پایگاه خبری و تحلیلی سپیدار آنلاین

سراغ زن جوان رفتم کلید خانه اش را داشتم و چهار روز در خانه اش منتظر بودم تا این که به آنجا آمد، با هم درگیر شدیم و خفه اش کردم.

مرد ۲۲ ساله زمانی که متوجه شد زن مورد علاقه اش می خواهد با رقیب عشقی وی ازدواج کند، زن جوان را کشت و به ترکیه گریخت،ماموران وقتی به ایران بازگشت او را دستگیر کردند.روزهای پایانی شهریور امسال زنی با حضور در شعبه ۱۳ بازپرسی دادسرای جنایی کرج، شکایت کرد که خواهرش از خانه بیرون رفته و چند روز است که بازنگشته و همسایه ها از وی خبری ندارند.با دستور بازپرس حسن اعلایی اصل ثمرین، تحقیقات پلیسی آغاز و ماموران در جست وجوی این زن بودند تا این که خواهر او با حضور دوباره نزد بازپرس جنایی اعلام کرد که مردی با آنها تماس گرفته و خبر داده که خواهرشان به قتل رسیده و جسدش در خانه است.در این مرحله ماموران با هماهنگی قضایی قفل در خانه زن گمشده را با كمک کلید ساز باز کردند و در جست و جوی این خانه با جسد زن جوان روبه رو شدند.وسایل خانه به هم ریخته بود و شواهد نشان می داد که او بر اثر خفگی به قتل رسیده و چند روز از مرگش می گذرد. تحقیقات از این خانواده نشان می داد که مقتول سالها پیش از شوهرش جدا شده و در این خانه تنها زندگی می کرده و قرار بوده با مردی که از یک سال پیش به وی دل بسته بوده، ازدواج کند.در ادامه ماموران متوجه شدند که خواستگار مقتول ناپدید شده است. در جریان تحقیقات مردی که خبر مرگ آن زن را به خانواده اش داده بود، شناسایی و مورد تحقیقات قضایی قرار گرفت و گفت با مقتول در تلگرام آشنا شده و می خواسته با وی ازدواج کند که متوجه وجود رقیب عشقی در این ماجرا شده و همان مرد با او تماس گرفته و گفته که آن زن را کشته تا من نتوانم با وی ازدواج کنم.با توجه به گفته های این مرد، ماموران دیگر اطمینان یافتند که قاتل خواستگار زن جوان است. در جریان تحقیقات پلیسی مشخص شد که متهم به قتل فراری، به كمک یک قاچاق بر از ایران خارج شده و به ترکیه گریخته است.ماموران از طریق پلیس بین الملل در جست و جوی او بودند تا اینکه روزهای پایانی هفته گذشته معلوم شد او به کرج بازگشته و با هویت جعلی زندگی می کند.بهرام ۲۲ ساله بازداشت شد و وقتی فهمید راز قتل فاش شده، گفت: یک سال پیش به طور اتفاقی در حال رفتن به محل کارم بودم که در خیابان با او برخورد کردم و کف خیابان افتاد. چند مرتبه دیگر او را دیدم و همین ماجراها باعث آشنایی مان شد و به خانه اش می رفتم و می خواستم حتی با او ازدواج کنم، اما مدتی بود که اخلاقش عوض شده و تصمیم به جدایی گرفته بود. یک روز او را در بوستانی همراه مرد غریبه ای دیدم. بعد شماره آن مرد را از گوشی تلفن زن مورد علاقه ام پیدا کرده و متوجه شدم او هم خواستگار زن جوان است. ابتدا قصد کشتن این مرد را داشتم، اما بعد پشیمان شدم و سراغ زن جوان رفتم. کلید خانه اش را داشتم و چهار روز در خانه اش منتظر بودم تا این که به آنجا آمد، با هم درگیر شدیم و خفه اش کردم. بعد از ایران فرار کرده و با رقیب عشقی ام تماس گرفتم و ماجرای قتل را گفتم.
با اعتراف متهم به قتل زن جوان، او در بازداشت به سر می برد و تحقیقات از او ادامه دارد.