آتشبس ایران و اسرائیل؛ آرامش پیش از طوفان یا فصل جدیدی در سیاست منطقه؟
سپیدارآنلاین: گروه سرمقاله

پس از روزهای پرتلاطم و درگیریهای بیسابقه میان ایران و رژیم صهیونیستی، اعلام آتشبس میان دو طرف، بسیاری را شگفتزده و برخی را امیدوار کرد.
مصطفی جعفری / درگیریای که در ابتدا بهصورت غیرمستقیم از خاک کشورهای ثالث آغاز شد، به سرعت وارد فاز رویارویی مستقیم شد و خطر گسترش جنگ در کل منطقه را به شکل جدی مطرح کرد. اما حالا، با اعلام آتشبس – هرچند غیررسمی و شکننده – فضای متفاوتی در سطح بینالملل و منطقهای پدید آمده است. تحلیل این رویداد، بدون درک ابعاد ژئوپلیتیکی و فشارهای دیپلماتیک، ممکن نیست.بر کسی پوشیده نیست که بازیگران فرامنطقهای، بهویژه آمریکا، نقش کلیدی در توقف درگیریها ایفا کردهاند. بهگفته رسانههای غربی، شخص دونالد ترامپ – رئیسجمهور سابق آمریکا – که تلاش دارد بار دیگر در سیاست خارجی عرض اندام کند، نقش میانجی مستقیم را بر عهده گرفت. او با جلب رضایت تلآویو و رایزنیهای محرمانه با تهران، زمینهساز نوعی «توقف خصومت» شد. هرچند مقامات رسمی ایران هنوز موضع روشنی در اینباره نگرفتهاند، اما به نظر میرسد منافع مشترک هر دو طرف در این مقطع ایجاب میکرد که از آتشبس استقبال شود.
علیرغم توقف شلیکهای مستقیم، بسیاری از تحلیلگران این آتشبس را نه پایان درگیری، بلکه وقفهای تاکتیکی در یک نبرد فرسایشی میدانند. رژیم صهیونیستی پس از روزها عملیات بینتیجه و فشار داخلی، نیاز به آرامش برای بازیابی قدرت داشت. ایران نیز، با توجه به فشارهای اقتصادی، نیاز به کنترل اوضاع داخلی و اجتناب از ورود به یک جنگ فرسایشی مستقیم داشت.در عمل، آتشبس کنونی بدون سند رسمی، نظارت بینالمللی یا میانجیگری سازمان ملل برقرار شده است. این بدان معناست که هر لحظه ممکن است نقض شود و آتش جنگ دوباره شعلهور گردد. گزارشهای متناقض درباره تخطی از آتشبس، از هر دو سو، مؤید همین موضوع است.
این آتشبس تنها میان ایران و اسرائیل نیست؛ بلکه بر معادلات منطقهای نیز تأثیر میگذارد. متحدان ایران در منطقه، از گروههای مقاومت در لبنان، سوریه و یمن، تا نیروهای مردمی عراق، همگی نقشی در شکلدهی به فضای جدید خواهند داشت. از طرف دیگر، کشورهایی مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی، با نگاهی محتاطانه و در عین حال محاسبهگرانه، تحولات اخیر را دنبال میکنند. بهویژه در آستانه طرحهای اقتصادی و سیاسی جدیدی که در خاورمیانه در حال شکلگیری است.در عین حال، این آتشبس به آمریکا و متحدان اروپاییاش امکان داده تا تنشزدایی موقت را به عنوان پیروزی دیپلماتیک جلوه دهند و از آن در راستای منافع انتخاباتی یا چانهزنی در پروندههایی چون برنامه هستهای ایران بهره ببرند.
آتشبس اخیر این سوال را بهوجود آورده که آیا میتوان به یک مسیر دیپلماتیک جدید امید بست یا نه؟ هرچند برخی ناظران معتقدند این رویداد میتواند زمینهساز گفتوگوهای غیرعلنی و کاهش تنش در ماههای آتی باشد، اما شواهد میدانی، بیاعتمادی عمیق میان دو طرف و فقدان ارادهای روشن برای صلح، این احتمال را ضعیف میکند.رژیم صهیونیستی همچنان به اقدامات پیشدستانه و سیاستهای تجاوزکارانه خود ادامه میدهد و ایران نیز بر اصل «بازدارندگی فعال» تأکید دارد. از این رو، اگر چه آتشبس فعلی یک فرصت تنفس برای طرفین محسوب میشود، اما تضمینی برای پایداری آن وجود ندارد. چهبسا که این آرامش موقت، بهجای رسیدن به یک صلح پایدار، زمینهساز مرحلهای جدید از درگیریهای غیرمستقیم یا جنگ اطلاعاتی و سایبری شود.
آتشبس میان ایران و اسرائیل، رویدادی پیچیده و چندلایه است که نمیتوان آن را صرفاً توقف خشونت نظامی تلقی کرد. این اتفاق در متن یک درگیری چندساله با ریشههای ایدئولوژیک، تاریخی و امنیتی شکل گرفته است. هرچند توقف تنشها در هر مقطعی برای جان انسانها و ثبات منطقه مفید است، اما باید هوشیار بود که در غیاب چارچوبهای حقوقی، دیپلماتیک و نظارتی، این آتشبس به سادگی میتواند به پایان برسد.برای ایران، این آتشبس یک موفقیت تاکتیکی در حفظ بازدارندگی و پرهیز از جنگ تمامعیار محسوب میشود؛ و برای اسرائیل، فرصتی برای بازسازی اعتماد عمومی و آمادگی مجدد نظامی. در نهایت، آنچه آینده را رقم خواهد زد، نه فقط آتشبس امروز، بلکه تصمیمهایی است که دو طرف در روزهای پس از آن اتخاذ خواهند کرد.