صفحه اصلي > یادداشت > لزوم به رسمیت شناخت مسئولیت مدنی آلایندگان محیط زیست
لزوم به رسمیت شناخت مسئولیت مدنی آلایندگان محیط زیست20 مرداد 1395. نويسنده: monshi |
حق حیات باید به حق داشتن محیط زیست سالم تفسیر و معنا شود و تمامی قوانین و مقررات درباره حمایت از آب و هوا، خاک سالم، جلوگیری از آلوده شدن آنها و کنترل آلایندهها در واقع تامین کننده حق محیط زیست سالم و حمایت از حق حیات تلقی شود. محیط زیست یکی از اصلیترین دغدغههای بشر و جهان مدرن در چند دهه گذشته تاکنون بوده است. برهمین مبنا، ایجاد و تحول حقوق و تکالیف مربوط به محیط مزبور چه در حقوق داخلی و چه در حقوق بین الملل از مسائل سیاسی بسیار مهمی است که ذهن بسیاری از صاحب نظران، دولتمردان و انبوهی از سازمانهای جهانی و معاهدات بین المللی را به خود معطوف و مشغول کرده است. امروزه تهدیدهای زیست محیطی، دامنه وسیعی از جمله آب و هوا، میزان حرارت و گرم شدن دمای زمین، بالا آمدن سطح دریاها، حفظ گونههای مختلف ـ به ویژه گونههای گیاهی و جانوری نادر، فرسایش اُزن ـ، آثار فعالیتهای صنعتی، تخریب جنگلها، آلودگی آبها ، بارانهای اسیدی، آلودگیهای صوتی، هستهای را در بر میگیرد. از سویی برخی از ضایعات زیستمحیطی، خود نیز منشاء ضایعات گستردهتری شدهاند. سوختهای فسیلی و استفاده نامتناسب و گسترده از آنها، سبب افزایش دی اکسید کربن و ایجاد پدیده گازهای گلخانهای در کره زمین شده است. وجود گازهای سمی منتشر شده از فعالیتهای صنعتی به اسیدی شدن بارانها انجامیده و آبهای مصرفی و فضای حیاتی موجودات دریایی را مسموم کرده و سلامت انسانها را به خطر میاندازد . با این که عوامل متعددی برای بحرانهای زیستمحیطی ذکر میشود ولی اصلیترین علت را میتوان در بیتوجهی به تعادل موجود در طبیعت و انجام اعمالی که منجر به برهم خوردن این تعادل شده، جستجو کرد. عدم آگاهی یا غفلت از قوانین و اصول حاکم بر عالم وجود را میتوان به عنوان اصلیترین علت بحرانهای زیست محیطی معرفی کرد. این غفلت ناشی از خودمحور پنداشتن انسان و پاسخ به آزمندی انسانهایی است که به معنویت و اخلاق بیاعتنا بوده و تنها به حداکثر بهرهوری اقتصادی میاندیشند. هر فردی «حق حیات، آزادی و امنیت» دارد ، «حق حیات» که در منشور و همچنین در اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده، حیاتی با عزت و احترام شخصی، همراه با برابری است، بنابراین حق حیات فقط زنده بودن در طول مدتی خاص نیست بلکه معنای آن حق زندگی با استاندارد و با کیفیت و برخورداری از بهداشت در محل کار و زندگی است. مسئولیت قضات لازم و ضروری است قضات محترم و شریف، در شکایات و دعاوی مربوط به محیط زیست آلوده کردن تدریجی آب، هوا، خاک و محیط زیست بشر را سلب تدریجی حق حیات تفسیر کنند و علیه مسبب آن حکم صادر کنند و این احکام شامل دستور توقف فعالیت آلودهساز، جبران خسارت و گاهی لغو مجوز و فعالیت است، بنابراین حق حیات باید به حق داشتن محیط زیست سالم تفسیر و معنا شود و تمامی قوانین و مقررات درباره حمایت از آب و هوا، خاک سالم، جلوگیری از آلوده شدن آنها و کنترل آلایندهها در واقع تامین کننده حق محیط زیست سالم و حمایت از حق حیات تلقی شود. آلودگیها سبب بر هم خوردن ترکیبات آب، هوا و خاک و کیفیت آنها میشود که در نتیجه کیفیت و استاندارد زندگی و حیات سالم کاهش مییابد. مفهوم و حدود آلودگی آب آب به عنوان یکی از اصلیترین عناصر حیات در زندگی کلیه حیوانات دارای نقش مهمی است، به این دلیل حتی پیش از آن که واژه محیط زیست و حقوق محیط زیست به وجود آید، بحث جلوگیری از آلودگی آب در تمام جوامع بشری به نوعی مطرح بوده است. آنهایی که به روشهای مختلف از قبیل تغییر مواد محلول و یا معلق و یا تغییر درجه حرارت و دیگر خواص فیزیکی و شیمیایی بیولوژیکی آب ـ در حدی که آن را برای مصرفی که برای آن مقدر شده استـ ، مضّر یا غیرمفید سازند علاوه بر اینکه بهداشت و سلامت انسانها را به خطر میاندازند، حیوانات و گیاهان را نیز با مشکلات و خطرات زیستی مواجه میسازند. مفهوم و حدود آلودگی و تخریب خاک منظور از آلودگی و تخریب خاک، پخش یا آمیختن مواد خارجی به آن میزانی است که کیفیت فیزیکی یا شیمیایی یا بیولوژیکی آن را تغییر دهد؛ به طوری که به حال انسان یا سایر موجودات زنده یا گیاهان زیان آور باشد. متأسفانه سالانه مساحت زیادی از سطح زمینهای زراعی تبدیل به ساختمان میشود از طرفی دیگر بر اثر تجمع زبالههای شهری، ریختن فاضلاب، فضولات کارخانهها، استفاده بیرویه از مواد شیمیایی و سموم دفع آفات نباتی و بیماریهای کشاورزی، درصد آلودگی خاک سیر صعودی دارد. به دلیل عدم وجود قانون روشن و شفاف و آیین نامه اجرایی مناسب، مراجع قضایی رسیدگی کننده به این قبیل پروندهها به مسئله آلودگی خاک توجه نداشته و اگر قرار باشد در مورد آن تصمیمی اتخاذ کنند، آن را مبتنی بر مسایل دیگری همچون آلودگی آب، یا مرگ حیوانات و یا پروندگان رسیدگی میکنند. مفهوم حدود آلودگی هوا تردیدی نیست هوا یکی از عوامل اساسی و مهم حیات انسان است. هواست که بدون آن زندگی غیرممکن است. هوا فقط اختصاص به تنفس ندارد بلکه موجودات را در مقابل خطرات زیان آور (اشعههای مختلف خورشیدی) حفظ میکند. آلودگی هوا ممکن است بر اثر دود ناشی از سوخت خودروها، سوخت فسیلی کارگاهها و نیروگاهها، کارخانجات صنعتی و تولیدی، زبالهها و دود ناشی از سوزاندن آنها و غیره باشد. بنابراین آلودگی هوا با پخش مواد آلوده کننده در هوا تحقق مییابد یعنی انتشار هر نوع ماده گازی، بخار، مایع و جامد و یا مجموعه و ترکیبی از آنها در هوای آزاد ـ به مقدار و مدتی که کیفیت آن را به طوری مضر به حال انسان و یا سایر موجودات زنده و گیاهان و یا آثار و ابنیه باشدـ، منجر به آلودگی میشود. مفهوم و حدود آلودگی صدا امروزه یکی از زیانبارترین انواع آلودگی، آلودگی ناشی از سر و صدای ناهنجار است. آلودگی صدا علاوه بر آثار مخرب بر سلامت انسان، در بسیاری از امور روزمره زندگی انسان و انجام امور اداری اخلال ایجاد میکند. برخلاف آلودگی آب و هوا که مورد توجه قانونگذار قرار گرفته آلودگی صدا چندان مورد توجه قانونگذار قرار نگرفته که لازم است به این مهم توجه بیشتری شود. جمعبندی: با توجه به بررسیهای به عمل آمده میتوان موارد زیر را جمعبندی و ارایه کرد: 1. توسعه بخش خدمات فنی و فعالیت کارگاهی در مبادی ورودی و خروجی کلانشهرها به خصوص تهران و کرج و استقرار تعداد زیادی از خدمات فروش، تعمیرگاه اتومبیل، کارگاههای ذوب فلزات، پایانههای مسافربری، این کلانشهرها را به کانونهای بحرانی و در مواردی آلوده کننده مسایل زیست محیطی تبدیل کرده است که باید با این معضل برخورد اصولی کرد و قوانین و مقررات و ضوابط خاص را تدوین و اعمال کرد و در صورت استقرار ضمن رعایت قواعد و قوانین، استاندارهای لازم را رعایت کنند. 2. حسب بررسیهای به عمل آمده در مورد برخی واحدهای تولیدی بزرگ یا کوچک در نزدیکی شهرهای بزرگ از جمله تهران و کرج، بعضاً این واحدها تأسیسات و تجهیزات تصفیه خانه فاضلاب ندارند و پیوسته فاضلاب خود را به صورت خام در چاههای جذبی و یا رودخانههای فصلی و دایمی جاری و یا در حریم آنها تخلیه میکنند؛ همچنین در مواردی به دلیل عدم مدیریت صحیح، سیستم تصفیهخانه فاضلاب از کارایی لازم برخوردار نبوده باعث آلودگی آبهای زیرزمینی و سطحی میشود و یا رودخانهها به علت کمآبی شرایط خودپالایی ندارند و آلودگی گسترش مییابد، همانند فاضلاب شهرک صنعتی اشتهارد که عدم نصب پیشتصفیه در برخی شرکت و واحدهای تولیدی و عدم کارایی لازم تصفیهخانه شهرک، موجب رهاسازی فاضلاب در مزارع و قنات و یا رودخانه شور گردیده که نتیجه آن آلودگی شدید زیست محیطی است. در نمونهای دیگر میتوان به رهاسازی پساب آلوده نیروگاه منتظر قائم واقع در فردیس کرج در اراضی اشاره کرد که در مناطق مسکونی قرار گرفته است؛ مشکلات زیستمحیطی و آلودگی آب شرب تهران و کرج بوسیله ساختمانهای احداثی در بستر رودخانه کرج و عدم استفاده از سبتیک و عدم دفع اصولی فاضلاب روستاها در مسیر رودخانه نمونههای قابل ذکر دیگری هستند. 3. متأسفانه سالانه مساحت زیادی از سطح اراضی زراعی و باغی اطراف کلانشهرها توسط آلایندهها آلوده شده و یا تبدیل به ساختمان و تأسیسات شهری و صنعتی گردیده و تغییر کاربری صورت میگیرد. همچنین به دلیل استفاده از مواد شیمیایی، سموم دفع آفات و آلودگی شدید عناصر سنگین همچون سرب و روی، درصد آلودگی خاک سیر صعودی طی میکند. تدوین قوانین و مقررات جدید در جهت کنترل جلوگیری از خاک ضرورت دارد. 4. نظر به اهمیت پیشگیری از آلودگیها به جای مبارزه، باید قوانین و مقررات زیست محیطی مجوز فعالیت و شروع بکار واحدهایی را که ممکن است هرگونه فعالیت آلوده کننده برای محیط زیست داشته باشند را منوط به رعایت استاندارها و پیشبینیهای لازم که به تأیید سازمان حفاظت محیط زیست برسد کنند. 5. گرایش بیشتر کشورها بر این است که قانونی واحد کنترل مؤثر آلودگی همه انواع آبها را پیشبینی کند و با تصویب قوانین مربوط به جلوگیری از آلودگی آبهای عمومی به صورت مقررات تکمیلی در قانون، باید مفهوم آلودگی را با توجه به استانداردهای کیفیت تنظیم شده ـ توسط سازمان کنترل کننده آلودگی منابع آب ـ روشن کند و مسئولیتهای کیفری و مدنی ناشی از آلودگی را پیشبینی نماید. 6. به علت رابطه تنگاتنگ مدیریت کیفی و کمی آب و اثرات متقابل آنها بر یکدیگر، مدیریت تلفیقی و تؤام کیفی و کمی به وسیله سازمانی واحد در مرحله حفاظت، تخصیص، مصرف، دفع پسابها و استفاده مجدد از آنها پیشنهاد میشود. 7. مقامات اداری باید این اختیار را داشته باشند که هر نوع فعالیت احتمالی زیانآور و آلاینده را مورد بازرسی قرار داده و اصلاح نمایند و چنانچه لازم باشد پروانههای مصرف را معلق یا لغو کرده یا از ادامه فعالیت منبع آلاینده جلوگیری کنند زیرا داشتن مسئولیتها لازمه داشتن اختیارات است؛ در عین حال مراتب به اطلاع دادستان یا دادگاه صالحه رسانده شود تا نظارت قضایی بر دستورات توقیف فعالیت یا ممانعت از کار و ... اعمال شود. 8. در پایان باید قلمرو مسئولیت مدنی آلودهکنندگان آبهای عمومی، خاک و هوا را مشخص و تدوین کرد و حق اقامه دعاوی گروهی و دستهجمعی و تشکلها را به رسمیت شناخت. نویسنده: حاجی رضا شاکرمی دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان البرز بازگشت |