بسیج؛ نامهای بیادعا، دلهای بزرگ
سپیدارآنلاین: گروه یادداشت
در روزگاری که بسیاری از مفاهیم بزرگ، زیر فشار روزمرگیها فراموش میشوند، بسیج همچنان یادآور انسانهایی است که بیهیاهو کار میکنند، بیانتظار میبخشند و بیادعا قدم در میدان خدمت میگذارند.
محمد باصری بخشایش/ هفته بسیج فرصتی است برای مرور دوباره نامهایی که کمتر شنیده میشوند اما اثر حضورشان در زندگی مردم، ماندگار و عمیق است. بسیج، پیش از آنکه یک ساختار رسمی باشد، یک روح جمعی است؛ روحی که از دل مردم برخاسته و برای مردم میتپد. از ابتدای شکلگیری تا امروز، اصل بر سادهزیستی، بیادعایی و حضور صادقانه در کنار مردم بوده است. شاید همین ویژگیها باعث شده که بسیج، نهفقط در موقعیتهای اضطراری، بلکه در زندگی روزمره جامعه نیز مفهوم اعتماد، امنیت و همراهی باشد.وقتی از «نامهای بیادعا و دلهای بزرگ» سخن میگوییم، درباره کسانی حرف میزنیم که شاید کسی چندان آنها را نشناسد، اما در لحظههای بحرانی زندگی دیگران، اولین نفراتی هستند که حضور پیدا میکنند. کارگری که بعد از ساعات کار خود همراه گروه جهادی به تعمیر خانه یکخانواده نیازمند میرود؛ دانشآموزی که از پول توجیبیاش برای بستههای معیشتی کنار میگذارد؛ دانشجویی که آخر هفتهها به مناطق محروم برای تدریس رایگان میرود؛ یا پزشکی که بیتوقع در اردوهای درمانی حضور پیدا میکند. اینها تصویرهای زندهای از همان دلهای بزرگاند.امروز جامعه ما بیش از هر زمان دیگر نیازمند همین روحیه است؛ روحیهای که در آن، خدمت بر تبلیغ مقدم است و کار عملی بر سخنوری ترجیح دارد. بخشی از موفقیت بسیج در این نهفته است که کارهایش را در سکوت انجام میدهد؛ چرا که هدف، نمایش نیست، بلکه کمک واقعی و تغییر ملموس است. از ساخت خانه برای نیازمندان گرفته تا لایروبی قنوات، از رسیدگی به بیماران تا آبرسانی به مناطق خشک، و از آموزش مهارتها تا نظافت محلهها، نمونههایی از هزاران فعالیتی است که بهطور روزمره انجام میشود.با این حال، بسیج فقط یک جریان خدماتی نیست؛ یک مدرسه تربیت انسان است. نسلی از نوجوانان و جوانان امروز، از مسیر فعالیتهای بسیج با مفاهیمی چون مسئولیتپذیری، مشارکت اجتماعی، صبر، مدیریت بحران و روحیه همدلی آشنا میشوند. در دنیایی که فردگرایی افراطی و رقابتهای آسیبزننده رشد کرده است، بسیج به جوان یاد میدهد که جامعه تنها زمانی پیشرفت میکند که هرکس سهم خود را در بهبود زندگی دیگران ادا کند.در استانهایی چون البرز که تنوع جمعیتی، سرعت مهاجرت و مسائل اجتماعی گستردهتر است، نقش بسیج در تقویت انسجام اجتماعی برجستهتر دیده میشود. حضور گروههای جهادی در مناطق کمبرخوردار، مشارکت در مدیریت بحرانهای طبیعی و کمکرسانی در شرایط اقتصادی سخت، نشان میدهد که چگونه این دلهای بزرگ، شریانهای زندگی اجتماعی را آرام و پیوسته زنده نگه میدارند.یکی از ویژگیهای مهم بسیج امروز، تغییر نسل، اما ثابت ماندن ارزشها است. جوان بسیجی امروز شاید با ابزارهای نوینی کار کند، در حوزههای علمی و فناورانه فعال باشد یا با سواد رسانهای خود وارد میدان تبیین شود، اما روح او همچنان همان روحیه ساده و صادق بچههای جبهه است: دلهایی که بزرگاند و خواستههایشان کوچک.بسیج همیشه با یک پرسش اساسی روبهرو بوده است: چگونه بدون ادعا، اثرگذار بماند؟ پاسخ این پرسش در رفتار مردمی و بیتکلف نیروهای بسیجی نهفته است. جایی که خدمت بیمنت، خود تبدیل به تبلیغ میشود و صداقت رفتار، جایگزین هر شعار و گفتار میگردد. جامعهای که چنین نیروهایی دارد، هیچگاه در برابر بحرانها تنها نمیماند.هفته بسیج، فقط یک یادآوری تاریخی نیست؛ یادآوری این حقیقت است که رستگاری اجتماعی، از مسیر دلهای بزرگ میگذرد. جامعهای که افرادش حاضرند برای همدیگر وقت بگذارند، رنج بکشند، از خود بگذرند و کمک کنند، جامعهای است که آیندهاش روشن خواهد بود.در پایان، باید گفت بسیج نه بهخاطر عنوانهای رسمی، بلکه بهخاطر انسانهای شریف و بیادعایی ارزشمند است که در سکوت، زندگی دیگران را بهتر میکنند. اینها قهرمانانیاند که شاید نامشان در تابلوها نوشته نشود، اما در دلهای مردم ثبت است. هفته بسیج فرصتی است تا به این نامهای خاموش سلامی دوباره بگوییم و قدر دلهای بزرگ را بیشتر بدانیم.