صفحه اصلي > یادداشت > زندگی نامه شهید رمضان علی آقایی اعزامی از کرج به جنگ تحمیلی
زندگی نامه شهید رمضان علی آقایی اعزامی از کرج به جنگ تحمیلی5 بهمن 1394. نويسنده: monshi |
شهید رمضانعلی آقائی در یك خانواده متوسط در تاریخ 1339 در قریه كُندركرج متولد شد و پس از طی دوران كودكی به دبستان رفت و در سن 11 سالگی پدر خویش را از دست داد و به علت مشكلات خانواده ترك تحصیل نمود و سعی كرد تا خانواده خود را تامین كند... زندگی نامه این شهید بزرگوار به شرح ذیل است: شهید رمضانعلی آقائی در یك خانواده متوسط در تاریخ 1339 در قریه كُندركرج متولد شد و پس از طی دوران كودكی به دبستان رفت و در سن 11 سالگی پدر خویش را از دست داد و به علت مشكلات خانواده ترك تحصیل نمود و سعی كرد تا خانواده خود را تامین كند. شهید رمضانعلی آقائی در شروع انقلا ب اسلامی در سال 57 در تظاهرات و راهپیماییها نقش بسزایی داشت و پس از واقعه 17 شهریور در تهران در بیمارستان جهت كمك به مجروحین فعالیت فراوانی كرد و پس از تاسیس كمیتههای مركزی به عضویت كمیته درآمد و پس از یك ماه وارد سپاه شد و پس از آموزش مدت سه ماه محافظ شهید بهشتی بود. شهید آقائی چندین بار عازم جبهههای جنگ حق علیه باطل شدند. متذكر شوم شهید آقائی در سال 58 در گروه شهید چمران به بعلبك لبنان رفتند و پس از بازگشت به خدمت خالصانه خویش در سپاه و در بیت امام ادامه دادند. شهید آقائی كه مورد تشویق قرار گرفته بودن و صلاحیت اخلاقی داشتند مسوول آموزشی 350 نفر از برادران بسیجی شدند. شهید در زمان حضور خود در محل زندگی و محل كار خود تلاش فراوان و فعالیت زیادی در جهت نشان دادن انقلاب و اهداف آن و پیشبرد آن برای بالا بردن سطح آگاهی مذهبی سیاسی مردم با كمك شهیدان روحانی شهید گوهری و شهید شهرتی انجام میدادند. شهید رمضان پس از ازدواج مجدداً به جبهههای جنگ بازگشتند و در جبهه كوشك پاسگاه زید در جریان حمله رمضان با مزدوران عراقی توانستند در خاك عراق پیشروی كنند و همانا كه شهید رمضان آقائی همانند اسمش در رمضان پای به عرصه وجود نهاد و در حمله رمضان به دیدار حق شتافت. خاطراتی از شهید شهید همیشه میگفت استفاده بهینه از فرصتهای دنیایی، كار برای خداوند و فانی بودن زمان و عمر ادمی، فرصتهایی را به انسان مومن میدهد تا حداكثر استفاده را از حداقل زمان عمر خویش بنماید و تلاش كند كه هیچ لحظه ای را به بطالت و بیهودگی نگذراند. به همین جهت است كه مومن در دعاهایش از خداوند میخواهد یك لحظه از عمرش را به خودش وامگذار. پیام شهید : شما اندک مخالفین که تا حالا این انقلاب واین امام واین امّت را درک نکرده اید شما قلبتان سیاه است. شاهد قرآنی : وَالَّذینَ كَذَّبُوا بِآیاتِنا صُمٌّ وَ بُكْمٌ فِی الظُّلُماتِ مَنْ یَشَأِ اللَّهُ یُضْلِلْهُ وَ مَنْ یَشَأْ یَجْعَلْهُ عَلى صِراطٍ مُسْتَقیمٍ (انعام/39) و كسانى كه آیات ما را دروغ پنداشتند، در تاریكیها [ىِ كفر] كر و لالند، هر كه را خدا بخواهد گمراهش مىگذارد و هر كه را بخواهد بر راه راست قرارش می دهد. ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ فَهِیَ كَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَ إِنَّ مِنَ الْحِجارَةِ لَما یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهارُ وَ إِنَّ مِنْها لَما یَشَّقَّقُ فَیَخْرُجُ مِنْهُ الْماءُ وَ إِنَّ مِنْها لَما یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (بقره/74) سپس دلهاى شما بعد از این [واقعه] سخت گردید، همانند سنگ، یا سختتر از آن، چرا كه از برخى سنگها، جویهایى بیرون میزند، و پارهاى از آنها میشكافد و آب از آن خارج میشود، و برخى از آنها از بیم خدا فرو میریزد، و خدا از آنچه میكنید غافل نیست. شاهد حدیثی: عَنْ طَلْحَةَ بْنِ زَیْدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ كَانَ أَبِی یَقُولُ مَا مِنْ شَیْءٍ أَفْسَدَ لِلْقَلْبِ مِنْ خَطِیئَتِهِ إِنَّ الْقَلْبَ لَیُوَاقِعُ الْخَطِیئَةَ فَلَا تَزَالُ بِهِ حَتَّى تَغْلِبَ عَلَیْهِ فَیَصِیرَ أَعْلَاهُ أَسْفَلَهُ. (الكافی (ط - الإسلامیة)، ج2، ص268) طلحة بن زید گوید : امام صادق (ع) فرمودند : پدرم میفرمودند : هیچ چیز مانند گناه قلب را فاسد نمیكند، قلب با گناه مبارزه میكند ولى گناه بر او غلبه پیدا مینماید تا جایى كه دل را بالا و پائین میبرد و آن را وارونه میسازد. بازگشت |