چون فرا میرسید، آتش میافروختند تا تاریکی و عاملان اهریمنی و شیطانی نابود شده و بگریزند، مردم گرد هم جمع شده و شب را با خوردن، نوشیدن، شادی و پایکوبی و گفتگو به سر میآوردند و خوانی ویژه میگستردند، هرآنچه میوه تازه فصل که نگاهداری شده بود و میوههای خشک در سفره مینهادند. سفره شب یلدا، میَزد Myazd نام داشت و شامل میوههای تر و خشک، نیز آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان، لُرک Lork که از لوازم این جشن و ولیمه بود، به افتخار و ویژگی «اورمزد» و «مهر» یا خورشید برگزار میشد. در آیینهای ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی میگستردند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش، مانند آتشدان، عطردان، بخوردان، برسم و غیره، برآوردهها و فراوردههای خوردنی فصل و خوراکهای گوناگون، خوراک مقدس مانند «میزد» نیز نهاده میشد. یلداهایی به وسعت ایران هر گوشه کشور را که نگاه کنی، برپایی یلدا، سنت مخصوص خودش را دارد هر چند که شاید بهدرستی معلوم نباشد آداب و رسوم این شهرها چقدر ماندگار میماند و این روزها مردم محلی چقدر این رسوم را به رسمیت میشناسند! شب یلدای بعضی شهرستانها مثل اصفهان، دامغان و روستاهای آن، با هندوانه و انار و انگور معنی پیدا میکند، ولی آن را به شکل آونگ مصرف میکنند و همراه با خشکبار برای پذیرایی مهمانها میگذراند. در تالش، درشب چله (یلدا)، 40 نوع خوراکی باید خورد. در اردبیل و آذربایجان، هموطنان آذری، ماستی را که شبیه پنیر درست شده، می خورند و اعتقاد دارند خوردن ماست بریدهشده در شب یلدا، بدن را در مقابل سوز و سرمای زمستان مقاوم میکند. در کمره یا خمین، کشمش های سبز به بند کشیده شده را میخورند، کدو حلوایی میپزند و گندم، برشته میکنند. در سنندج، کدبانوهای کرد، چند خربزه را برای شب چله، ترشی میاندازند و در محلات، چیدن سفرهای با «هفت سین» مرسوم است که از هفت نوع خوراکی در آن استفاده میشود که عبارتند از: سنجد، سیب، سماق، سه پستان، سمنو، سرکه و سبزی! اما آنچه در سفره شب یلدا در اکثر شهرها و روستاها باب است، سفرهای است رنگین که میوههایی نظیر هندوانه، انار، سیب سرخ، خربزه و به و خشکباری مثل برگه هلو و زردالو، انجیر خشک، سنجد و کشمش در آن وجود دارد. اما آجیل شب یلدا که گرانترین خوراکی در بلندترین شب سال هم به شمار میآید به «آجیل هفتقلم» معروف است که در آن، پسته، بادام، گردو، نخودچی، انجیر، باسلوق و... وجود دارد. در کردستان نیز مانند سایر مناطق کوهستانی ایران این آیین تاریخ کهنی دارد که به همان نام قدیمیش «شو چله» خوانده میشود و در شهر سنندج مرکز استان کردستان از قدیم اکثر خانهها غذای دلمه و نان سنگک یرای پذیرایی از مهمانها آماده میکنند و این به صورت سنتی در این شهر تبدیل شده است. مردم استان بوشهر نیز همچون دیگر هموطنان ایرانی، این آیین کهن را با رفتن به خانه بزرگترها میگذرانند. هندوانه در شب یلدا در بوشهر کاربرد زیادی دارد. در مازندران شب یلدا بسیار با اهمیت و گرامی داشته میشود. در این شب همه مردم به خانه پدر بزرگها و مادر بزرگها رفته و ضمن دورهمنشینی و خواندن فال حافظ و فردوسیخوانی به خوردن تنقلات و میوه جات خصوصاً انار و هندوانه و ازگیل میپردازند و با خوردن و نوشیدن و شنیدن صحبتها و داستانهای بزرگترها، شب را به صبح میرسانند و معتقدند که صبح بعد از یلدا روز پیروزی خورشید بر سیاهی و تاریکیها است. سفرهٔ مردم شیراز مثل سفرهٔ نوروز رنگین است. مرکبات و هندوانه برای سرد مزاجها و خرما و رنگینک برای گرم مزاجها موجود است. حافظخوانی جزو جدانشدنی مراسم این شب برای شیرازیهاست. البته خواندن حافظ در این شب نه تنها در شیراز مرسوم است، بلکه رسم کلی چلهنشینان شدهاست. همدانیها فالی میگیرند با نام فال سوزن. در گلپایگان قدیم هم شب یلدا این رسم بود. همه دور تا دور اتاق مینشینند و پیرزنی به طور پیاپی شعر میخواند. دختر بچهای پس از اتمام هر شعر بر یک پارچه نبریده و آب ندیده سوزن میزند و مهمانها بنا به ترتیبی که نشستهاند شعرهای پیرزن را فال خود میدانند. همچنین در مناطق دیگر همدان تنقلاتی که مناسب با آب و هوای آن منطقهاست در این شب خورده میشود. در تویسرکان و ملایر، گردو و کشمش ومویز نیز خورده میشود که از معمولترین خوراکیهای موجود در این شهرستانهاست. همچنین درآجین میوه وتنقلات برای دختری که نامزد شده ازطرف خانواده دامادبرده می شودو این ازرسوم قدیم به جامانده است. در اردبیل رسم است که خانوادهها شب یلدا دور هم جمع میشوند و تا پاسی از شب با هم شب نشینی میکنند. هنداونه، انار، پرتقال، تخمه، ماهی پلو و... از جمله خوراکیهایی است که در استان اردبیل مرسوم هست، ودر شب یلدا برای تازه عروس هندوانه تزئین میکنند و به همراه هدایای دیگر از طرف خانواده داماد فرستاده میشود. در گیلان هندوانه را حتماً فراهم میکنند و معتقدند که هر کس در شب چله هندوانه بخورد در تابستان احساس تشنگی نمیکند و در زمستان سرما را حس نخواهد کرد. «آوکونوس» (آو= آب و کونوس = ازگیل) یکی دیگر از خوردنیهایی است که در این منطقه در شب یلدا رواج دارد و به روش خاصی تهیه میشود. در فصل پاییز، ازگیل خام را در خمره میریزند، خمره را پر از آب میکنند و کمی نمک هم به آن میافزایند و در خم را میبندند و در گوشهای خارج از هوای گرم اتاق میگذارند. ازگیل سفت و خام، پس از مدتی پخته و آبدار و خوشمزه میشود. آوکونوس در اغلب خانههای گیلان تا بهار آینده یافت میشود و هر وقت هوس کنند ازگیل تر و تازه و پخته و رسیده و خوشمزه را از خم بیرون میآورند و آن را با گلپر و نمک در سینهکش آفتاب میخورند. در گیلان در خانوادههایی که در همان سال پسرشان را داماد یا نامزد کردهاند رسم است که طبقی برای خانواده نوعروس میفرستند. در این طبق میوهها و خوراکیها و تنقلات ویژه شب چله به زیبایی در اطراف آراسته میشود و در وسط طبق هم یک ماهی بزرگ (معمولاً ماهی سفید) تازه و خام همراه با تزیین سبزیجات قرار میگیرد که معتقدند باعث خیر و برکت و فراوانی روزی زوج جدید و همچنین سلامت و باروری نوعروس میگردد. مردم خوزستان تا سحر انتظار میکشند تا از قارون افسانهای استقبال کنند. قارون در لباس هیزمشکن برای خانوادههای فقیر تکههای چوب میآورد. این چوبها به طلا تبدیل میشوند و برای آن خانواده، ثروت و برکت به همراه میآورند.[نیازمند منبع] به خانه بزرگترها رفته و دور هم جمع شده به شوخی خنده گذرانده، آجیل هندوانه انار شیرینی و خرما و لبو و اش وشیرینیهای مختلف از جمله خوراکیهای این آیین کهن است. مردم استان قزوین نیز همچون دیگر هموطنان ایرانی، این آیین کهن را با رفتن به خانه بزرگترها میگذرانند. به عقیده بزرگترها آوردن میوههای مختلف خشک و تر و میوههای سرخفام که به «شب چره» معروف است، همراه با خوراکیهای دیگر شگون داشته و زمستان پر برکتی را نوید میدهد. در میهمانی شب یلدا که همه دور هم جمع میشدند مادر بزرگها نقش محوری داشتند. در گلپایگان بخصوص در بعضی مواقع که مادر بزرگها در آوردن تنقلات تأخیر میکنند کوچکترها شعر «هر که نیارد شب چره - انبارش موش بچره» سر میدهند، که مادربزرگ در آوردن «شب چره» تعجیل میکند. دراین شب اغلب مردم قزوین با خوردن سبزی پلو با ماهیدودی و سپس هندوانه، انار، انواع تنقلات از جمله کشمش، گردو، تخمه، آجیل مشگلکشا و انجیر خشک، شب نشینی خود را به اولین صبح زمستانی گره میزنند. به عقیده مادر بزرگهای قزوینی اگر دراین شب ننه سرما گریه کند باران میبارد، اگر پنبههای لحاف بیرون بریزد برف میآید و اگر گردنبند مراوریدش پاره شود تگرگ میآید. یکی دیگر از آداب و رسوم «شب یلدا» فرستادن «خونچه چله» از سوی داماد به عنوان هدیه زمستانی برای عروس است. در این خونچه برای عروس پارچه، جواهر، کلهقند و هفت نوع میوه مثل گلابی هندوانه، خربزه، سیب، به با تزئینات خاصی فرستاده میشود. شب چله در میان مردم لرستان دارای آداب و رسوم خاصی است و به آن «شو اول قاره» میگویند. شب نشینی، دید و بازدید اقوام، فال چهل سرو، فال حافظ، پختن غذاهای خاص این شب، دراز کردن شال یا چادری از پشت بام همسایه برای دریافت آجیل و میوه از سوی دیگر همسایگان و خواندن اشعاری به همین منظور از برنامههای ویژه شب یلدا در شهرهای مختلف لرستان است. در این شب همچنین مردم استان با استفاده از گندم، شاهدانه، کنجد و گردو، تنقلاتی خاص تهیه میکنند و با جمع شدن افراد خانواده کنار هم از آن استفاده میکنند. در خراسان واژه یلدا بهکار برده نشده در تمام ادوار تاریخی تا آنجا که اسنادشفاهی و مکتوب وجود دارد شب چله یا چله نشینی بکار رفته و در این شب طولانی آیینهای و مراسمهای خاصی وجود داشته که شاید در سایر مناطق ایران کمتر مرسوم بوده است به آن شب چراغانی یا شب چراغ میگفتند. از آنجا که هر میهمانی برای رفتن به شب نشینی، چراغی را همراه خود میبرده و به دلیل فراوانی چراغها عبارت چهل چراغ که نشانه کثرت است بکار میبردند. بازگشت |