ایران تشنه، البرز نگران؛ روایت یک خشکسالی بیامان
سپیدارآنلاین: گروه سرمقاله

خشکسالیِ فراگیر سالهای اخیر، امروز بیش از هر زمان دیگری سیمای واقعی خود را در چهره سدهای کشور نشان میدهد؛ سدهایی که زمانی ستونهای تضمینکننده امنیت آبی ایران بودند، اما اکنون با مخازن کمرمق، ترازهای نگرانکننده و هشدارهای پیاپی، نشانهای روشن از عمق بحران آبی کشور شدهاند.
احسان فلاحت پیشه/ کاهش بارشها در سال آبی اخیر، افت روانآبها و فشار بیش از اندازه بر منابع زیرزمینی، وضعیتی بهوجود آورده که مدیریت آب را در ایران از یک چالش، به یک اولویت حیاتی تبدیل کرده است.ایران همواره کشوری کمآب بوده، اما ترکیب تغییرات اقلیمی و مصرف ناپایدار موجب شده خشکسالی از حالت دورهای به یک وضعیت مزمن تبدیل شود. بارشها نهتنها کاهش یافته، بلکه الگوی زمانی آنها نیز به هم خورده است؛ بارانهای رگباری، کوتاهمدت و سیلابی جای بارشهای مؤثر و آرام گذشته را گرفتهاند. همین تغییر الگو باعث شده بسیاری از سدهای کشور نتوانند ذخیرهسازی مطمئن داشته باشند و حتی در فصلهای سرد نیز از کمبود آب رنج ببرند. این وضعیت برای کشوری که بخش مهمی از آب شرب، کشاورزی و صنعت خود را از طریق سدها تأمین میکند، یک هشدار جدی است.پیامدهای این شرایط در مقیاس ملی بسیار گسترده است. نخست، تهدید آب شرب شهری؛ آنهم در شرایطی که شهرهای بزرگ ایران با رشد جمعیت و افزایش تقاضا روبهرو هستند. بسیاری از سدهای اصلی تأمینکننده آب شهرهای بزرگ، از جمله پایتخت، در سالهای اخیر کمترین میزان ذخیره خود را تجربه کردهاند و این یعنی فشار مضاعف بر تصفیهخانهها، شبکه انتقال و مدیریت شهری. تجربه شهرهایی که در سال گذشته با کاهش فشار یا جیرهبندی مواجه شدند، نشان میدهد بحران آب دیگر یک احتمال دور نیست، بلکه یک واقعیت پیشِ روی کشور است.در حوزه کشاورزی نیز بحران جدیتر است. بخش عمدهای از منابع سدها به کشاورزی اختصاص دارد و کاهش ذخیره آب، مستقیماً امنیت غذایی کشور را نشانه میگیرد. افت کیفیت محصولات، کاهش کشتهای راهبردی، از بین رفتن باغها و مهاجرت روستاییان از نتایج قابل پیشبینی این وضعیت است. این زنجیره پیامدها، در نهایت اقتصاد ملی را تحت فشار قرار میدهد.
اما این بحران در برخی استانها «چهرهای سختتر» دارد؛ از جمله استان البرز. البرز به دلیل وسعت کم، جمعیت زیاد، قرارگیری در مسیر مهاجرت و محدودیت منابع طبیعی آب، از جمله آسیبپذیرترین استانها در حوزه مدیریت منابع آبی است. این استان رودخانه دائمی بزرگ ندارد و بهشدت وابسته به بارشها و ذخیرهسازی سدهاست. افت تراز سدهایی که در تأمین آب البرز نقش دارند، بحران کمآبی را برای این استان نهتنها محتمل، بلکه قریبالوقوع کرده است. مصرف بالای خانگی، توسعه شهرها، رشد صنعت و محدودیت منابع زیرزمینی باعث شده البرز بیش از بسیاری از استانهای دیگر از کاهش بارشها تأثیر بپذیرد.افزون بر این، آمارها نشان میدهد سطح آب سفرههای زیرزمینی البرز طی سالهای اخیر افت قابل توجهی داشته و این یعنی حتی بارشهای مقطعی نیز نمیتواند بهطور کامل کمبودها را جبران کند. از سوی دیگر، کاهش ورودی سدها و محدودیت در تأمین آب کشاورزی، تولید محصولات محلی را با تهدید مواجه میکند و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی آن دیر یا زود خود را نشان خواهد داد.در چنین شرایطی، راهحل بحران نه در یک اقدام کوتاهمدت، بلکه در مجموعهای از سیاستهای پایدار و مشارکت عمومی نهفته است. نخستین گام، اصلاح الگوی مصرف است؛ چه در سطح ملی و چه در استانهایی مانند البرز که هر لیتر آب، ارزش راهبردی دارد. کاهش مصرف خانگی، پرهیز از هدررفت، و جایگزینی رفتارهای صحیح مصرفی میتواند تأثیر چشمگیری در کاهش فشار بر سدها داشته باشد.در بخش کشاورزی، ضرورت اجرای آبیاری نوین، تغییر الگوی کشت، جلوگیری از هدررفت در مسیر انتقال و توسعه مدیریت علمی آب بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. استفاده از پسابهای تصفیهشده برای آبیاری فضای سبز شهری، که در شهرهای البرز رو به افزایش است، اقدامی مثبت اما ناکافی است و باید با سرعت بیشتری گسترش یابد.در کنار این موارد، بازسازی شبکههای فرسوده انتقال آب یکی از اصلیترین ضرورتهاست. در کشور، حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد آب در مسیر انتقال و توزیع هدر میرود و برای استانی مثل البرز که با تنش آبی جدی روبهروست، این میزان قابل قبول نیست. هر درصد کاهش هدررفت، معادل میلیونها مترمکعب آب ذخیرهشده برای آینده است.