Logo

صفحه اصلي > یادداشت > زندگی نامه شهید سعید بصیرمند آرمیده در امام زاده محمد (ص) کرج

زندگی نامه شهید سعید بصیرمند آرمیده در امام زاده محمد (ص) کرج


18 اسفند 1394. نويسنده: monshi
زندگی نامه شهید سعید بصیرمند آرمیده در امام زاده محمد (ص) کرج


شهید سعید بصیرمند در سال 1341 در شهرستان آبادان دیده به جهان گشود و پس از دوران کودکی وارد دبیستان شد و پس از پایان دوران دبستان دوره راهنمایی و دبیرستان را در همان شهر به پایان رسانید و در سال 1359 موفق به در یافت دیپلم در رشته اقتصاد گردید...
زندگی نامه این شهید بزرگوار به شرح ذیل است: شهید سعید بصیرمند در سال 1341 در شهرستان آبادان دیده به جهان گشود و پس از دوران کودکی وارد دبیستان شد و پس از پایان دوران دبستان دوره راهنمایی و دبیرستان را در همان شهر به پایان رسانید و در سال 1359 موفق به در یافت دیپلم در رشته اقتصاد گردید. هنوز خستگی سال از تنش بیرون نرفته بود که جنگ تحمیلی شروع گردید و سعید به ناچار همراه خانواده اش به باختران رفت ونزد پدر بزرگش در کار خانه نان شیرینی بکار پرداخت و در مدت کو تاهی توانست از دانش آموز مدرسه مردی کار آمد و کار کشته بسازد تا آنجا که در مورد توجه اطرافیان خود قرار گرفت و مورد تشویق همگان واقع شد. سعید خوشحال از پیروزی انقلاب هر روز پیش ازپیش از مسائل دینی آگاهی می جست .و همه چیز را از دید اسلامی می دید هدیه اش به دوستان از کتابهای اسلامی بود و از علاقمندان و دوستداران علی بود. پس از اینکه دولت متولیدین 1341 را به خدمت فرا خواند فورا خود را به حوزه نظام وظیفه باختران معرفی کرد و سپس در بهمن ماه 1360 به جبهه جنوب منطقه جقیر و شهابیه اعزام و با سمت مسئول تیر بار در خط اول جبهه انجام وظیفه نمود تا اینکه در روز 21 مهر ماه سال 1361 در جاده مهران دچار سانحه تصادف شد و به لقاءا.. پیوست.
خاطراتی از شهید
اینجانب پدر شهید محمد بذلی هستم محمد 8 ساله بود نماز می خواند مسجد می رفت همیشه به خواهران و برادرانش سفارش می كرد كه نماز بخوانید و روزه بگیرید بعد از انقلاب 18 ساله كه شد خودش را برای رفتن به خدمت سربازی در تهران معرفی كرد و در نیروی هوایی مشغول به خدمت شد و بعد به اهواز منتقل شد. چندین بار به جبهه های نامنظم شهید چمران رفت و در آنجا زخمی شد كه به مشهد بردنش و از مشهد به ماهدشت كرج آوردند(در بیمارستان بستری بودند) آنجا 2 الی 4 ماه استراحت برایش دادند كه طاقت نیاورد. همان طور كه تركش در بدنش بود دوباره خودش را معرفی كرد و به جبهه رفت و بقیه خدمتش را امیدیه اهواز بود كه در 21 ماه رمضان در عملیات شركت كردند و در كوشك به شهادت رسیدند كه بعد از 12 سال مفقودالاثر جنازه اش را آورده اند و تحویل ما دادند.
بازگشت