صنایع دستی؛ طلای خاموش اقتصاد بومی
سپیدارآنلاین: گروه سرمقاله
در دنیایی که بسیاری از کشورها در پی یافتن راهکارهایی برای توسعه پایدار و تقویت اقتصاد محلی هستند، صنایع دستی به عنوان گنجینهای فراموششده، نقشی حیاتی در احیای اقتصاد بومی و اشتغالزایی ایفا میکند.
دکتر مهدی جعفری / ایران، به عنوان یکی از سرزمینهای کهن با تنوع فرهنگی بینظیر، ظرفیت عظیمی در این حوزه دارد؛ اما به نظر میرسد که این ظرفیت همچنان «طلای خاموش»ی است که در سکوت خاک میخورد و آنگونه که باید، مورد توجه و حمایت قرار نگرفته است.
صنایع دستی نهتنها بازتابی از فرهنگ، سنت و باورهای اقوام مختلف است، بلکه میتواند به یکی از پیشرانهای اقتصاد غیرنفتی بدل شود. از قالیبافی در خراسان گرفته تا سفالگری در لالجین، گلیمبافی در فارس و قلمزنی در اصفهان، هر کدام از این هنرها تاریخ و فرهنگی را در خود نهفته دارد که در بازارهای جهانی میتواند ارزآور باشد.با توجه به اینکه بسیاری از این صنایع در مناطق محروم و روستاها ریشه دارند، توسعه آنها میتواند بهطور مستقیم موجب اشتغالزایی پایدار، کاهش مهاجرت روستایی و افزایش درآمد خانوارهای کمدرآمد شود. همچنین نقش زنان در تولید صنایع دستی قابل توجه است؛ در بسیاری از نقاط کشور، زنان خانهدار با مهارت در این هنرها، به چرخ اقتصادی خانواده کمک میکنند.
با وجود ظرفیت عظیم، صنایع دستی کشور با موانع متعددی روبهروست. از جمله این چالشها میتوان به نبود بازاریابی حرفهای، ضعف در بستهبندی، عدم برندسازی، گرانی مواد اولیه، و نبود آموزشهای نوین اشاره کرد. بسیاری از هنرمندان این حوزه از نبود بیمه، حمایتهای حقوقی و تسهیلات بانکی مناسب نیز گلایهمندند.در دنیای امروز، تنها کیفیت محصول برای رقابت در بازارهای داخلی و خارجی کافی نیست. صنایع دستی نیاز به هویت برند، داستانسرایی فرهنگی، بهرهگیری از فناوری اطلاعات و حضور مؤثر در فضای مجازی دارند. در غیر این صورت، با تمام ارزش هنری و فرهنگیشان، از صحنه رقابت جهانی حذف خواهند شد.
در سالهای اخیر، موضوع حمایت از کسبوکارهای بومی و کوچک، در بسیاری از کشورها به یکی از اولویتهای راهبردی تبدیل شده است. ایران نیز با دارا بودن بیش از ۳۰۰ رشته فعال صنایع دستی، میتواند بخش بزرگی از اقتصاد محلی را به آن اختصاص دهد.از سوی دیگر، افزایش گرایش جهانی به سمت محصولات دستساز، طبیعی و فرهنگی، فرصتی طلایی برای صادرات و حضور در بازارهای بینالمللی است. بازارهای هدفی چون کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، اروپا، شرق آسیا و حتی ایالات متحده، تقاضای فزایندهای برای محصولات خاص با رنگوبوی فرهنگی دارند. متأسفانه، بهدلیل نبود سیاستهای منسجم صادراتی، ایران هنوز نتوانسته جایگاه شایستهای در این بازارها پیدا کند.
برای شکوفایی صنایع دستی، نیاز به برنامهریزی جامع، بینبخشی و حمایت مداوم وجود دارد. برخی از راهکارهای پیشنهادی در این مسیر عبارتاند از:
1. آموزش تخصصی و نوین: آموزش مهارتهای فنی، مدیریت کسبوکار، بازاریابی دیجیتال و طراحی خلاقانه به هنرمندان بومی.
2. ایجاد زیرساختهای فروش آنلاین: فراهمکردن بسترهای فروش اینترنتی، فروشگاههای مجازی، و نمایشگاههای بینالمللی دیجیتال.
3. برندسازی منطقهای: ایجاد برندهای محلی با شناسنامه فرهنگی، معرفی داستان هر محصول و ثبت آنها در سطح جهانی.
4. حمایت مالی و بیمهای: اعطای تسهیلات بانکی کمبهره، ایجاد صندوق حمایت از هنرمندان، و پوشش بیمه تأمین اجتماعی.
5. ارتباط با صنعت گردشگری: پیوند صنایع دستی با توسعه گردشگری فرهنگی و روستایی، ایجاد بازارچههای دائمی و زنجیرههای تأمین محلی.
صنایع دستی تنها هنر نیست، معیشت است؛ تنها فرهنگ نیست، اقتصاد است. این هنر بومی اگر با نگاه علمی و برنامهمحور مورد حمایت قرار گیرد، میتواند هم در حفظ هویت ملی ما مؤثر باشد و هم به عنوان یکی از ستونهای اقتصاد مقاومتی، در خودکفایی و توسعه کشور ایفای نقش کند.
این طلای خاموش، چشمانتظار دستانی است که غبار از آن بزدایند و آن را به گوهر درخشان اقتصاد بومی بدل کنند.