پایگاه خبری و تحلیلی سپیدار آنلاین

آن چشم بيدار،آن قلب هميشه در تپش و التهاب، آن قامت هميشه در قيام، گرچه امروز به ظاهر چشم بر هم گذاشته و لب فروبسته و سر بر آستان ابديت نهاده است،ولي شيفتگان سخن آشناي او،هرگز باور نخواهند داشت كه او ديگر در ميان آنان نيست...
آن چشم بيدار، آن قلب هميشه در تپش و التهاب، آن قامت هميشه در قيام، گرچه امروز به ظاهر چشم بر هم گذاشته و لب فروبسته و سر بر آستان ابديت نهاده است، ولي شيفتگان سخن آشناي او،هرگز باور نخواهند داشت كه او ديگر در ميان آنان نيست. روح عظيم روح الله، بر قلب و انديشه تاريخ معاصر اسلام و جهان مستضعفان حكومت مي كند و نبض حركت هاي شگفت جاري زمان با آهنگ پر طنين خط و آرمان و پيام او تنظيم مي شود. كيست كه باور كند كه او ديگر سكان انقلاب جهاني اسلام را در دست ندارد، با اين كه خون غيرت و حميت و اسلام خواهي و شهادت طلبي او از رگهاي جوانمردان ملت هاي مسلمان در گوشه و كنار جهان در حال جوشش است. امام خميني(ره) غمي سنگين از گذشته و بيمي كران نسبت به آينده داشت. غم گذشته اش، از متحجران و مقدس مآباني بود كه نه خود در راه اسلام كمترين زحمت را تحمل مي كردند و نه حاضر بودند جهادگران في سبيل الله را از اتهام و تفسيق و تفكير آسوده بگذارند. متحجراني كه از اسلام، پوستيني وارونه ساخته و نسلها را از آن مي رماندند و ضربه تكفيرشان بر هرچه و هر كس كه نمي پسنديد فرود مي آمد و با جهل و جمود خود، جامعه اسلامي را به انحطاط ديني،سياسي و فرهنگي كشانده بودند. و بيمش از آينده حوزه هاي علميه و اسلام و انقلاب بود كه مباد، حوزه ها در كمند متحجران گرفتار آيد و تعرب بعدالهجرۀ كند و مباد كه عناصر مرموز و ناسالم از طريق ساده انديشي ها و ساده انديشان،در نظام اسلامي، اين دستاورد گرانبها و اين ره آورد ايثار و تلاش و خون صدها هزار شهيد، نفوذ يافته و براي دستيابي به اهداف دنياطلبانه و سياست بازانه خود، حركت انقلاب را منحرف ساخته و نظام اسلامي را در هم پاشند. لذا با عبرت گرفتن از طوفان حوادث قبل و بعد از پيروزي انقلاب و پيروي از دستورات و رهنمودهاي حكيمانه رهبر فرزانه انقلاب اسلامي حضرت آيت الله خامنه اي تا ظهور دولت يار مسير انقلاب را هرچه با شكوهتر ادامه خواهيم داد. انشاءالله
متن پيام حضرت امام(ره):
اوضاع مثل امروز نبود، هركس صد در صد معتقد به مبارزه نبود، زير فشارها و تهديدهاي مقدس نماها به در مي رفت. ترويج تفكر شاه سايه خداست و يا با گوشت و پوست نمي توان در مقابل توپ و تانك ايستاد و اين كه ما مكلف به جهاد و مبارزه نيستيم و يا جواب خون مقتولين را چه كسي مي دهد و از همه شكننده‌تر، شعار گمراه كننده حكومت قبل از ظهور امام زمان (عليه السلام) باطل است و هزاران اِن قلت ديگر مشكلات بزرگ و جان فرسايي بودند كه نمي شد با نصيحت و مبارزه منفي و تبليغات جلو آنها را گرفت. تنها راه حل، مبارزه و ايثار و خون بود كه خداوند وسيله اش را آماده نمود. اولين و مهمترين فصل خونين مبارزه در عاشوراي پانزدهم خرداد رقم خورد. در پانزده خرداد 42 مقابله با گلوله تفنگ و مسلسل شاه نبود كه اگر تنها اين بود مقابله را آسان مي نمود، بلكه علاوه بر‌آن از داخل جبهه خودي گلوله حيله و مقدس مآبي و تحجر بود، گلوله زخم زبان و نفاق و دورويي بود كه هزار بار بيشتر از باروت و سرب جگر و جان را مي سوخت و مي دريد. در آن زمان روزي نبود كه حادثه اي نباشد، ايادي پنهان و آشكار آمريكا و شاه به شايعات و تهمت ها متوسل شدند حتي نسبت تارك الصلوه و كمونيست و عامل انگليس به افرادي كه هدايت مبارزه را به عهده داشتند مي دادند. ديروز مقدس نماهاي بي شعور مي گفتند دين از سياست جداست و مبارزه با شاه حرام است امروز مي گويند مسئولين نظام كمونيست شده اند،تا ديروز مشروب فروشي و فساد، فحشا و فسق و حكومت ظالمان براي ظهور امام زمان (ارواحنا فداه) را مفيد و راه گشا مي دانستند امروز از اين كه در گوشه اي خلاف شرعي كه هرگز خواست مسئولين نيست رخ مي دهد فرياد وا اسلاما سر مي‌دهند. ديروز حجتيه ايها مبارزه را حرام كرده بودند و در بحبوهه مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصابات چراغاني نيمه شعبان را به نفع شاه بشكنند،امروز انقلابي تر از انقلابيون شده اند. فرياد تحريم نبرد با دشمنان خدا و به سخره گرفتن فرهنگ شهادت و شهيدان و اظهار طعنها و كنايه‌ها نسبت به مشروعيت نظام كارکيست عوام يا خواص؟ ممكن است هركس در فضاي ذهن و ايده هاي خود نسبت به عملكردها و مديريت ها و سليقه هاي ديگران و مسئولين انتقادي داشته باشد، ولي لحن و تعابير نبايد افكار جامعه و آيندگان را از مسير شناخت دشمنان واقعي و ابر قدرتها كه همه مشكلات و نارسايي ها از آنان سرچشمه گرفته است به طرف مسائل فرعي منحرف كند خداي ناكرده همه ضعف ها و مشكلات به حساب مديريت و مسئولين گذاشته شود و از آن تفسير انحصار طلبي گردد، كه اين عمل كاملاً غير منصفانه است و اعتبار مسئولين نظام را از بين مي برد و زمينه را براي ورود بي تفاوت ها و بي دردها به صحنه انقلاب آماده مي كند. در يك تحليل منصفانه از حوادث انقلاب بايد عرض كنم كه انقلاب اسلامي ايران در اكثر اهداف و زمينه ها موفق بوده است و به ياري خداوند بزرگ در هيچ زمينه اي مغلوب و شكست خورده نيستيم. حتي در جنگ پيروزي از آن ملت ما گرديد و دشمنان در تحميل آن همه خسارت چيزي به دست نياوردند البته اگر همه علل و اسباب را در اختيار داشتيم و در جنگ به اهداف بلندتر و بالاتري مي نگريستيم و مي رسيديم. ولي اين بدان معنا نيست كه در هدف اساسي خود كه همان دفع تجاوز و اثبات صلابت اسلام بود مغلوب خصم شده ايم. هر روز ما در جنگ بركتي داشته ايم كه در همه صحنه ها از آن بهره جسته ايم، ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده ايم، ما مظلوميت خويش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده ايم. تنها در جنگ بود كه صنايع نظامي ما از رشد آن چناني برخوردار شد و از همه اين ها مهمتر استمرار روح اسلام انقلابي در پرتو جنگ تحقق يافت. همه اين ها از بركت خون هاي پاك شهداي عزيز هشت سال نبرد بود. ما در جنگ براي يك لحظه هم نادم و پشيمان از عملكرد خود نيستيم راستي مگر فراموش كرده ايم كه ما براي اداي تكليف جنگيده ايم و نتيجه،فرع آن بوده است،ملت ما تا آن روز كه احساس كرد توان و تكليف جنگ دارد به وظيفه خود عمل نمود و خوشا به حال آنان كه تا لحظه آخر هم ترديد ننمودند. اگر همه انبياء و معصومين عليهم السلام در زمان و مكان خود مكلف به نتيجه بودند هرگز نمي بايست از فضاي بيشتر از توانايي عمل خود فراتر بروند و سخن بگويند و از اهداف كلي و بلند مدتي كه هرگز در حيات ظاهري آنان جامه عمل نپوشيده است ذكري به ميان آورند در حاليكه به لطف خداوند بزرگ ملت ما توانسته است در اكثر زمينه هايي كه شعار داده است به موفقيت نايل شود. من در اينجا خود را شرمنده و كوچكتر از آن مي دانم كه زبان به وصف و تقدير از آنان بگشايم خداوند پاداش عظيم اين همه اخلاص و بندگي را خواهد داد. خداوندا ارزش خدمت و خدمتگزاري به دين خود و به مردم را در دل و ديدگان ما افزون و جاودانه نما.
عباس میری
انك ولي النعم
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
سوم اسفند ماه 1367
روح الله الموسوي الخميني