Logo

صفحه اصلي > یادداشت > صدای زمین، صدای زندگی

صدای زمین، صدای زندگی


امروز, 08:56. نويسنده: monshi


روستا، نخستین خانه‌ی انسان است؛ جایی که خاک، نان و معنا را با هم می‌آمیزد و از دل آن فرهنگ، اخلاق و خودباوری می‌روید. در روزگار پرهیاهوی شهرها که دیوارهای سیمانی فاصله‌ی انسان را از طبیعت بیشتر کرده‌اند، روز پانزدهم مهر، بهانه‌ای است برای بازگشت به سرچشمه‌ی زندگی؛ به روستا و عشایری که هنوز صدای زمین در دلشان زنده است.
مصطفی جعفری/ روستا و عشایر، نه فقط بخشی از جغرافیای کشور، که روح تپنده‌ی هویت ایرانی‌اند. بخش مهمی از میراث معنوی، زبان، موسیقی و صنایع‌دستی در همین بستر طبیعی شکل گرفته و تا امروز دوام یافته است. نادیده گرفتن این میراث، بریدن ریشه‌های فرهنگی ملتی است که از دل خاک، معنا و مقاومت آموخته است.در دهه‌های اخیر، تمرکز بیش از اندازه بر توسعه‌ی شهری، چهره‌ی روستا را دگرگون کرده است. بسیاری از روستاها خالی از سکنه شده‌اند و مهاجرت، چالشی اجتماعی و اقتصادی برای کشور پدید آورده است. حال آن‌که روستا می‌تواند در بستر توسعه‌ی پایدار، موتور محرک اقتصاد ملی باشد؛ کشاورزی هوشمند، صنایع کوچک، گردشگری بوم‌محور و انرژی‌های پاک، ظرفیت‌هایی‌اند که می‌توانند چرخه‌ی تولید را در دل روستا زنده نگه دارند.روستا فقط زمین نیست؛ مدرسه‌ای است که نسل‌ها در آن آموخته‌اند با طبیعت و کار صادقانه زندگی کنند. عشایر نیز با کوچ‌هایشان، درس پویایی و پیوند با سرزمین می‌دهند. آنان مرزبانان فرهنگی و طبیعی ایران‌اند؛ نگهبانانی خاموش که در دل بیابان و کوه، حافظ پیوند انسان با زمین‌اند. در جهانی که بحران هویت و وابستگی به فناوری‌های بی‌روح، انسان را از ریشه جدا کرده، نگاه روستایی و عشایری به زندگی می‌تواند الگویی از زیست اصیل و متوازن باشد.امروز اگر از عدالت اجتماعی سخن می‌گوییم، نقطه‌ی آغاز آن در روستاهاست. عدالت یعنی بهره‌مندی عادلانه از آموزش، بهداشت و زیرساخت‌ها؛ یعنی اینکه فرزند روستا بتواند در زادگاهش بماند، تولید کند و آینده‌اش را همان‌جا ببیند. اما واقعیت آن است که هنوز سهم بسیاری از روستاها از توسعه، کمتر از آن چیزی است که شایسته‌ی آن‌اند. توسعه‌ی متوازن زمانی معنا می‌یابد که صدای روستایی نیز در تصمیم‌سازی‌ها شنیده شود.در کنار سیاست‌های اقتصادی، بازنگری در سیاست‌های فرهنگی نیز ضرورت دارد. فرهنگ روستایی باید در رسانه‌ها، آموزش و برنامه‌های ملی دیده شود. روستا نباید فقط در قاب مستندها یا تیترهای مناسبتی ظاهر شود، بلکه باید در متن برنامه‌ریزی فرهنگی کشور حضور داشته باشد. حفظ زبان‌ها، آداب و موسیقی بومی، بخشی از امنیت فرهنگی ماست و توجه به آن، تقویت ریشه‌های ملی است.روز ملی روستا و عشایر یادآور این حقیقت است که هرچه داریم از زمین است؛ از دست‌های پینه‌بسته‌ی کشاورز، از گام‌های آرام چوپان، و از زنانی که با دستان خلاق خود، رنگ زندگی را بر تار و پود قالی می‌نشانند. در میان همه دغدغه‌های مدرن، هنوز صدایی هست که ما را به خویش فرامی‌خواند؛ صدای زمین.روستا یعنی اصالت، یعنی امید به پایداری. اگر بخواهیم آینده‌ای روشن و ریشه‌دار داشته باشیم، باید دوباره به زمین گوش بسپاریم؛زیرا صدای زمین، همان صدای زندگی است.

بازگشت