زندگی نامه شهید "روح الله خلج" آرمیده در خاک کرج
سپیدارآنلاین: گروه یادداشت
شهید روح الله خلج در سال 1331 در اشتهارد در خانواده ای زحمتکش و مذهبی چشم به جهان گشود و پس از گذراندن دوران کودکی خویش در سن 7 سالگی وارد دبستان شد و تا پایان دوره ابتدایی در زادگاهش ماند و مشکلات فراوانی را تحمل نمود و ...
زندگی نامه انی شهید بزرگوار به شرح ذیل است:
شهید روح الله خلج در سال 1331 در اشتهارد در خانواده ای زحمتکش و مذهبی چشم به جهان گشود و پس از گذراندن دوران کودکی خویش در سن 7 سالگی وارد دبستان شد و تا پایان دوره ابتدایی در زادگاهش ماند و مشکلات فراوانی را تحمل نمود و بعد به منزل عمویش در تهران رفت و در انجا به ادامه تحصیل پرداخت و موفق به اخذ مدرک دیپلم در رشته علوم انسانی شد. در حین درس در ارتش استخدام شد و در جه گروهبانی را اخذ نمود و پس از ان وارد نیروی هوایی گردید و بسیار تلاش نمود تا توانست اولین درجه همافری خود را یافت نمود. در ان زمان در پایگاه تهران خدمت میکرد و در روز 12 بهمن که دسته ای از همافران به پشتیبانی از امام در جماران حضور پیدا کردند و مخالفت خویش را نسبت به رزیم شاه ابراز نمودند او نیز حضور داشت. پس از پیروزی انقلاب، شهید ازواج کرد که حاصل ان یک فرزند پسر است و با شروع جنگ تحمیلی به پایگاه نوزه همدان انتقال یافت و در انجا خدمات شایسته خویش ادامه داد. سر انجام در تاریخ سوم مهر سال 59 بر اثر بمباران هوایی پادگان مورد اصابت ترکش قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت رسید .
خاطرات شهید:
اینجانب منصور فرزند سیفالله به طور مختصر و اجمال خاطرات شهید روحالله خلج را بیان خواهم كرد. شهید روحالله خلج برای تحصیل و كار به تهران آمد و در آنجا به استخدام نیروی هوایی درآمد و با درجه گروهبانی مشغول خدمت شد و شبها درس میخواند و روز به سر كار میرفت و در سال 53 دیپلم گرفت و به قسمت همافری نیروی هوایی انتقال یافت و برای خدمت به همدان رفت و در سالهای 57 و 58 انقلاب اسلامی پاگرفت و ایشان با گروهی از همكارانش به نظام شاهنشاهی به زندان انداخت و تا مدت یكماه در زندان بودند تا اینكه انقلاب اسلامی پیروز شد و ایشان با همكارانش به دست مردم آزاد شدند و در همان پایگاه همدان خدمت كرد. در همین سالها ازدواج كرد و با همسر خود به همدان رفت تا اینكه جنگ تحمیلی عراق علیه در سال 59 شروع شد كه ایشان به عنوان مأمور خط پرواز در پایگاه بودند.همان روزهای اول جنگ پایگاه توسط عراقیها بمباران شد و ایشان با جمعی از همكارانش چهارم مهر سال 59 به شهادت رسیدند كه جنازه شهید به اشتهارد انتقال یافته شد و دفن گردید. خداوند به شهید یك فرزند پسر عطا كرد كه نام این فرزند را روحالله گذاشتیم. شهید فردی بسیار ایثارگر و فداكار بودند و به امام و فرمودههایش عشق میورزیدند تا جائیكه ایثارگرانه در این راه جان باخت و پیرو خط امام بود و به ولایت فقیه بسیار معتقد بود. به پدر و مادر خود بسیار احترام میگذاشت و حتی نماز و روزهاش یك لحظه قطع نمیشد و همیشه نماز خود را به جماعت میخواند. از گفتههای ایشان قبل از شهادت كه این جنگ تحمیلی امكان دارد یك ماه یا چند سال طول بكشد اگر من در این راه به شهادت رسیدم از فرزندم بسیار مواظبت كنید. این شهید در 4 مهر 59 اولین شهید اشتهارد بود شهید روحالله خلج بعد از اینكه به شهادت رسید من به عنوان برادر شهید كه خیلی دوستش داشتم میخواستم خواب من بیاید كه ببینم حال و اوضاعشان در آن جوار رحمت خدا چیست، یك دو بار به خواب من و اقوام آمده كه خیلی خوشحال و سرحال بوده و از اینكه من حضانت بچهاش را به عهده گرفتم و فرزندش را هم به ازدواج رساندم و از اینكه همسرشان هم در حضانت من بوده خیلی خوشحالم.