پژوهش و فناوری؛ موتور پیشرفت ایران امروز
سپیدارآنلاین: گروه یادداشت
هفته «پژوهش و فناوری» فرصتی است برای بازاندیشی در نقشه راه توسعه کشور؛ فرصتی برای مرور این حقیقت که هیچ جامعهای بدون تکیه بر تحقیق و نوآوری قادر به حل مسائل پیچیده امروز و دستیابی به آیندهای پایدار و رقابتی نیست.
مصطفی جعفری/ پژوهش، ستون عقلانی پیشرفت و فناوری، بازوی اجرایی آن است؛ ترکیبی که میتواند کشور را از وابستگیهای پرهزینه دور سازد و مسیر جدیدی از رشد پایدار، اقتصاد دانشبنیان و اقتدار ملی ترسیم کند.در جهان امروز، سرعت تحولات علمی و فناورانه چنان شتاب گرفته که فاصله میان پژوهش و کاربرد، روزبهروز کوتاهتر میشود. کشورهایی موفقتر هستند که نهتنها پژوهش را اولویت ملی میدانند، بلکه آن را از قالب کتابخانهها و دانشگاهها خارج کرده و به میدان عمل، تولید، حکمرانی و زندگی مردم پیوند میزنند. ایران نیز با وجود ظرفیتهای بزرگ انسانی، دانشگاهی و صنعتی، اگر پژوهش را به ریل اصلی توسعه تبدیل کند، میتواند در بسیاری از حوزهها—از انرژی و کشاورزی تا محیطزیست، پزشکی و شهرسازی—به قدرت منطقهای و حتی جهانی بدل شود.یکی از مهمترین آسیبهایی که طی سالهای گذشته متوجه پژوهش بوده، فاصله میان «دانشگاه» و «نیاز واقعی جامعه» است. بسیاری از تحقیقات، بهجای آنکه مشکلی را حل کنند یا گرهی را بگشایند، بهصورت انباشتی از مقالات باقی میمانند. این وضعیت نهتنها سرمایه انسانی پژوهشگران را کماثر میکند، بلکه اعتبار پژوهش را در نگاه جامعه کاهش میدهد. امروز بیش از هر زمان باید پژوهش را مسئلهمحور تعریف کرد؛ یعنی از دل مشکلات شهری، اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی، موضوع تحقیق استخراج شود و نتیجه آن دوباره به میدان عمل بازگردد.فناوری نیز زمانی معنا پیدا میکند که محصول پژوهش در چرخه تولید و خدمات بهکار گرفته شود. رشد شرکتهای دانشبنیان در سالهای اخیر نشان داده است که بخش بزرگی از نوآوری کشور میتواند توسط جوانان خلاق و متخصص رقم بخورد؛ جوانانی که اگر از مسیر درست حمایت شوند، ظرفیت خلق اشتغال پایدار، توسعه صادرات، کاهش هزینههای تولید و حتی حل ابرچالشهایی مانند کمآبی، آلودگی هوا، حوادث طبیعی و مدیریت انرژی را دارند. حمایت از اکوسیستم نوآوری، یک انتخاب نیست؛ یک ضرورت راهبردی برای آینده ایران است.نکته مهم دیگر، نقش دولت و نهادهای تصمیمگیر در هدایت پژوهش بهسمت حل مسائل ملی است. تجربه کشورهای موفق نشان داده که هرگاه سیاستگذاریها بر پایه داده، تحقیق و فناوری شکل گرفته، تصمیمها دقیقتر، هزینهها کمتر و دستاوردها پایدارتر بوده است. در این مسیر، لازم است دستگاهها و وزارتخانهها بهجای نگاه تشریفاتی به هفته پژوهش، در طول سال به دانشگاهها و شرکتهای فناور مأموریتهای مشخص بدهند؛ مأموریتهایی در زمینه مدیریت شهری، حملونقل، انرژیهای نو، خدمات الکترونیک، هوش مصنوعی، سلامت، آموزش و محیطزیست.همافزایی میان دانشگاهها، صنعت و حاکمیت، سه ضلع مثلثی است که میتواند مسیر جدیدی از توسعه را برای کشور تعریف کند.از سوی دیگر، پژوهش بدون اعتماد اجتماعی دوام نمیآورد. باید فضایی ایجاد شود که مردم نتیجه تحقیق را در زندگی خود لمس کنند؛ از سادهترین خدمات آنلاین تا فناوریهای پیشرفته پزشکی، از سیستم هوشمند مدیریت آب تا راهکارهای نوین کاهش ترافیک. هرچه فاصله میان پژوهش و زندگی مردم کمتر شود، حمایت اجتماعی از علم بیشتر خواهد شد و تصمیمگیران نیز به اجرای پیشنهادهای پژوهشی جدیتر نگاه خواهند کرد.امروز، مفهوم «فناوری» از قالب سختافزار و ماشینآلات فراتر رفته و به علوم انسانی، رسانه، حکمرانی و ارتباطات نیز رسیده است. هوش مصنوعی، دادهکاوی، سیستمهای یادگیرنده و تحلیلگر، چهره بسیاری از مشاغل و فرآیندها را تغییر دادهاند. جامعهای موفق خواهد بود که بتواند این ابزارها را در خدمت عدالت، شفافیت، توسعه و رفاه عمومی بهکار گیرد. ما نیازمند پژوهشهایی هستیم که نهفقط ابزارهای فناورانه، بلکه اثرات اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی فناوری را نیز بررسی کنند و برای مدیریت آن راهحل ارائه دهند.