Logo

صفحه اصلي > یادداشت > آینده ی جنگ

آینده ی جنگ


5 اردیبهشت 1398. نويسنده: monshi
آینده ی جنگ


اگر پدر باربارا، یعنی آندرشفت، امروز با ما بود، جنگ در دهه های آینده را اعلام می کرد. در هیچ زمانی در این قرن خشونت جمعی به این گستردگی، تنوع و قدرت نبوده است. موارد زیر را در نظر بگیرید:
• عواملی که منجر به افزایش خشونت می شوند
• اشکال مختلف خشونت جمعی
• پیامدهای این خشونت برای مردم و ملت ها
1. روندهایی که منجر به ارتقای خشونت می شوند
در سرتاسر دنیا، آمریکا به عنوان سرزمین موعود، معیار موفقیت انسانی و تجسم محدوده ی وسیعی از آرزوهای انسانی در راستای ترقی و پیشرفت، سلامت، تحرک و نکات مثبت در زندگی شناخته می شود. تصویر فزاینده از فرهنگ آمریکایی امروزه به وسیله ی تلویزیون و از طریق فیلم در حال تقویت شدن است. فرهنگ آمریکایی در دنیا یک فرهنگ غالب است. زبان انگلیسی به عنوان زبان سراسری طبقه ی متوسط دنیا زبان تجارت، صنعت و دیپلماسی شناخته می شود. یکی از نتایج سلطه ی امریکا در زمینه ی سرگرمی و ارسال پیامهای فرهنگی در اکثر بخش های دنیا مقایسه وضعیت آمریکا با وضعیت خود است. فناوری اطلاعات منجر به افزایش انتظارات سراسری و ترویج هم جنسی سراسری ارزش ها و انتظارات شده است.
حمل و نقل ارزان امکان تزریق مستقیم ارزش های فرهنگی به افراد، به عنوان توریست، و به شکلی عمیق تر، به عنوان دانش آموز را فراهم می آورد. یکی از پیامدهای امپریالیسم فرهنگی آمریکایی را به شکلی رقت انگیز در میدان تیان آنمن دیده ایم. برنامه ی رهبری چینی محافظه کار سیاسی این بود که دانشجویان خود را به خارج کشور می فرستادند و درس های مفید اقتصادی و فنی را از غرب می گرفتند. در عوض، به ناچار پیام های فرهنگی را نیز دریافت می کردند و در بازگشت به خانه به یک عنصر مخرب فرهنگ تبدیل می شدند. واکنش میان تیان آنمن یک واکنش چینی کلاسیک، حداقل با قدمت 150 سال، به ناتوانی در جداسازی نفوذ فرهنگی از نفوذ فنی اقتصادی غرب بود.
ارتباطات و حمل و نقل پیامدی منفی برای خشونت جمعی داشت. ارتباطات جهانی ارزان منجر به ساده تر شدن و انعطاف پذیر شدن اجرای برنامه ها، برنامه ریزی و هماهنگی شد. هزینه ی حمل و نقل آنقدر کم است که نه تنها مواد، بلکه مردان خشونت نیز می توانند به سادگی از یک مکان به مکان دیگر منتقل شوند. این مبنای اصلی گسترش تروریسم است.
افزایش فروش تسلیحات و تلاش جهت ایجاد متحدین و در مورد آمریکا، انبار کردن تسلیحات منسوخ جهت ایجاد فضایی برای تسلیحات جدید منجر به آن شده است که ایالات متحده آمریکا، شوروی و اسرائیل به بزرگترین زراد خانه های جهان تبدیل شوند. Krupp بدنام در برابر کاری که ما در جهت مسلح سازی دنیا انجام داده ایم ناچیز است. دسترس پذیری تسلیحات با هزینه ای بسیار پایین منجر به استفاده و سواستفاده از انها شده است.
کاهش مشروعیت حکومت ها و سایر نهادها همه جایی بوده است. امروزه وضعیت شوروی و اروپای شرقی آشکارترین مثال برای این روند بوده اند.
تعارض قومی و نژادی ادامه داشته و بیشتر می شود و همچنین، قیود قدرت طلبی کاهش یافته و افراد ناسازگار را مجبور به همکاری کرده است. فرصت برای تعارضات نژادی افزایش یافته و می توان به سرکوب روسی ها توسط اهالی استونی، سرکوب ترک ها توسط بلغاری ها و یا سرکوب ترک ها و یونانی ها توسط یکدیگر در قبرس اشاره کرد. به عنوان یک نکته ی مرتبط اما به وضوح متفاوت می توان به تداوم فرهنگ پذیری نسبت به خشونت قومی مداوم در بخش های مختلفی از دنیا، بخصوص ایرلند شمالی، لبنان و اسرائیل اشاره کرد.
مستعمره زدایی و عدم موفقیت در حل تعارضات ساختاری در زمان استقلال به کلونی های سابق آفریقا و جزایر اقیانوس آرام کشیده شده اند. دولت هایی که قبلا و در زمان آزادسازی متزلزل بوده اند اکنون وارد دوران افول پیوسته، فساد و در بسیاری از موارد طرفداری نژادی و قومی شده اند. بسیاری از حکومت های جهان سوم سیاست های سرکوب گرایانه را در پیش گرفته اند. مستعمره های سابق به طور کلی در وضعیت افول توانایی مدیریت عمومی قرار گرفته اند. دمکراسی ترویج پیاد نکرده است و بسیاری از انها از مزیت رشد اقتصادی بهره نبرده اند. دورنمای رو به افول این کشورها مهمترین عاملی است که تعارضات و خشونت قومی و نژادی داخلی را افزایش داده است.
اختلافات در بین خطوط مذهبی، اخلاقی و درامدی در سرتاسر دنیا در حال تداوم است. این موضوع با بنیادگرایی مذهبی ارتباط داشته و منجر به افزایش ان شده است. ما این مسئله را به شکل خوش خیم در آمریکا می بینیم و در ایرلند شمالی، اندونزی، اسرائیل و ایران با شکل بسیار بدی از ان طرف هستیم. افزایش اکراه قدرت های بزرگ نسبت به مسئله ی مداخله باید شفاف باشد. ماجراجویی های اخیر شوروی در افغانستان و ماجراجویی های امریکا در ویتنام منجر به اکرار هر کدام از انها نسبت به قبول مسئولیت تجاوز در هر نقطه از دنیا شده است. سایر قدرتهای استعماری نظیر انگلستان، با قیود بودجه و به استثنای شرایط جدی نظیر ماجرای جزیره Falkland ، در عمل با اکراه مواجه شده اند.
افزایش تعداد ملل، که بر اساس شمارش حال حاضر برابر 163 ملل می باشند، به تنهایی منجر به افزایش احتمال برخورد شده است. مرز دو نوع جنبش را ترویج می کند- جنبش به سمت برش بیشتر که در ان گروه های داخلی مخالف خواهان جداسازی هستند و جنبش های الحاق گرایی که خواهان یکی شدن مرزهای ملی همپوشان هستند. افزایش ملل متحد به عنوان یک نیروی مثبت نگهدارنده ی صلح بیشتر شده و در دهه ی بعد به نظر من به سمت یک نقش ایجاد کننده ی صلح می روند. اما به دلیل اینکه می فهمد که با سمت های مذاکره و ایجاد کننده ی صلح بهتر برخورد کند، مداخلات صلح آمیز کمتری را برعهده می گیرد. درست مانند تمام شرکت های موفق، گسترش خواهد یافت.
کاهش کنترل مرکزی مسکو بر روی ماهواره های روسی و اخیرا، جمهوری سوسیالیستی شوروی منجر به رهاسازی اشکال مختلفی از خشونت داخلی و جمعی در بین گروه های قومیتی می شود. آزاد سازی به ندرت قابل مدیریت است و به مقدار متوسط قابل قبول است. آن به ناچار به سمت ظهور افراط گرایان و نابودی امکان میانه روی و توسعه ی مرحله به مرحله ی آزادی می رود.
دورنمای اقتصادی ضعیف در کشورهای صنعتی، بخصوص کشورهایی که دچار انفجار جمعیتی شده اند منجر به اقدامات افراطی در مرز ها و یا در داخل شده که به نوبه خود اقدامات افراطی را جهت کنترل و یا بازداشت و سرکوب آنها بر می انگیزاند.
2. اشکال خشونت جمعی
9 نوع خشونت سنتی، جمعی محبوب شده و جنبش های بالکانیزه با هدف انسجام بیشتر گروه های قومی با استقلال بیشتر ظهور پیدا می کند. کشمکش های مرزی، زد و خرد یا جنگهای گسترده بین ملت ها رخ خواهد داد. کودتا، برگشت نسبتا صلح آمیز رئیس دولت با خشونت کم یا بشدت محدود، رایج خواهد شد. کشمکش های قومی و جنگ داخلی منتج از کودتا، بالکانیزه شدن و یا جنبش های الحاق گرا و یا کشمکش های قومیتی بروز خواند کرد. ترورسیم، هم در داخل و هم در بین ملت ها، و ناآرامی های داخلی با خشونت جمعی، گسترده خواهد شد، چیزی که در آذربایجان شاهد آن بوده ایم. در نهایت، خشونت جمعی شورش جهت تغییر برخی سیاست های دولت مرکزی و متفاوت از جنگ داخلی در 5 قاره مشاهده خواهد شد.
همچنین دو شکل جدید از خشونت به وجود خواهد آمد. ما پیشبینی می کنیم که در دهه ی بعدی، چندین کشور از نظر بین المللی در مقام امانت (receivership) در می ایند. آشوب و عدم موفقیت کامل نهاد قانونی مرکزی منجر به اقدامات جمعی بین المللی جهت تثبیت موقعیت خواهد شد. نامزدهای احتمالی و مشهود این موارد عبارتند از هاییتی، چندین جمهوری اقیانوس آرام جنوبی و کلمبیا، موردی که بیش از بقیه موارد جلب توجه می کند. شکل دوم خشونت جمعی جدید شامل استفاده از مواد هسته ای است. ما این مورد را در سه شکل متمایز دیده ایم: اولین مورد توزیع مواد رادیواکتیو در تجهیزات انفجاری غیر هسته ای سمپاشی هوایی جهت آلوده سازی جمعیت و یا منطقه بوده است. ثانیا، ما دیده ایم که یک سلاح توسط یک قدرت کوچک به سمت قدرت کوچک دیگری به کار گرفته شده است. از آنجایی که چندین کشور اکنون تسلیحات و مواد هسته ای را در اختیار دارند، احتمال سو استفاده از سمت آمریکا، روسیه و چین به سمت یکی از دارندگان بمب هسته ای منتقل می گردد. در نهایت، می توان اقدامات تروریستی را پیشبینی کرد که تاسیسات داخلی نظیر نیروگاه های هسته ای و یا تاسیسات نظامی نظیر تسلیحات را از بین برده و حجم عظیمی از مواد هسته ای را رهاسازی می کند.
3. مکان خشونت جمعی
این مقاله بسیار محدود است و نمی توان به جزئیات کشورهای مختلف و یا حتی مناطق مختلف پرداخت. بنابراین اجازه دهید تا کشمکش های نوظهور را در جدول بنویسیم و رفتن به سراغ جزئیات را برعهده خواننده قرار دهیم. در سمت چپ جدول 1، نمونه ای از نواحی و کشورها قرار داده شده اند. در بالای جدول، 11 شکل از کشمکش مطرح شده است. این جدول مربوط به احتمال بالای خشونت جمعی است و کاری به احتمال بسیار پایین جنگ یا جنگ استراتژیک هسته ای ندارد. هیچ اصلاح سراسری وجود ندارد. بسیاری از علاج های کشمکش رضایت بخش نیستند زیرا خشونت جمعی را به خشونت انفرادی و ترس شخصی و مبهم تبدیل می کنند. برای مثال در چندین کشور آمریکای لاتین و قاره آفریقا، بازگشت فاشیست ها توسط نظامیان منجر به تبدیل شدن انها به وضعیت کشور هاییتی می شود. در سایر موارد، حل و فصل از حل و فصل قطعی کشمکش حاصل می شود، یعنی یک طرف جنگ برنده باشد.
می توان کشمکش های مرزی را انتظار داشت. برای مثال، کشمکش های جدید بین ایالات متحده و مکزیک از رشد جمعیت کنترل ناپذیر کشور مکزیک و دورنمای اقتصادی نا امید کننده نشات می گیرند و منجر به افزایش فشار تحرکات غیر قانونی در امریکا می شوند. در نهایت، آمریکا با خشونت مرز را می بندد و آن را بسته نگه می دارد. کنترل صلح آمیز مرز مکزیک و آمریکا در جو سیاسی کنونی غیر قابل تصور است. دورنمای خوشحال کننده ی رشد اقتصادی زمینه های کشمکش های مذهبی و قومیتی در برخی نواحی را از بین می برد، اما در بسیاری از موارد ناموفق خواهد بود. برای مثال، با افزایش جامعه اقتصادی اروپایی، کشمکش بین پروتستان ها و کاتولیک ها در ایرلند شمالی با این شرط کاهش می یابد که ان منطقه از نظر اقتصادی شکوفا شود. به طور مشابه، کشمکش های اسپانیولی ها با باسک ها از طریق شکوفایی کاهش خواهد یافت. این احتمال زیاد نیست اما از سویی دیگر آنقدر کم نیست که امیدها را از بین ببرد.
همانطور که قبلا در مورد کشورهایی که در مقام امانت بودند، برخی از اقدامات مثبت جمعی ممکن است انجام شوند. وضعیت کشور هاییتی ممکن است به بخش هایی رسوخ کند که امریکا به شکل یک طرفه، و یا آمریکا با نیروهای کانادیی-اروپایی، ممکن است نیروهای خود را وارد آن مناطق کرده تا صلح به وجود آورند و یا حتی اصلاحاتی را در حکومت انجام دهند. این موضوع بعید است که کشورهای امریکایی لاتین با مداخله در هاییتی همکاری کنند زیرا بسیاری از انها خود نامزد انجام همین مداخلات هستند و ازین رو نسبت به شکوفایی اکراه دارند. هاییتی و جزایر آرام جنوبی نامزد چنین مداخله ای هستند. در مداخله بین المللی در اقیانوس آرام جنوبی بیشتر از نیروهای آسیایی نظیر هندی ها استفاده می شود. حتی ممکن است خود را در حالتی ببینیم که به صورت جمعی در حال صف بندی جهت تسلیح Gurkas به عنوان یک نیروی بین المللی ایجاد کننده ی صلح هستیم. این امر منبع درامدی برای آن کشور کوچک خواهد بود. حکومت جهانی در دهه های آتی رو به افزایش خواهد گذاشت. این رشد اساسا از نیاز به سیستم های مدرن ارزش نشات خواهد گرفت و توسط بسیاری از شرکای بین المللی خواهان پایداری به کار گرفته می شود. زمانی که نظام های بین المللی دچار چالش شوند، اقدام جمعی از ان حفاظت می کند.
یکی از روشن ترین چشم اندازهای اقدام جمعی ممکن است پس از رویدادهای هسته ای باشد. قدرت های بزرگ متحد خواهند شد تا توانایی های هسته ای تمام قدرتهای کوچکتر را از بین ببرند. پس از یک سانحه ی هسته ای، نظر جهان تنها در یک جهت خواهد بود. این عامل محرک نظیر جزیره three mile یک مشکل ناچیز و یا نظیر چرنوبیل یک مشکل متوسط نخواهد بود، بلکه از مواردی است که در بالا تشریح شد.
حمیدرضا باستانی


بازگشت