مدیریت واحد شهری؛ نیاز اساسی کشور برای اداره شهرها
سپیدارآنلاین: گروه یادداشت
نظام مدیریت شهری ایران به سبب تمرکز در ساختار سیاسی- مدیریتی کشور نسبت به سیستمهای فرادست و نظامهای ملی و منطقهای دارای رابطهای خطی - عمودی و یک سویهای است که آن را به سوی مدیریتی منفعل سوق داده است.
به دنبال آن، نداشتن انسجام کافی در تعاملات سیستمی با سطوح فرودست و داخلی آن را تبدیل به مدیریتی نامنسجم نموده است و در نهایت از نظر ابعاد محیطی نیز مدیریت شهری ایران به دلیل عدم برخورداری از بسترهای مناسب سیاسی، اجتماعی، مالی، حقوقی و مشارکت ناکافی کنشگران اجتماعی در محیطی نامساعد درحال فعالیت است. به عقیده بسیاری از صاحبنظران حکومت و حکمروایی کلانشهری(Metropolitan Governance) بزرگترین چالش در اداره و حکمروایی شهر- منطقه، تفرق سیاسی و تفرق عملکردی معرفی شده است. تفرق سیاسی، از اتخاذ تصمیمات سیاسی یکپارچه در کل گستره کلان شهری ممانعت میکند. مجموعه شهری مشهد در شرایط کشوری مثل ایران که تصمیمگیری درباره ارائه خدمات عمومی انحصارا در دست شهرداری یا مدیریت شهری نیست و شعبههای استانی و شهرستانی وزارتخانهها و سازمانهای مرکزی نیز عملا بخش عمدهای از ارائه خدمات شهری را در دست دارند با تفرق عملکردی (Functional Fragmentation) نیز روبهروست. در شرایط وجود این دو نوع تفرق (سیاسی و عملکردی) در نظام اداره کلانشهر مشهد، بسیاری از مسائل مهم مشترک منطقه کلانشهری قابل رفع نیست و حل آن در نقطهای به انتقال آن به نقطه دیگر خواهد انجامید. انگلستان(لندن)، کانادا(تورنتو) و فرانسه(پاریس) از جمله کشورهایی هستند که دارای سابقهای طولانی در تجدید سازمان حکومتهای محلی و استقرار ساختارهای حکومت کلان شهری هستند. سان فرانسیسکو به عنوان نمونهای متمایز از سه نمونه پیشین دارای سابقهای کمتر در این زمینه و از جمله مواردی است که در یک سیستم فدرال شکل گرفته و شاهد تجدید سازمان کمتری در حکومتهای محلی خود بوده است. در این نمونه، استقلال عمل حکومتهای محلی در بالاترین حد میان دیگر نمونه هاست. سئول و استانبول که یکی آسیایی و دیگری آسیایی - اروپایی است در سالهای اخیر به تجدید سازمان حکومتهای محلی و شهرداریها پرداخته و در تلاش بودهاند تا نظامی نو برای اداره مناطق کلانشهرها و تعدیل چالش تفرق سیاسی ایجاد کنند. همچنین مدیریت واحد شهری در کشورهای دنیا، قدمت 60 ساله دارد و بیش از 70-60 درصد از کشورهای پیشرفته جهان برای اداره شهرهای خود از مدیریت واحد شهری برخوردارند. با توجه به اینکه مدیریت شهری یک سازمان عمومی است برای شناخت و تحلیل موضوعات مدیریتی، به ویژه مدیریت شهری، بدون شک «نگرش سیستمی» بهترین و کارآمدترین رویکرد است. به عبارت دیگر برای شناخت موثر مدیریت شهری، آن را بایستی به عنوان یک سیستم (نظام) مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. تفکر سیستمی چند دهه است که در زمینه مدیریت و برنامهریزی مورد استفاده قرار گرفته و اساس تفکر سیستمی، دیدگاه گشتالت در روانشناسی است. این دیدگاه یک پدیده را در قالب مجموعه روابط حاکم بر عناصر در نظر میگیرد. امروزه مدیریت به عنوان یک رشته علمی با ساز وکارهای مختلفی سر و کار دارد و مدیریت دانشی است که اگر نتواند سازمان یا موسسه را هدایت نماید، مشکلات فراوانی را به دنبال خواهد داشت. برنامهریزی امروزه با چهار عنصر برنامهریزی، ساماندهی، کنترل و هدایت سر و کار دارد و با ترکیب خوب این عناصر با یکدیگر، سیستم مدیریت کارا و خلاق و نوآور خلق خواهد شد. ایجاد انطباق بین تقسیمات مدیریتی و سیاسی و رفع تعارضات موجود در شهر، بازنگری در محدوده تقسیمات کشوری در منطقه کلانشهری مشهد بر پایه نحوه مکان گزینی جمعیت و فعالیت و مناطق همگن عملکردی، جغرافیایی، جمعیتی و اقتصادی، توقف سیاست ایجاد شهرداریهای جدید در شهر و کاستن از شهرداریهای موجود(کاهش تعدد و تفرق مدیریتی)، فراهم شدن زمینههای گسترش سریع اسکان غیررسمی در حریم شهرها، احیای قانون نظارت بر گسترش شهر مشهد و گسترش محدوده عمل شورای نظارت به کل منطقه کلانشهری مشهد، در دوره گذار به حکمروایی منطقه کلانشهری، ایجاد روابط افقی و داوطلبانه بین نهادی در منطقه کلانشهری مشهد، انسجام و نظم حقوقی در قوانین و مقررات مربوط به کنترل و هدایت توسعه سکونتگاهی و پیشبینی ضمانتهای اجرایی کارآمد در این زمینه، تعریف و تبیین جایگاه قانونی برنامهریزی منطقه کلانشهری مشهد در نظام برنامهریزی کشور، ایجاد مدیریت واحد شهری در محدوده و حریم شهرها(بازآرایی وظایف حکومت مرکزی و نهادهای محلی)، ایجاد منابع درآمدی پایدار برای شهرداریهای واقع در منطقه کلانشهری مشهد، ایجاد ساختار قانونی و اجرایی متمایز برای حکمروایی، اداره و برنامهریزی منطقه کلانشهری مشهد، از جمله راهبردهای پیشنهادی استقرار نظام حکمروایی در کلانشهر مشهد محسوب میشود. شکلگیری سیستم دو سطحی اداره منطقه کلانشهری مشهد، شامل شهرداری و شورای منتخب منطقه کلانشهری و شهرداریهای محلی، تفویض همزمان مسوولیتهای استاندار به جز مسوولیتهای امنیتی و سیاسی به شهردار منطقه کلانشهری مشهد و اضافه شدن منطقه کلانشهری مشهد به عنوان سطحی خاص از تقسیمات کشوری در کنار استان، شکلگیری نظام خاص درآمد – هزینه منطقه کلانشهری(نظام مالیات مشترک) برای پوشش عدم تعادل در سرانه درآمدی و جلوگیری از رقابت بر سر سرزمین برای کسب درآمد بیشتر، انتقال اختیار فرمانداریها و بخشداریها در کنترل توسعه سکونتگاهی در خارج از حریم شهری به شهرداری منطقه کلانشهری، شکلگیری سازمانهای ویژه خدماتی برای پوشش خدمات دارای ماهیت منطقهای از قبیل دفع مواد زاید جامد، حفظ محیط زیست، حمل و نقل عمومی، قبول اصل وحدت در سیاستگذاری در عین استقلال عمل نهادهای محلی در اداره منطقه کلانشهری مشهد، تاکید بر رعایت ارزشهای حکمروایی در اداره شهرها و منطقه کلانشهری مشهد، شکلگیری نظام حکمروایی مدیریت هماهنگ شهری در سطح منطقه کلانشهری(بازآرایی وظایف حکومت مرکزی، شهرداریها و نظام حکمروایی منطقه کلان شهری)، تغییر نظام مدیریت بخشی و عمودی به مدیریت منطقهای، افقی و فرابخشی، شکلگیری نهاد برنامهریزی دائمی منطقه کلانشهری مشهد برخی از سیاستهای اجرایی مدیریت واحد شهری است. کاهش فقر، افزایش بهرهوری زمینهای شهری، مدیریت بحران شهری، جلوگیری از موازیکاریها در شهرها، از بین رفتن هزینههای اضافی و ... از جمله مزایای مهم مدیریت واحد شهری است.