7 خرداد 1404
شماره خبر: 325335

نقش اقتصاد در تصمیم به ازدواج جوانان امروز

سپیدار‌آنلاین: گروه یادداشت



در ذهن بسیاری از جوانان امروز، ازدواج دیگر صرفاً یک پیوند عاشقانه و آغاز زندگی مشترک نیست؛ بلکه پروژه‌ای پرهزینه و پیچیده تلقی می‌شود که در آن باید حساب دخل‌وخرج را پیش از حساب دل نگه داشت.
زری اسفندفر/ این نگرش نه از بی‌مهری نسل جوان به عشق و تعهد نشأت می‌گیرد، بلکه بازتابی از واقعیت‌های اقتصادی جامعه‌ای است که با بحران معیشتی دست‌وپنجه نرم می‌کند.سال‌هاست که تحلیل‌گران اجتماعی از تأثیر مستقیم و غیرمستقیم وضعیت اقتصادی بر روند ازدواج سخن می‌گویند. کاهش نرخ ازدواج، افزایش سن آن، رشد هم‌باشی‌های غیررسمی و گسترش بی‌اعتمادی به آینده مشترک، نشانه‌هایی هستند که همگی بر بستر اقتصاد بیمار شکل گرفته‌اند. در چنین فضایی، پرسش اساسی این است: آیا می‌توان به جوانان خرده گرفت که چرا ازدواج نمی‌کنند؟ یا باید به‌جای سرزنش، به دنبال درمانی برای زخم‌های اقتصادی جامعه بود؟برای بسیاری از جوانان، ازدواج نه به دلیل فقدان میل، بلکه به علت نبود توانایی اقتصادی به تعویق می‌افتد. هزینه‌های سنگین مسکن، جهیزیه، طلا، مراسم ازدواج، و تأمین معیشت، موانعی هستند که بسیاری را از تصمیم به تشکیل خانواده بازمی‌دارند. در کنار این، بی‌ثباتی شغلی، تورم افسارگسیخته و ناامیدی از آینده اقتصادی، اضطرابی عمیق در دل جوانان ایجاد کرده است. چگونه می‌توان بر پایه چنین زمینی لرزان، خانه‌ای پایدار ساخت؟البته نمی‌توان همه مشکلات ازدواج را به پای اقتصاد نوشت. فرهنگ عمومی جامعه نیز در بسیاری موارد به تشدید این وضعیت دامن زده است. چشم‌وهم‌چشمی، رقابت در تجمل‌گرایی، توقعات خانواده‌ها، و تبدیل ازدواج به پروژه‌ای نمایشی، بار مالی ازدواج را سنگین‌تر کرده‌اند. بسیاری از جوانان می‌دانند که می‌توان ساده‌تر ازدواج کرد، اما فشار اجتماعی و نگاه اطرافیان، آنان را وادار می‌کند تا با استانداردهای پرزرق‌وبرق همراه شوند؛ حتی اگر به قیمت بدهکاری‌های بلندمدت و استقراض‌های سنگین باشد.طی سال‌های اخیر، برنامه‌هایی همچون وام ازدواج، طرح‌های مسکن جوانان و حمایت‌های مالی گوناگون، بارها از سوی مسئولان وعده داده شده‌اند. با این حال، بوروکراسی پیچیده، مبلغ ناکافی تسهیلات، و عدم تناسب آن‌ها با واقعیت‌های اقتصادی، این برنامه‌ها را در عمل ناکارآمد کرده است. وامی که شاید زمانی می‌توانست باری را سبک کند، امروز در مقابل هزینه‌های واقعی ازدواج، قطره‌ای در اقیانوس است.تعویق یا انصراف از ازدواج، فقط یک انتخاب فردی نیست؛ بلکه تبعات اجتماعی گسترده‌ای دارد. افزایش افسردگی، گسترش روابط ناپایدار، کاهش نرخ باروری، و تضعیف نهاد خانواده، از جمله پیامدهایی هستند که جامعه را در بلندمدت دچار آسیب می‌کنند. ازدواج، در کنار کارکردهای روانی و عاطفی، ستون اصلی نظم اجتماعی نیز هست. وقتی جوانان از آن محروم شوند، تعادل جامعه نیز دستخوش تغییر می‌شود.نخستین گام برای بهبود وضعیت ازدواج، پذیرش واقعیت‌هاست. نمی‌توان از جوانی که با حداقل حقوق ماهانه و بدون امنیت شغلی زندگی می‌کند، انتظار داشت خانواده‌ای تشکیل دهد. برنامه‌ریزی برای ازدواج پایدار، باید از اشتغال‌زایی، مهار تورم و بهبود وضعیت مسکن آغاز شود. ایجاد فرصت‌های اقتصادی برای جوانان، مهم‌تر از هر بسته تشویقی مقطعی است.از سوی دیگر، تغییر نگرش فرهنگی به ازدواج نیز ضروری است. بازگشت به سادگی، ترویج سبک زندگی متعادل، کاهش توقعات و فرهنگ‌سازی در رسانه‌ها، می‌تواند فشار روانی و مالی ازدواج را کاهش دهد. در این مسیر، نقش نهادهای دینی، فرهنگی و آموزشی نیز پررنگ است. باید به جوانان آموخت که ازدواج، پروژه‌ای برای نمایش ثروت نیست؛ بلکه مشارکتی است برای ساختن زندگی.اگرچه اقتصاد نمی‌تواند تنها معیار تصمیم به ازدواج باشد، اما نمی‌توان آن را نادیده گرفت. در جهانی که هزینه‌های زندگی روزبه‌روز افزایش می‌یابد، عشق نیز برای بقا، نیاز به زیرساخت دارد. نه به این معنا که احساسات را با پول بسنجیم، بلکه بدان معنا که عشق بدون امنیت اقتصادی، محکوم به فرسایش است.جامعه‌ای که خواهان تحکیم خانواده و تقویت نهاد ازدواج است، باید اقتصاد را نه تهدید، بلکه پشتیبان این نهاد قرار دهد. تا زمانی که جوانان با حساب دخل‌وخرج خود، از تصمیم به ازدواج بازمی‌مانند، نباید از کاهش آمار آن متعجب باشیم.

ارسال نظر

نام:*
ایمیل:*
متن نظر:
کد امنیتی: *
عکس خوانده نمی شود