پایگاه خبری و تحلیلی سپیدار آنلاین

اين شما و اين صحبت هاي جالب شبنم قلي خاني و همسرش.
شبنم قلي خاني يكي از بااخلاق ترين بازيگران تلويزيون كشورمان است كه بارها با نقش آفريني هاي خود در سريال هاي مختلف اوقات خوشي را برايمان رقم زده و با نقش هاي مختلفي كه بازي كرده در حافظه ما جايگاه ويژه اي پيدا كرده است. شبنم قلي خاني دو سالي است كه به همراه همسرش به كشور استراليا سفر كرده و مشغول تحصيل در رشته كارگرداني سينما است. او كه رابطه خوبي با مطبوعات دارد، در اين دو سال كه خارج از ايران زندگي مي كند كمتر مصاحبه كرده و بدون حاشيه مشغول ادامه تحصيل است. در تمام اين سال ها كه خانم قلي خاني به شهرت رسيده، هيچ وقت به همراه همسرش حاضر به گفتگو و عكاسي نشده است. مي گويد رضا (همسرش) تمايلي به انجام اين كار نداشته و ترجيح مي داده جلوي دوربين آفتابي نشود. اما حالا و بعد از گذشت ۶ سال از ازدواج شان، زماني كه دو هفته اي براي ديدن خانواده هايشان به ايران آمدند، دعوت خانواده سبز را پذيرفتند و در گفتگوي مشترك با ما شركت كردند. اين شما و اين صحبت هاي جالب شبنم قلي خاني و همسرش.
براي شروع، ماجراي آشنايي تان را برايمان بگوييد.
شبنم: خواهر رضا و خواهر من كه هر دو از ما بزرگتر هم هستند، دوستان صميمي يكديگر بودند. زماني كه در دانشگاه قبول شدم. براي درس ماكت سازي احتياج داشتم يك نفر به من كمك كند. خواهرم گفت برادر دوستم در رشته معماري تحصيل مي كند و مي تواند به تو كمك كند. آشنايي ما از ساخت اين ماكت آغاز شد و در نهايت خواهرهاي ما برايمان اين نقشه را كشيدند و در نهايت سال ۸۶ با هم ازدواج كرديم.
روز خواستگاري استرس نداشتيد؟ مثلاً چايي رو پاي آقاي نريخت (خنده)
شبنم: فكر مي كنم شما خيلي به فيلم هندي علاقمند هستيد (خنده) مراسم خواستگاري ما خيلي سنتي و رسمي برگزار شد اما خوشبختانه هيچ اتفاق غير قابل پيش بيني در آن نيفتاد و همه چيز خوب پيش رفت.
زماني كه تصميم به ازدواج گرفتيد، مريم مقدس پخش شده بود؟
شبنم: بله، تقريباً شش سال از پخش سريال «مريم مقدس» مي گذشت.
با اين تفاسير زماني كه موضوع ازدواج تان جدي شد، آقا رضا صحبتي در مورد ادامه مسير بازيگري نداشت؟
شبنم: نه، رضا شرطي در مورد ماجراي بازيگري مطرح نكرد و من هم چنين صحبتي را عنوان نكردم كه يادت باشد كار من بازيگري است و تا آخر عمر، كارم را ادامه خواهم داد، چون رضا را مي شناختم و مي دانستم آدم منطقي است و راجع به حرف ها و كارهايش فكر مي كند و تصميمات سطحي نمي گيرد. از طرفي رضا با هنر، مخصوصاً سينما بيگانه نيست. خواهران رضا عكاس هستند، يكي از پسر عمه هايش فيلمساز است و يكي ديگر از پسر عمه هايش هم (فرهاد توحيدي) فيلمنامه نويس است.
رضا: فكر نمي كنم شرط گذاشتن مرد و زن براي شغل طرف مقابل، پايه چندان محكمي داشته باشد. من زماني كه تصميم گرفتم با شبنم ازدواج كنم از شرايط كاري او با خبر بودم و هيچ مشكلي با ادامه دادن اين مسير نداشتم.
شبنم: البته بعضي از خانواده ها هم هستند كه قبل از ازدواج اين قول را مي گيرند كه دخترشان بعد از ازدواج حق كار داشته باشد. همه خانواده ها شبيه هم نيستند، گاهي در بعضي از خانواده ها، محدوديت هايي براي زن ها قائل مي شوند كه زياد جالب نيست و اين محدوديت هاست كه باعث مي شود خانواده ها پيش از ازدواج، در مورد اين موضوع صحبت كنند تا در ادامه مسير زندگي مشكلي پيش نيايد.
نترسيديد ازدواج باعث محدوديت شما در عرصه بازيگري شود؟
شبنم: وقتي انسان از زمان و زندگي خود استفاده درستي داشته باشد، همه چيز موازي هم جلو مي رود و ديگر شغل و زندگي مشترك دو مقوله جدا از هم نخواهد بود. در واقع در اين صورت است كه هر دو طرف زندگي مشترك شان را همراه با حرفه اي كه در حال پيگيري آن هستند بدون هيچ مشكلي پيش خواهند برد. صادقانه مي گويم كه وقتي تصميم به ازدواج گرفتم (با توجه به شناختي كه از خودم و رضا داشتم) دغدغه اي بابت لطمه خوردن به كارم نداشتم.
رضا: شما وقتي ازدواج مي كنيد يك نفر را به عنوان همراه و شريك زندگي خودتان انتخاب مي كنيد. ايجاد محدوديت كاري براي شبنم يك مقدار از نگاه مرد سالارانه است كه در تفكر من جايگاهي ندارد.
شبنم: خب در ايران همه مرد سالارند ديگه (خنده)
رضا: به شخصه قطعاً خوشحال خواهم شد كه شبنم به دنبال علاقه خودش يعني بازيگري برود. شك نكنيد او هر چقدر در كارش موفق تر باشد، اين موفقيت تاثيرش را بر زندگي مشترك مان هم خواهد گذاشت.
شبنم: البته من هم قبول دارم كه هستند جواناني كه در ظاهر روشنفكر هستند اما جلوي فعاليت اجتماعي همسرشان را مي گيرند و به قول رضا با نگاهي مرد سالارانه به همسرشان اجازه كار نمي دهند.
و با اين تفاسير اولويت شبنم قلي خاني بازيگري است يا زندگي مشترك؟
شبنم: فكر مي كنم نمي توان گفت اولويت زندگي مشترك است يا كار. همان طور كه گفتم همه چيز بايد همراه با هم باشد. مثلاً امروز من به دليل شرايط زندگي كارم را رها كرده ام و حتي براي چند سال از ايران دور شده ام. خودت در جريان هستي كه من با ۷ سال سابقه در هيئت علمي دانشگاه، اين كار را هم رها كردم و به خاطر زندگي ام به استراليا آمده ام.
اگر آقا رضا يك روز و به هر دليل از شما بخواهد كه بازيگري را كنار بگذاريد چه واكنشي از خودتان نشان خواهيد داد؟
شبنم: فكر نمي كنم رضا چنين درخواستي از من داشته باشد. اما اگر چنين شرايطي پيش بيايد قطعاً دليلش را از او جويا خواهم شد چون گاهي يك نفر نكته اي را به انسان مي گويد كه از چشم خود انسان پنهان مانده است. اگر دليلش برايم قانع كننده باشد، شايد حرفش را قبول كنم و بازيگري را كنار بگذارم. رضا انساني منطقي است و هيچ وقت بدون دليل، مسئله اي را مطرح نمي كند و به همين دليل مطمئنم اگر روزي بخواهد چنين درخواستي از من داشته باشد، با يك دليل منطقي موضوع را مطرح خواهد كرد.
آن طور كه مي دانم چند سال ابتداي ازدواج تان، آقا رضا به واسطه شرايط كاري كه داشتند در ايران و كنارتان نبودند، اين شرايط آن هم براي روزهاي اول ازدواج يك مقدار سخت نبود؟
شبنم: بله، در آن روزها رضا به دليل شرايط كاري در دبي بود و من به خاطر فيلمبرداري در ايران بودم. اين موضوع سختي هاي خاص خودش را داشت، اما به دليل اينكه دبي و ايران فاصله زيادي از هم ندارد، هر وقت فيلمبرداري نداشتم به دبي مي رفتم و رضا هم هر وقت فرصت مي كرد به ايران مي آمد و يكديگر را مي ديديم.
فكر مي كنيد بارزترين ويژگي شخصيتي همسرتان چيست؟
شبنم: بارزترين ويژگي اخلاقي رضا اين است كه خيلي كم حرف است كه گاهي من را كلافه مي كند (خنده) رضا مهربان و بسيار خانواده دوست است كه اين موضوع برايم قابل احترام است چون كسي كه پدر و مادرش را دوست دارد، قطعاً همسرش را هم دوست دارد. يكي ديگر از ويژگي هاي اخلاقي رضا اين است كه حق همه آدم ها و حتي موجودات زنده را محترم مي شمارد. من تا حالا نديده ام رضا حق كسي را پايمال كند. فكر مي كنم اگر بيشتر از اين بخواهم در مورد رضا صحبت كنم مي گويند اينها از خودشان تعريف مي كنند (خنده). در يك كلام مي توانم بگويم رضا انسان خوبي است.
رضا: شبنم خريد كردن و شكلات خوردن را خيلي دوست دارد. (خنده) از شوخي كه بگذريم بايد بگويم شبنم خيلي مهربان است. از طرفي شبنم به دليل اينكه انسان خودساخته اي است مي توان به او تكيه كرد. يكي ديگر از خصوصيات شبنم اين است كه با صبر، اهداف زندگي اش را پيگيري مي كند.
تعريف تان از خانواده خوشبخت چيست؟
شبنم: فكر مي كنم آرامش رواني، نشاط و سلامتي اصلي ترين و كافي ترين شروط خوشبختي است. خيلي ها هستند كه قدر سلامتي شان را نمي دانند و به دنبال يك چيز بالاتر مي گردند. همين كه انسان در يك خانواده سالم و سلامت زندگي مي كند به نظرم كافي است. آرزوهاي بزرگ در زندگي، گاهي تبديل به حباب مي شود كه قطعاً يك روز مي تركد و اثرات بدي روي زندگي انسان مي گذارد.
رضا: خانواده اي كه در آن شادي و آرامش خيال وجود دارد و همه از حضور هم لذت مي برند، به نظرم يك خانواده خوشبخت است.
شبنم: البته اگر يك بنز هم به اين خانواده خوشبخت اضافه شود، بد نيست (خنده)
رضا: بله، اگر يك بنز هم براي شبنم بخريم خوشحال تر مي شود (خنده)
زندگي در استراليا چه تفاوتي با زندگي در ايران دارد؟
شبنم: از نظر رعايت قوانين اجتماعي مثل قوانين راهنمايي رانندگي، در استراليا همه چيز طبق قانون پيش مي رود. همه خودشان را به رعايت قوانين اجتماعي ملزم مي دانند كه همين موضوع تا حدي به آرامش رواني انسان كمك مي كند. مثلاً قوانين بيمه قوانين مربوط به بيكاري و... طوري تدوين شده كه تا حد امكان حامي مردم باشد. مسئله ديگري كه اينجا جلب توجه مي كند، فرهنگ ورزش كردن است. صبح ها كه به خيابان مي رويد مي بينيد عده اي در حال دوچرخه سواري هستند، عده اي قايق سواري مي كنند، عده اي مي دوند و... از طرف ديگر برعكس ايران كه همه اتفاقات در خانه مي گذرد، اينجا همه چيز از صبحانه خوردن تا شام و مهماني هاي خانوادگي در خارج از خانه برگزار مي شود و از خانه فقط به عنوان خوابگاه استفاده مي كنند. اين تفاوت ها وجود دارد اما از نظر عاطفي، شرايط براي ما كه ايراني هستيم خيلي سخت است. درسته كه اينجا دوستان خوبي داريم و با هم در ارتباطيم اما خانواده خودمان چيز ديگري است و حضورشان باعث دلگرمي است كه متاسفانه نه خانواده من و نه خانواده رضا در كنارمان نيستند.
رضا: استراليا كشوري در حال ساخت است. اين كشور توسط مهاجران ساخته شده و به همين دليل خيلي به مهاجران احترام مي گذارند و براي اقوام و مذاهب مختلف ارزش قائلند، درست مثل كشور خودمان ايران كه همه اقوام با صلح در كنار هم زندگي مي كنند. موضوع مهمي كه اينجا وجود دارد، شايسته سالاري است. وقتي مي خواهند كسي را استخدام كنند فقط به سابقه كاري و توانايي هاي او توجه مي كنند و مسائلي مثل سفارش و پارتي بازي در معادلات اداري اين كشور جايي ندارد.
دوست نداريد به ايران برگرديد؟
شبنم: بدون شك خيلي دوست دارم به ايران باز گردم. به زندگي در استراليا به طور موقت نگاه مي كنم و انشاءالله طي دو، سه سال آينده به ايران باز خواهم گشت و كارم را ادامه خواهم داد. اصلاً هدفم از تحصيل در رشته كارگرداني در استراليا اين است كه به ايران برگردم و كارم را ادامه دهم.
رضا: همان طور كه شبنم گفت زندگي كردن دور از ايران و خانواده يك مقدار سخت است. اميدوارم به زودي به ايران برگرديم و در كنار هموطنان عزيزمان زندگي كنيم.
قطعاً حس پدر و مادر شدن براي هر آدمي، يك حس متفاوت و دوست داشتني است، نمي خواهيد اين حس را تجربه كنيد؟
شبنم: فكر مي كنم بهترين و عجيب ترين حس دنيا، مادر شدن است. مادر بودن يك حس طبيعي است كه براي هر آدم سالمي وجود دارد چون به نوعي حس امتداد حيات و زندگي است. اينكه يك موجود را در درون خودت پرورش دهي و بعد هم براي او مادري كني، حس بسيار لطيف، زيبا و دوست داشتني است. براي تجربه اين حس زيبا، بايد همه شرايط فراهم باشد. با توجه به اينكه ما اينجا تنها هستيم و از خانواده هايمان دوريم، اين اتفاق يك مقدار نگران كننده است.
رضا: (لبخند)
بچه دار شدن احتمالاً به موقعيت بازيگري شبنم قلي خاني لطمه اي نخواهد زد؟
شبنم: فكر نمي كنم اين موضوع با بازيگري تداخلي داشته باشد در سينماي ايران و دنيا بازيگران بزرگي هستند كه در كنار بازيگري حس مادر شدن را هم تجربه كرده اند و به راحتي اين دو موضوع را در كنار هم مديريت كرده اند.
اگر بچه دار شويد، چه نامي برايش انتخاب مي كنيد؟
شبنم: راستش دوست دارم بچه هاي دوقلو داشته باشم، يك دختر و يك پسر! در مورد اسم شان هم تا به حال فكر نكرده ام اما قطعاً اسمي انتخاب خواهيم كرد كه در همه جاي دنيا بتوانند به راحتي او را صدا كنند. مثلاً اسم من طوري است كه دوستان مان در استراليا نمي توانند به آساني صدايم كنند. انشاءالله وقتي بچه دار شديم، يك اسم ساده و خوش آهنگ براي فرزندمان انتخاب خواهيم كرد. فكر مي كنم اسمي انتخاب خواهم كرد كه تركيبي از يك حرف با صدا و يك حرف بي صدا باشد، مثل آرا...
رضا: من هم با شبنم موافقم.
حرف آخر را در خانه چه كسي مي زند؟
شبنم: حرف اول آخري در خانه ما وجود ندارد و همه چيز با تعامل پيش مي رود.
رضا: ازدواج يعني سازش و تفاهم.
شبنم: در بعضي از مسائل من حرف اول و آخر را مي زنم و در بعضي از مسائل رضا! اين طور نيست كه مطلق باشد. نه رضا؟
رضا: بله درسته.
چرا در اين شش سال كه از ازدواج تان مي گذرد، مصاحبه مشتركي انجام نداديد؟
شبنم: حقيقتش، در اين شش سال خيلي ها از ما خواستند كه مصاحبه كنيم اما رضا تمايلي براي اين كار نداشت. اما اخيراً در برخي از شبكه هاي اجتماعي عكس هايي از من منتشر شد كه در مراسم هاي سينمايي يا كنسرت هاي موسيقي گرفته شده بود. اين عكس با شرح: شبنم قلي خاني و همسرش منتشر شد. وقتي چنين اتفاقي افتاد، خيلي شوكه و دلخور شدم كه عكس من در كنار كساني كه نمي شناسم در فضاي مجازي با اين شرح منتشر شده به همين دليل ترجيح دادم عكس واقعي من و همسرم در اختيار مردم قرار بگيرد تا عكس هاي متفرقه برايم حاشيه ايجاد نكند.
تا حالا شده سالگرد ازدواج