صفحه اصلي > یادداشت > تقوا فقط رعایت ظواهر شرع و محرمات و واجبات دم دستی نیست
تقوا فقط رعایت ظواهر شرع و محرمات و واجبات دم دستی نیست15 مرداد 1392. نويسنده: monshi |
من مىبينم در داخل كشور خودمان كه يك عدهاى ميخواهند اصلاً عناصر گوناگون را، جناحهاى مختلف را، افرادى از هر يك از جناحها را به جان هم بيندازند و اختلاف ايجاد كنند؛ كأنه اصلاً از آتشافروزى خوششان مىآيد؛ اين خلاف تقواست. غالباً وقتى گفته ميشود تقوا، پرهيزگارى، ذهن انسان ميرود به رعايت ظواهر شرع و محرمات و واجباتى كه دم دست ماست؛ نماز بخوانيم، وجوهات شرعىمان را بدهيم، روزه بگيريم، دروغ نگوئيم. البته اينها مهم است، همهاش مهم است؛ ليكن تقوا ابعاد ديگرى هم دارد كه غالباً ما از اينها غفلت ميكنيم. در دعاى شريف مكارم الاخلاق يك فقرهاى در توضيح اين ابعاد ديگر هست: «اللّهم صلّ على محمّد و اله و حلّنى بحلية الصّالحين و البسنى زينة المتّقين»؛ از خداى متعال درخواست ميكند كه پروردگارا! مرا با زيور صالحان زيور بده و با لباس پرهيزگاران ملبس كن. خوب، اين لباس پرهيزگاران چيست؟ آن وقت اين شرح جالب است: «فى بسط العدل»؛ لباس پرهيزگاران در گستردن عدالت، «و كظم الغيظ»؛ در فرو بردن خشم، «و اطفاء النّائرة»؛ در فرو نشاندن آتش؛ آتشهائى كه بين افراد جامعه برمىافروزند. اينها تقواست. «و ضمّ اهل الفرقة»؛ افرادى كه از شمايند، اما جدا شدند، سعى كنيد اينها را گرد بياوريد. اين جزو موارد تقواست، كه در دعاى شريف مكارمالاخلاق - دعاى بيستم صحيفهى مباركهى سجاديه - به آن اشاره شده است. اين دعا، بسيار دعاى مهمى است. من عقيدهام اين است كه همه، بخصوص كارگزاران، بايد اين دعا را بخوانند و در مضامينش دقت كنند؛ تعليمدهنده است. «و اصلاح ذات البين»؛ به جاى آتشافروزى، خبرچينى، اين را به جان آن انداختن، آن را در پوستين اين انداختن، اصلاح ذاتالبين كنند؛ بين برادران مؤمن، برادران مسلمان، ايجاد ائتلاف كنند؛ اينها تقواست. ببينيد، اينها همه، مسائل امروز ماست. گستردن عدالت، عدالت قضائى، عدالت اقتصادى، عدالت در گزينشها، عدالت در تقسيم منابع و فرصتهاى كشور بين گروهها، عدالت جغرافيائى، اينها مسائل خيلى مهمى است؛ اينها همه نيازهاى ماست. گستردن عدالت، بالاترين رقمهاى تقواست؛ اين از يك نماز خوب، از يك روزهى روز گرم تابستان بالاتر است. روايتى است كه فرمود: هر اميرى - امير يعنى همهى شماها؛ هر كسى يك دستگاهى دارد كه در آن فرمان ميراند، حكم او در آنجا نافذ است - كه روزى را به عدالت حكم كند، مثل اين است كه هفتاد سال عبادت كرده؛ اينها خيلى مسائل مهمى است؛ اهميت عدالت را، رفتار عدالتآميز را به ما نشان ميدهد. فرو بردن خشم در مقابل دوستان. بحث اينجا دوستان است. البته در مقابل دشمنان بايد غيظ داشت؛ «و يذهب غيظ قلوبهم». در مقابل آن دشمنى كه با هويت شما، با موجوديت شما مخالف است، آنجا خشم ميشود خشم مقدس؛ آن اشكالى ندارد. نه، در جمع مؤمنين، در بين افرادى كه مأمور به رفتار مسلمانى با آنها هستيم، خشم و حالت عصبانيت نبايد باشد. خشم به انسان ضرر ميزند. تصميمگيرى با خشم مضر است، حرف زدن با خشم مضر است، كار كردن با خشم مضر است، غالباً دچار غلط و اشتباه است؛ اين چيزى است كه ماها متأسفانه خيلى ابتلاء پيدا ميكنيم. جلوگيرى از اين خشم، خشمى كه موجب انحراف ميشود، موجب خطاى در فكر و عمل ميشود، يكى از موارد تقواست؛ «و كظم الغيظ». كار ديگر، «اطفاء النّائرة». بعضىها آتشافروزىهاى سياسى و جناحى ميكنند. عدهاى كأنه براى اين كار مأموريت دارند. من مىبينم در داخل كشور خودمان كه يك عدهاى ميخواهند اصلاً عناصر گوناگون را، جناحهاى مختلف را، افرادى از هر يك از جناحها را به جان هم بيندازند و اختلاف ايجاد كنند؛ كأنه اصلاً از آتشافروزى خوششان مىآيد؛ اين خلاف تقواست. تقوا اين است: «اطفاء النّائرة». همچنان كه در يك محيط مادى و فضاى مادى، بازگشت |