Logo

صفحه اصلي > یادداشت > نقش عفاف و حجاب در تحکیم بنیان خانواده

نقش عفاف و حجاب در تحکیم بنیان خانواده


6 شهریور 1403. نويسنده: monshi


سلامت و سعادت خانواده تاثیر بسزایی در سلامت و سعادت هر جامعه دارد.
مجید اسفندفر/ خانواده اولین جایگاهی هست که نیازهای عاطفی و فکری فرزندان را به نحو مطلوب می تواند برآورده کند و در خانواده است که پایه های شخصیتی فرد بنا می شود و فضایل اخلاقی آموزش داده می شود و بهترین بستر برای تامین امنیت و آرامش روانی است؛ از این روی هر آنچه در استواری و تحکیم این بنیان موثر باشد در استواری جامعه تاثیرگذار خواهد بود. یکی از عوامل موثر و مهم در تحکیم بنیان خانواده نقش عفاف و حجاب است. هر انسانی یک بعد شخصیتی دارد و یک بعد جنسیتی. زن بی حجاب با جنسیت خود وارد جامعه می شود؛ از طرف دیگر مردان هم برخی با جنسیت خود وارد جامعه می شوند و برخی با شخصیت خود. در تقابل دو گروه از زنان و مردانی که با جنسیت خود در جامعه حضور یافته اند، این مردان هستند که بر زن غلبه پیدا می کنند زیرا جنسیت مرد از جنسیت زن قوی تر و سودجوتر است.استحکام رابطه زن و شوهر، ثبات دلبستگی و عشق و علاقه مرد به همسر خود، اطمینان و اعتماد مرد به همسرش و آرامش روحی و روانی زن و شوهر در بستر خانواده، مرهون پوشش زنان می‌باشد و این‌که مردان، زیبائی زنانی غیر از زن خود را نبینند. در محیطی که حجاب وجود دارد و شرائط دیگر اسلامی رعایت می‌شود، زن و شوهر تعلق به یکدیگر دارند و احساساتشان و عشق و عواطفشان مخصوص یکدیگر است، ولی در محیطی که برهنگی رواج دارد، دیگر قداست پیمان زناشویی، مفهومی نمی‌تواند داشته باشد و خانواده‌ها در معرض فروپاشی قرار می‌گیرند.حجاب باعث می‌شود زن از نگاه‌های آلوده مردان هوس‌باز و گرفتار شدن به دام عشق‎های آزاد محفوظ بماند و به زندگی و خانواده خود وفادار باشد. در حالی‌که شیوع بی‌حجابی و بی‌بندوباری، باعث می‌شود شوهران به جای توجه و محبت به همسرانشان، به دنبال لذت‌جویی از زنان بیگانه باشند و زنان نیز از جلوه‌گری برای به دام انداختن مردان بیگانه، ابایی نداشته باشند و در نتیجه عشق و علاقه بین همسران از بین رفته و باعث فروپاشی خانواده شود.اهمیت حجاب و پوشش از آن جهت است که نظام خانواده از گسستگی حفظ شود و اعضای آن از آسیب‌های روانیِ بی‌بندوباری مصون بمانند..برای مقابله با بی حجابی و تزلزل بنیان خانواده در جامعه ی اسلامی، شایسته است یک برنامه ریزی فرهنگی اصولی و اساسی با ویژگی های ذیل صورت گیرد؛ آینده نگری، جامعیت، تنوع پذیری، مصون سازی، دشمن ستیزی، شورآفرینی و نشاط انگیزی، هماهنگ سازی و اولویت پیش گیری بر درمان.برنامه های مطلوب فرهنگی باید شورآفرین و نشاط انگیز باشد تا به نیاز جوانان پاسخ گوید و با رغبت و ذوق آنان سازگاری بیشتری داشته باشد.

بازگشت